سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سیاست

سرنوشت انرژی هسته ای ایران

سیاست ,     نظر

سازمان بین‌المللی انرژی اتمی، اکنون پرونده هسته‌ای ایران را به شورای امنیت گزارش داده است تا این شورا تحریم‌های احتمالی را بر علیه ایران اعمال کند. نزاع هسته‌ای ایران با آمریکا و متحدانش به نقطه اشتعال رسیده است.
این موضوع یادآور بحرانی است که بین ایران و انگلیس در 55 سال پیش به وجود آمد که در نهایت منجر به ملی شدن صنعت نفت ایران گردید. در آن زمان ایران به دلیل غرور ملی و استقلال، قاطعانه بر موضع خود ایستادگی کرد و اکنون نیز به نظر می‌رسد همان اتفاق در حال تکرار باشد. در آن زمان ایالات متحده با دخالت مستقیم و تغییر دولت ایران بحران را کنترل کرد. آیا اکنون نیز جهان با رویارویی نظامی دیگری مواجه است؟
شخصیت تاریخی ایرانیان به گونه‌ای است که عموما به فشار خارجی اجازه نمی‌دهند تا به آزادی آن‌ها تجاوز کند و سرنوشت آن‌ها را تعیین نماید. ایرانیان همواره در مواجهه با فشار و تحمیل‌های خارجی از ناسیونالیسم شدید و رادیکالیسم ایدئولوژیک استفاده کرده‌اند. این موضوع در قرن هفتم، قبل و بعد از ورود اسلام به ایران کاملا مشخص است.
ایرانیان در حالی که اسلام را با آغوش باز پذیرفتند، قاطعانه از اطاعت از قوانین اعراب سرباز زدند. آن‌ها حتی اقلیت شیعه را پذیرفتند تا خود را از اعراب سنی حاکم و همسایگان غیر عرب خود مخصوصا از قرن 16 به بعد متمایز کنند.
همچنین آن‌ها از قرن 14 تا جنگ جهانی اول در برابر امپراطوری عثمانی که اکثرا سنی بودند، و همچنین در قرن 19 و 20 در برابر فشارهایی که از سوی روسیه و انگلیس به ایران وارد می‌شد مقاومت می‌کردند.
همچنین، هنگامی که مصدق در سال 1951، شرکت انگلیسی ایرانی نفت را ملی اعلام کرد و به 50 سال سلطه نفتی انگلیس در ایران پایان داد، اکثریت مردم ایران از این اقدام حمایت کردند.
با اینکه انگلیس فشارهای زیادی را به ایران وارد کرد به طور مثال این کشور را به طور کامل تحریم اقتصادی کرد، مصدق به هیچ عنوان از موضع خود عقب‌نشینی نکرد و از اقدام خود بر مبنای زمینه‌های اخلاقی، قانونی و غرور ملی دفاع نمود. این موضوع «سیا» را مجبور کرد تا یکی از موفق‌ترین عملیات‌های سری خود در دوران جنگ سرد را در آگوست 1953 به اجرا گذارد و دولت مصدق را سرنگون کرده و دوباره شاه طرفدار غرب را یک هفته پس از خروج اجباری از ایران به حکومت بازگرداند.
شاه، یک دیکتاتوری سکولار با حمایت کامل آمریکا تشکیل داد. اما او و پشتیبانان آمریکایی‌اش هیچ‌گاه توسط ملت ایران بخشیده نشدند. آن‌ها 25 سال بعد در انقلاب 1978 و 79 شاه را سرنگون کرده و آیت‌الله خمینی را قادر ساختند تا با موفقیت یک رژیم اسلامی ضدآمریکایی را پایه‌ریزی نماید.
اگر امروز واشنگتن و برخی از متحدانش، مخصوصا اسرائیل، فکر می‌کنند که می‌توانند با فشار بر رژیم اسلامی ایران، این رژیم را وادار به تسلیم در مورد برنامه هسته‌ای خود کنند، درخواهند یافت که این فکر اشتباه است. رهبران اسلامی ایران ـ چه آنهایی که تندرو و سرسخت هستند و چه میانه‌روها ـ اکنون بر سر مساله هسته‌ای متحد شده‌اند و با موفقیت این موضوع را به سمبل مبارزه تاریخی ایران در حفظ هویت و استقلال ملی خود تبدیل کرده‌اند. اکثر مردم ایران، ایستادگی دولت خود بر علیه چیزی که آن‌ها تهدید روبه رشد آمریکا و اسرائیل می‌دانند را به حق می‌دانند. هرچه آمریکا بیشتر تهدید کند، ایرانیان، بدون توجه به اختلافات و بدگمانی‌های داخلی نسبت به دولت، پشت سر رهبری اسلامی خود متحدتر می‌شوند.
با اینکه واشنگتن به شدت به دنبال این است که بین رژیم و مردم ایران شکاف بیاندازد، این موضوع به 3 دلیل به سرانجام نخواهد رسید.

اول اینکه، رژیم ایران به اندازه‌ای که واشنگتن فکر می‌کند، ضعیف نیست. حکومت ایران، یک پایگاه قوی مردمی دارد و نیروهای بسیار زیادی هستند که حاضرند تا آخر برای حکومت بجنگند.

دوم اینکه، با اینکه اشتباه است که حکومت ایران را استبدادی بپنداریم، ولی حکومت تقریبا به هیچ یک از نیروهای اپوزیسیون لیبرال اجازه فعالیت نداده است. این موضوع شامل نیروهای سلطنت طلب هم می‌شود که به نظر می‌رسد آمریکا به آن‌ها امید بسته است.

سوم، اکثریتی از ایرانیان به نتیجه‌ای مشابه بسیاری از مسلمانان جهان رسیده‌اند:  که آمریکا بسیار دوگانه و ریاکارانه رفتار می‌کند که به اسرائیل و پاکستان، به عنوان دو متحد آمریکا، اجازه داده است که توانایی تولید سلاح اتمی داشته باشند، ولی ایران را حتی از داشتن فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای محروم کرده است، فقط به این دلیل که ایران برتری آمریکا در جهان را قبول ندارد. علاوه بر این، هنگامی که ایرانیان کارآمدی آمریکا را در افغانستان، عراق و همچنین فلسطین می‌بینند، به خود این جرات را می‌دهند تا به نصیحت‌های آمریکا توجهی نکنند.
از تهران این انتظار می‌رود که بر برنامه هسته‌ای خود، هرچه باشد، اصرار ورزد. اگر به مرحله مقابله نظامی رسید، ایران به خوبی تصمیم می‌گیرد که مقابله کند.
برای اجتناب از مقابله، که می‌تواند برای همه طرف‌های درگیر بسیار هزینه‌بر باشد، مثلا نفت ایران و قدرت نظامی این کشور، جامعه بین‌الملل باید به دنبال توافقی باشد که برای هر دو طرف سودمند باشد.
یک راه‌حل این است که یکی از متحدان اروپایی آمریکا که قدرت اتمی است، به ایران اورانیم غنی‌شده برای مصارف صلح‌آمیز بدهد و این کار باید همراه با تعهد آمریکا به ایران باشد مبنی بر اینکه این کشور را تهدید نکند. اکنون زمان توافق دوجانبه بین دوطرف رسیده است. 

                                                        نقل از پروفسور امین سایکال، استاد علوم سیاسی و رئیس مرکز مطالعات اسلامی و عرب در دانشگاه ملی استرالیا

 


چهارشنبه سوری و قرائت های مختلف از آن !!

سیاست ,     نظر

برخی از قرائت‌های آتی برای چهارشنبه سوری امسال، این‌گونه پیش‌بینی می‌شود؛

مجری شبکه ماهواره‌ای سلطنت‌طلب:
چهارشنبه‌سوری یعنی اعتراض، یعنی فریاد، یعنی ما دیگه این رژیم رو نمی‌خوایم؛ یعنی ما اعلی‌حضرت رضاشاه رو می‌خوایم، چهارشنبه سوری؛ یعنی اعلی‌حضرت بیا، ما منتظریم. هر جرقه آتش در این شب؛ یعنی ما هواخواهِ سلطنتیم و هر ترقه یعنی بیا... . مطمئن باشید، عزیزان که اعلی‌حضرت صدای شما رو می‌شنون... ایشون هر صدای بلندی رو می‌شنون، البته به شرطی که بی‌ادبی نباشه... .

سرمقاله یک روزنامه اصولگرا:
اکنون بر همگان واضح و مبرهن است که با تدبیر و بصیرت عالمان دردآشنا و روشنفکران متعهد، می‌توان همین رسم ضاله چهارشنبه آخر سال را به گونه‌ای اسلامی ـ ایرانی تفسیر کرد.
هر ترقه‌ای که امسال می‌ترکد و هر آتشی که روشن می‌شود، می‌تواند حاوی این پیامِ صریح و روشن به غربیان و شورای حکام باشد که «انرژی هسته‌ای، حق مسلم ماست»... .

سخنرانی یک روشنفکر در همایشِ «سنجشِ آتشِ ناب»:
از منظر هستی‌شناسانه، پارادایمِ آتش، آن‌گاه که هنوز در مواجهه با پارادکسِ آب قرار نگرفته، قادر به روشنگری است. از زرتشت تا سهروردی و از سهروردی تا کانت و از وی تا وُلتر و نیچه و تا همین اکنون، آتش همواره در جنگ با جهل و ارتجاع بوده است و به همین خاطر، همیشه روشنگران و دگراندیشان، یا در آتش سوزانده می‌شده‌اند، یا به خاکستر گرم می‌نشستند و یا دماغشان می‌سوخت! به همین خاطر، چهارشنبه‌سوری، رسمی کاملا روشنفکرانه است. من حتی شواهدی دارم که نیچه، تا پیش از آتش گرفتنِ سبیل‌هایش، پایبندی عمیقی به پریدن از روی آتش داشته است.

مدیر یک شبکه ضداسلامی از لندن:
از نشانه‌های دیگری که نشان می‌دهد، ایرانی‌ها هرگز به اسلام نگرویده‌اند، همین چهارشنبه‌سوری مبارک است. من با قاطعیت از همین تریبون، خطاب به آن نادان‌هایی که گمان می‌کنند، اکثریت مردمِ ایران به دین تازی‌ها گرویده‌اند، اعلام می‌کنم که ای کوران، ای نابینایان، ای هیچی‌نفهم‌ها، ای بی‌تربیت‌ها! چرا فکر می‌کنید این چند هزار مسجد و آن چند میلیون نمازخوان، نشانه اسلامِ ایرانی‌هاست، مگر چهارشنبه سوری را نمی‌بینید؟ مگر آن تَرَق تَرَق مبارک را نمی‌شنوید؟ آن‌وقت می‌گویند، ما صمٌ‌بکمٌ لا یعقلون هستیم!

تئوریسین گروهِ فشار:
بروبچ همگی آماده باشن، سه‌شنبه از ظهر برنامه داریم. می‌ریزن تو محل، هربچه سوسولی که دیدین، اول یک فصل کتکش می‌زنین، بعد هم ترقه‌ها رو ور می‌دارین می‌رین تو محله‌های شلوغ، زیر پای دخترای بدحجاب. اگه اوضاع هم خیلی قاطی پاتی شد، همونجا از روی موتور، ترقه‌ها رو بندازین تو جمعیت، این‌شالله می‌خوره تو سرِ بی‌بندوبارها... این آتش‌بازیِ لوسِ آخر سال هم می‌تونه نشون‌دهنده قدرتِ ما باشه، اگه خدا بخواد... .

یک مأمور آتش‌نشانی:
چهارشنبه‌ سوری، یکی از آیاتِ خداست و نشون می‌ده که هنوز یه خدایی اون بالا هست که هر جور شده، نمی‌ذاره ما رو بازخرید کنن.

سخنگوی کاخ سفید:
آیا دنیا می‌تواند قبول کند، حکومتی که نمی‌تواند کنترل دقیقی بر ترقه‌ها داشته باشد، به انرژی هسته‌ای و بمب اتم دست یابد؟ چه تضمینی وجود دارد که یکی از همین شب‌ها، ایرانی‌ها یک بمب اتم را در اسرائیل منفجر نکنند و با پرش از سوریه به نوار غیره، نوای «زردی من از تو، سرخی تو از من» سر ندهند؟ ما به آژانس انرژی اتمی امر می‌کنیم که وجود چهارشنبه‌سوری را به عنوانِ یکی از ادله مهم در جهت نقض معاهدات و نیز عدم شایستگی ایران در دستیابی به انرژی اتمی منظور گرداند.

مجریِ رمانتیکِ یک شبکه «بشکن و بالابندازِ» لوس‌آنجلسی:
فی‌فی‌جون از تهران نوشته، چقدر این لباسِ رکابی به من میاد، اما بهتر بود موهام رو استخونی می‌کردم. مرسی فی‌فی جون، مرسی، دوست دارم. راستی، فی‌فی پرسیده چهارشنبه‌سوری چیکار کنه... . عزیزم، روسری‌ت رو در بیار و پاچه‌های شلوارت رو بکش بالاتر، روژِ شرابی بزن و سایه‌ها هم بهتره صورتی باشه، لاک رو هم تیره بگیر، اینجوری هم تو مُدی و هم جلب توجه می‌کنی و هم حالِ این حزب‌اللهی‌ها رو می‌گیری... اگه هم اونا گرفتنت که این یه قضیه دیگه‌س!

رادیو مجاهدین:
برادر مسعود رجوی، طی پیامی به ملت ایران، دستور اجرای مراسم چهارشنبه‌سوری را صادر کرد. در همین راستا، رئیس‌جمهور منتخب خلق، مریم رجوی از سازمان‌های بین‌المللی، خواست تا با اعزام ناظران خود به ایران و مشاهده استقبال مردم از این دستور، که تحت شدیدترین تدابیر امنیتی رژیم آخوندی صورت می‌گیرد، به میزان مردمی بودن سازمان مجاهدین خلق و مقبولیت رئیس‌جمهور رجوی پی برند؛ زنده باد رجوی، نابود باد... .

سرود شبکه جوان:
آتش‌کاران، دلاوران، نام‌آوران پرسوز باشید، پرتوان، پرصدا... .

یک معتاد:
چهارشنبه شوری خیلی بده، این دولت جای این‌که آدمای محترمی مثل ما رو جمع کنه، باید این چهارشنبه‌شوری رو جمع کنه... چه معنی میده این همه زغال خوب؟! دل آدم کباب میشه! این همه زغال و آتیش، اونهمه دود و دم... اما چه فایده،‌ آفتابه لگن هفت دست، نشئگی و توهم هیچی!

جاسوسِ یک سرویس امنیتی خارجی: مطابقِ مشاهداتِ اینجانب، مأمور SVOO24P که از غروب سه‌شنبه تا نیمه‌شب در میان جمعیت حضور داشتم، میزان صدا و نیز توانِ انفجارهای تولیدشده در برخی اماکن، از جمله مناطق 05، S6، P5 و N9 از عهده گوگرد، باروت و حتی «تی‌ان‌تی» فراتر بوده است و همان‌گونه که مأمور VS24SS هم گزارش کرده، استفاده از اورانیوم رقیق‌شده در برخی از این بمب‌ها کاملا محتمل است. همچنین توان مهمات‌سازی ایرانی‌‌ها نیز اعجاب‌آور توصیف می‌شود.

یک اژدها به دوستش:
چهارشنبه سوری از تو خونه تکون نخور، پارسال رفتم بیرون، همچین منفجر کردن که دماغ و دهنم سوخت، آتیش‌دونم هم ترک برداشت!

یک استادِ دانشگاهِ از هفت دولت آزاد:
در حالی که در ممالک مترقی و پیشرفته، برای زنده نگه داشتن سنت‌ها و جشن‌ها، هر سال هزاران کشته می‌دهند، یک عده مرتجعِ محافظه‌کار، به خاطر کور و کچل و تلف شدن چند صد نفر آدم، دایما اعتراض می‌کنند. اینها هیچی نمی‌فهمند، به خصوص از اومانیسم!

یک ترقه نسل سومی:
چهارشنبه سوری لاو می‌ترکونم!


هولوکاست (1)

سیاست ,     نظر

تا کنون اندیشمندان و مورخانی در اروپا و سراسر جهان موضوع هولوکاست را مورد بررسی قرار داده اند و مکتوباتی نیز در این زمینه به چاپ رسیده است، اما از چند ماه گذشته و مشخصاً از زمانی که رئیس جمهور ایران (محمود احمدی‌نژاد) به عنوان اولین مقام دولتی، در اظهارات خود هولوکاست‌ یا به‌ اصطلاح‌ نسل‌ کشی‌ یهودیان‌ در اردوگاه‌های‌ کار اجباری‌ نازی‌ها را با چالش مواجه ساخت، هولوکاست‌ به‌عنوان‌ یک‌ واژه‌ سیاسی‌ وارد فرهنگ‌ گفتمان‌رسانه‌ای‌‌ شده و تبدیل به پارادایم شده است. این در حالیست که در گذشته‌ از این‌ مسئله‌ به‌ندرت‌ یاد می‌شد.
در این راستا، بسیاری‌ زیر سوال‌ بردن‌ این‌ موضوع‌ را امری‌ ناپسند می‌دانند و برخی‌ دیگر بر این‌ باورند که‌ این‌موضوع‌ نیز مانند تمام‌ موضوع‌های‌ دیگر باید در معرض‌ تحقیق‌ و تفحص‌ قرار گیرد.
اما موضوع‌ مهمی‌ که‌ اغلب‌ در این‌ بحث‌ به‌ بوته‌فراموشی‌ سپرده‌ می‌شود، این‌ است‌ که ‌هولوکاست‌ تنها ادعا و یا باور کشته‌ شدن‌ 6 میلیون‌یهودی‌ در اتاق‌های‌ گاز و کوره‌های آدم سوزی نیست‌ و این‌ مسئله‌ ابعاد پیچیده‌تری‌ دارد و موارد مادی و معنوی بسیاری را شامل می‏شود که نگارنده قصد دارد در این نوشتار به آن بپردازد.

ریشه‌یابی هولوکاست
ریشه اصطلاح هولوکاست به معنای «از بین بردن چیزی به وسیله آتش، بطوری که کاملا از بین برود»، از دو واژه یونانی holos به معنای تمام وkalein
به معنای سوزاندن اخذ شده است.
اما کاربرد تاریخی این اصطلاح، به کشتار یهودیان طی جنگ جهانی دوم در کوره‌های آدم سوزی آلمان نازی اشاره دارد که توسط «الی ویزل» برای اولین بار مطرح شد.
اصطلاح هولوکاست به سه شکل بکار می‌رود:
1- در زبان انگلیسی: هولوکاست
2- در زبان عبری کلاسیک: اولام کالین
3- در زبان عبری مدرن: شوآه
برای نخستین بار در اعلامیه استقلال رژیم صهیونیستی در سال 1948، اصطلاح هولوکاست در نسخه انگلیسی و از کلمه شوآه در نسخه عبری استفاده شد، البته امروزه در اکثر جهان این اصطلاح بزبان انگلیسی رایج است اما، یهودیان با تعصب ویژه ای از آن با عبارت شوآه یاد می‏کنند.
اصطلاح هولوکاست را می‏توان در تداوم اصطلاح «آنتی سمیتیسم» یا ضد سامی و اصطلاح یهود ستیزی، جایگزینی در جهت موجه جلوه دادن حضور اسرائیل در سرزمین‌ها‌ی اشغالی، قلمداد نمود که در تشکیل رژیم اشغالگر قدس نقش بسزایی ایفا نمود.
الی ویزل، درباره هولوکاست می‌نویسد: «چون این حادثه منحصر به فرد است نمی‏توان آن را در چارچوب تاریخ درک کرد. این مساله فراتاریخی است، بلکه تخریب تاریخ است و به دلیل قرار گرفتن در این سطح بی مانندی، نمی‏توان آن را با هیچ حادثه دیگری مقایسه کرد. مقایسه ای این چنین در واقع خیانتی به تاریخ یهودیت است».
وی که در سال 1928 میلادی در مجارستان متولد شده است،   11ساله بوده که جنگ جهانی دوم (1939 - 45 میلادی) آغاز می‏شود. ویزل پس از جنگ به فرانسه کوچید و در دنیای رسانه‌ها‌ی صهیونیستی فرانسه به روزنامه نگاری مشغول شد. ویزل بعداً به امریکا رفت و در سال 1986 در 58 سالگی به پاداش تلاشهای فرهنگی اش در تایید و تثبیت صهیونیسم جهانی، انتخاب و برنده جایزه صلح نوبل شد. ویزل آثار متعددی نوشت است و تا کنون از او حدود 30جلد کتاب منتشر شده.
برای این یهودی مجارستانی الاصل، وقایعی چون کشتار فجیع ارامنه طی جنگ جهانی اول در سال 1915 و بمباران دهشتناک اتمی هیروشیما در جنگ جهانی دوم و دهها واقعه مشابه، چندان مهم نیست؛ اگر پای اهمیت به اصطلاح قتل عام یهودیان در میان باشد!
ویزل در رمانی به نام «شب» زندگی یهودیان مجارستانی را دراواخر جنگ جهانی دوم به تصویر کشیده و در این قصه کوشیده تا ماجرای جعلی کوره‌ها‌ی آدم سوزی را به عنوان یک واقعیت به خوانندگان خود بباوراند.
ویزل در زمان نوشتن رمان «شب» نویسنده ای نوخاسته و جوان بوده و ناخواسته آنچه در توصیف کوره‌ها‌ی آدم سوزی گفته است بیشتر مضحک می‌نماید تا ترسناک!
جالبتر این که ویزل در رمان خود گویا فراموش کرده که در اردوگاه‌ها‌ی یهودیان به زعم صهیونیست‌ها‌ی تحریفگر و افسانه پرداز، اتاقهای گاز نیز وجود داشته است، در نتیجه در این رمان که بیش از دو سوم حجم آن در اردوگاه‌ها‌ می‌گذرد از وصف کشتن یهودیان در اتاقهای گاز خبری نیست!، بلکه در اردوگاه آشویتسی که ویزل توصیف می‌کند، در دو نوع گودال، یهودی‌ها‌ را بطور مستقیم و زنده زنده می‌سوزانده اند: یکی ویژه خردسالان و دیگری مخصوص بزرگسالان!
در جایی از «شب»، ویزل می‌گوید: «در فاصله ای نه چندان دور از ما شعله‌ها‌یی بس بلند از گودالی به هوا برمی خاست. گویا چیزی را می‌سوزاندند، واگنی به گودال نزدیک شد و محموله اش را خالی کرد که کودکان خردسال بودند! بچه‌ها‌! بله، به نظرم دیدمشان، با همین دو چشم خودم کودکان را در میان شعله‌ها‌ی آتش دیدم، آیا تعجب آور است که تا مدتها نتوانستم بخوابم؟ خواب از چشمانم گریخته بود. خب پس می‌خواستند ما را به چنین جایی ببرند. آن سوتر، گودال بزرگتری بود ویژه بزرگسالان !»
ویزل خود را با اسرائیل یکی می‌داند و درباره کینه غیریهودیان به یهودیان می‌گوید: «به دلیل جایگاه ما و جایگاهی که اسرائیل در قلب زندگی و حیات ما دارد، دشمنان ما همواره به دنبال از بین بردن ما و اسرائیل هستند.» ماجرای هولوکاست و قتل عام یهودیان در دوران جنگ جهانی دوم، تنها یک بحث تاریخی صرف نیست!


واشنگتن بهترین دوست ایران!!!

سیاست ,     نظر
یک روزنامه آمریکایی در شماره امروز خود با اشاره به این که اقدامات و سیاست‌های دولت بوش در خاورمیانه به تقویت ایران منجر شده،‌ به کنایه از واشنگتن به عنوان بهترین دوست ایران یاد کرد.

به گزارش فارس، «نیویورک‌تایمز» در سرمقاله امروز خود در این‌باره نوشت: «با اقداماتی که بوش در حال انجام است،‌ طولی نخواهد کشید که ایران به ابرقدرت جهانی تبدیل خواهد شد».

در این مقاله تصریح شده است: «گذشته از همه لفاظی‌هایی که از سوی کاخ سفید درباره ایران ارایه می‌شود واقعیت آن است که دولت بوش کارهایی برای تقویت ایران انجام داده که حتی حکومت‌ ایران تصور آن را نمی‌کرد».

این روزنامه نوشت: «روزی فراخواهد رسید که تهران سال‌های حاکمیت بوش را به عنوان دوران طلایی تقویت خود از سوی آمریکا خواهد خواند».

در این گزارش آمده است: «بوش در دوره پیش از جنگ عراق سخن از تهدید ایران و عراق برای امنیت آمریکا به میان می‌آورد اما مشاوران وی می‌خواستند به آرزوهای دیرین خود برای سرنگونی صدام جامعه عمل بپوشانند و درباره این که اگر نقشه آنها به سمت مطلوب پیش‌ نرود چه باید انجام دهند، کمتر اندیشه کردند. اما اکنون نقشه‌های آنها به تشکیل دولتی منجر شده که اکثریت شیعه در آن موارد و خواسته‌های مشترکی با همتایان شیعه خود در ایران برخوردارند».

در این سرمقاله آمده است: «واشنگتن هم‌اکنون بطور خطرناکی به حسن نیت و رفتار سازنده شیعیانی در عراق تکیه کرده که ایران در زمان حاکمیت صدام به آنها سرپناه داده و کمک تسلیحاتی کرد».

به نوشته این روزنامه، اما در طول هفته‌های اخیر شاهد حسن نیت و یا رفتار سازنده نبوده‌ایم و اگر ایران بخواهد برای اعمال فشار بیشتر درباره برنامه هسته‌ای خود دردسرهای بیشتری در منطقه ایجاد کند این کار را می‌تواند به راحتی انجام دهد.

اکنون خطر واقعی در عراق این است که در این کشور به عوض تشکیل دولت دمکرات سکولار که چالشی برای نظام جمهوری اسلامی باشد حاکمیت دینی به سبک ایران آغاز شود که برای نظام سکولار به سبک غربی چالش ایجاد کند.

در این گزارش با اشاره به توافق هسته‌ای میان هند و آمریکا به رغم عدم امضای معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای موسوم به «NPT» از سوی هند، آمده است: «این که به هند بخاطر بی‌توجهی به معاهده‌ای که دیگر کشورهایی چون کره‌جنوبی و عربستان را از ادامه تلاش برای کسب تسلیحات هسته‌‌ای بازداشته است جایزه دهیم،‌ اقدام اشتباهی است و امکان مهار برنامه هسته‌‌ای ایران را خواهد گرفت. برنامه‌ای که به سرعت در حال پیشرفت است و به تهییج همسایگان آن منجر خواهد شد».

در این گزارش تصریح شده است: «اکنون که آمریکا و اروپا برای ارجاع پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل تلاش می‌کنند، قرارداد با هند پیام نادرستی به دیگر کشورها ارسال می‌کند».

سربازان امریکایی و استرسهای فکری و روحی

سیاست ,     نظر
روزنامه آمریکایی «واشنگتن‌پست» امروز چهارشنبه با عنوان «گزارش سربازان آمریکایی مبتلا به استرس‌های فکری و روحی» به این مسئله پرداخته و نوشته است: بیش از یک نفر از هر سه سرباز آمریکایی، که در عراق خدمت کرده‌اند، نیازمند دریافت کمک‌های درمانی برای مشکلات روانی خود هستند.

بنا به گزارش جامع کارشناسان روانشناسی ارتش آمریکا، که روی زنان و مردان نظامی بازگشته از عراق، افغانستان و دیگر مناطق دنیا آزمایش می‌کنند، بیش از سیصدهزار سرباز و تفنگدار آمریکایی، به خاطر اثرات روانی درگیری‌های موجود در عراق، در رنجند.

در این میان، کسانی که از عراق بازگشته‌اند، استرس‌های روانی بیشتری دارند، زیرا بیش از همه، شاهد زخمی و کشته شدن مردم بوده‌اند و درگیری‌های بیشتری داشته‌اند، به همین دلیل، افکار پرخاشگرایانه و نیز خودکشی به سراغ آنان آمده است. تعداد این سربازان که به خاطر اختلالات روانی در بیمارستان بستری شده‌اند، دو برابر کسانی است که از افغانستان بازگشته‌اند. بیشتر آنان، همیشه خود را در معرض خطر تهدید به مرگ می‌بینند.

از این تعداد بیماران روانی، 2411 تن از آنان در صدد خودکشی برآمده‌اند و 12 تا 20 درصد سربازان آمریکایی تا مدتها به استرس روانی ـ پس از پشت سر گذاردن ضایعات روحی دردناک ـ دچارند که اغلب به صورت یادآوری خاطرات گذشته و کابوس‌های شبانه و افکار مزاحم است که فرد را از کار و زندگی باز می‌دارد.

روانشناسان، راهنمای مناسبی برای پیش‌بینی تعداد افرادی که در آینده به این رقم فعلی افزوده خواهند شد، ندارند.

به گفته محققان آمریکایی، دوسوم سربازان آمریکایی بازگشته از عراق، بهره‌مند از روش‌های درمانی نیستند. به گونه‌ای که محدودیت‌های بودجه، نگرانی‌های بسیاری را از بابت هزینه درمانی سربازان بیمار نیازمند به وجود آورده و به دنبال آن، مسئولان بخش‌‌های درمانی را دچار مشکل ساخته است.

«کلن چارلز دابلیو هوج» از بخش روان ـ درمانی و اعصاب در مرکز تحقیقات «والتر رید» ارتش، طی گزارشی که در مجله انجمن پزشکی آمریکا منتشر ساخت، گفت: هیچ خط مقدمی در عراق وجود ندارد. افرادی که در خیابان‌ها به گشت‌زنی مشغولند، بیشتر از افرادی که مستقیما درگیر می‌شوند، در معرض خطرند و سربازانی که در پایگاه‌ها مستقرند، هدف آتشبار و کشتار هستند. رئیس انجمن روانشناسی آمریکا می‌گوید که وی از تعداد زیاد افراد نیازمند کمک، شگفت‌زده نیست.

رئیس مرکز ملی تأمین مالی جنگ خلیج فارس که سازمانی غیرانتفاعی و حامی حقوق سربازان است، می‌گوید: 80 تا 85 درصد این سربازان شاهد رویدادهای دردناکی چون درگیری با دشمن، کشتن شدن مردم، دوستان و حملات انتحاری بوده‌اند.

در ویتنام، مناطق امن‌تری وجود داشت که افراد در آنجا پناه می‌گرفتند و تجدید نیرو می‌کردند، اما در عراق، مکان‌هایی چنین، وجود ندارد و همه جای آن منطقه جنگی است.

بورس نفتی ایران بهانه ای برای حمله احتمالی امریکا

سیاست ,     نظر

سناریویی در حال شکل‌گیری است. در 20 مارس، ایران بورس معاملاتی جدید خود را افتتاح می‌کند که در آن تمامی کشورهای سراسر جهان می‌توانند خرید‌وفروش نفت و گاز را نه تنها با دلار بلکه با یورو، انجام دهند.

به گزارش سرویس بین‌الملل «بازتاب»، این بورس همچنین شاخص نفتی جدید را معین می‌کند (استاندارد قیمت‌گذاری نفت) که بر پایه نفت خام ایران و واحد یورو بنا نهاده شده است و در رقابتی آشکار با بازار نفت وست تگزاس اینترمدییت، برنت دریای شمال و بازارهای نفتی دبی امارات، قرار گرفته که همگی با واحد دلار آمریکا محاسبه می‌شوند. این تصمیم بورس ایران در مورد کشورها و شرکت‌هایی که به گونه‌ای از انجام امور مالی معاملات نفتی‌شان با مقادیر سنگین واحد دلار آمریکا ناخرسند هستند، موفقیتی به شمار می‌رود.

با این حال، سیستم ذخایر فدرال آمریکا در یک هماهنگی مشخص، اواخر ماه مارس را به عنوان زمانی مناسب برای توقف انتشار اطلاعاتی قرار داده‌اند که آگاهی یافتن از بابت این‌که تا چه حد سیر کاهش ارزش دلار نسبت به یورو، در حال تسریع است را سخت می‌کند و این رویداد را ناشناخته باقی نگه می‌دارند.

اما دولت آمریکا می‌داند و از این امر آگاه است و هشدارهای لازم را درباره خطر سقوط ارزش دلار به عنوان تنها ذخیره پولی دنیا، دریافت کرده است. با توجه به کسری بودجه‌هایی که اقتصاد آمریکا به آن دچار است، در صورتی که کشورهای دیگر دید خودشان را نسبت به دلار صرفا به عنوان یک واحد پولی عوض کنند، ارزش دلار آمریکا سقوط می‌کند. بنابراین باید جلوی تبدیل شدن یورو به یک پول رایج ذخیره‌ای نهایی گرفته شود. عملا این به آن معناست که تجربه ایرانی‌ها در بورس معامله نفت با یورو باید متوقف شود و جلوی انجام این امر گرفته شود و تنها راه انجام این کار، حمله به ایران است.

برخی طراحان سناریو ممکن است پیامدهای رویدادها را تغییر دهند و به موضوع حمله پیشگیرانه آمریکا پیش از بازگشایی بورس بیندیشند. سناریوی جدید، موضوع تحریک اسرائیل توسط آمریکا به انجام کار کثیف و ناشایست حملات هوایی علیه ایران را مطرح می‌کند. اما افراد بسیار زیادی هستند که به نحوی واقع‌گرایانه اظهار نگرانی کرده‌اند که بحران سراسری برنامه مربوط تسلیحات هسته‌ای ایران، دارای حرکت جهشی به سمتی است که واشنگتن را به سمت اندیشه حمله به ایران وا می‌دارد که معنای واقعی آن، بازداشتن بورس از انجام فعالیت است.

در حمایت از این تئوری، طراحان سناریو در این مورد که این به مانند اقدام اولیه صدام در پافشاری بر موضوع صدور نفت عراق با واحد یورو در سال 2001 است، توافق دارند که این امر مستقیما به اشغال نظامی عراق توسط آمریکا در سال 2003 انجامید. ایرانیان سریع‌تر دارند پیش می‌روند و آنان هم مجازات خواهند شد. حال ما تا چه حد باید این توافق را جدی بگیریم؟

اگرچه هنوز جزییات مربوط به نحوه عملکرد بورس نفت ایران در آینده در دست نیست، آشکار است که هر معامله نفتی که با یورو انجام می‌گیرد، منافع خاص و منحصر به فرد دلار آمریکا را که به عنوان پول رایج منحصربه‌فرد دنیا می‌باشد، به چالش می‌اندازد. هنوز مشخص نیست که آیا دولت بوش واقعا این موضوع را می‌داند و به آن توجه دارد یا نه.

ماجرای معامله پول یورو با نفت، یکی از انگیزه‌های بسیاری است که مردم در توجیه حمله دولت بوش به عراق، آن را مطرح می‌کنند و این‌که به صدام نه افترای روابط تروریست‌ها و نه در اختیار داشتن تسلیحات کشتارجمعی زده نشد، بلکه موضوع تنها به عدم متقاعد شدن وی مربوط بوده است.

افت سریع موقعیت مالی ایالات متحده آمریکا، می‌تواند توجیه اعلام هشدار جدید سیستم ذخیره مالی دولت فدرال باشد که در 24 مارس انتشار اطلاعات مربوط به ذخیره پولی M3 را که مربوط به میزان توزیع ذخیره دلار سراسر جهان است، متوقف خواهد کرد و مشخص‌کننده این است که تا چه اندازه دلار آمریکا در اختیار خارجیان است. اما اگر شما نگران یک پرتاب ناگهانی از دلار هستید، باید موضوع افت ارزش دلار آمریکا در سطح معاملات خارجی را از دید عموم مخفی نگه دارید.

اما دولت فدرال این کار را از همین حالا به انجام می‌رساند، حتی اگر خطری جدی از سوی بورس نفت ایران وجود نداشت و هیچ پیامد وحشتناکی از آن ناشی نمی‌شد.

برای باور این مطلب که دولت آمریکا در تدارک حمله‌ای به ایران است تا از این راه دلار آمریکا از چالش احتمالی بورس نفتی ایران نجات بدهد، شما باید اولا واقعا باور کنید که دولت بوش واقعا نگران چنین موضوعی است و شواهد کمی نیز درباره فعالیت او در این مورد وجود دارد.

دیک چنی به وزیر سابق خزانه‌داری آمریکا، «پل اونیل» که درباره اعتبارات سنگین مالیاتی بوش اعتراض کرده بود و همین امر موجب کناره‌‌گیری وی از پستش شد گفت که رونالد ریگان تأیید کرده که کسری‌های بودجه مسئله‌ساز نیست. اگر آمریکا به ایران حمله کند، برای انگیزه‌های دیگر خواهد بود.


تونل‌های عمیق، حافظ تاسیسات هسته‌ای ایران

سیاست ,     نظر

رییس سازمان انرژی اتمی کشورمان امروز اعلام کرد: تاسیسات غنی‌سازی ایران از جمله نطنز در اعماق زمین قرار دارد و هیچ تهاجمی نمی‌تواند به آن آسیب برساند.

به گزارش ایسنا، رضا آقازاده با بیان اینکه همه‌ مواد اولیه‌ کارخانه فرآوری اورانیوم اصفهان نیز در تونل‌های عمیق زیرزمینی قرار دارد، اظهار داشت:‌ براساس کنوانسیون‌های بین‌المللی، هرگونه تهاجم به نیروگاه‌های هسته‌یی ایران ممنوع است.

آقازاده تصریح کرد: هم اکنون زنجیره‌ی تولید سوخت هسته‌یی در تاسیسات نطنز کامل شده است و اورانیوم 235 با غنای 7/0 درصد به اورانیوم با غنای 5/3 درصد تبدیل می‌شود.

آقازاده تهدید غربی‌ها را به اعمال تحریم علیه ایران بی‌فایده دانست و گفت: ما دانش هسته‌یی خود را در تحریم به دست آورده‌ایم و آن را از غربی‌ها نگرفته‌ایم، بنابراین تحریم تاثیری بر فعالیت‌های هسته‌یی ایران ندارد.

رییس سازمان انرژی اتمی ایران همچنین گفت:‌ منابع اورانیوم ایران گسترده است و اکنون استخراج اورانیوم نیز در معادن بندرعباس ‌و ساغند یزد در حال‌ انجام است.

رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در گفت‌وگو با بخش برون‌مرزی صداوسیمای جمهوری اسلامی آخرین پیشنهاد ایران را برای حل مساله هسته‌یی، مشارکت دنیا در کارخانه نطنز دانست و گفت: ایران حاضر است هرگونه تضمین را برای عدم انحراف فعالیت‌های هسته‌یی خود به سمت سلاح‌های هسته‌یی به دنیا بدهد، اما هرگز حاضر نیستیم دانشی را که با توان متخصصان خود به دست آورده‌ایم رها کنیم و به دیگران وابسته شویم.


گزیده ای از متن پروتکل های دانشوران صهیون

سیاست ,     نظر

گزیده ای از

 متن پروتکل های دانشوران صهیون

پروتکل شماره 1 _ « خواه دولت ها در اثر ضعف داخلی متلاشی شوند و خواه در اثر چیرگی دشمنان خارجی از بین بروند ، سرانجام زیر نفوذ ما قرار خواهند گرفت .زیر سرمایه ما که به مثابه ریسمان محکمی در دست ماست » .

« میان سیاست و اخلاق هیچ گونه وجه اشتراکی نیست . آنهایی که می خواهند گام در وادی سیاست بگذارند باید هم نیرنگ باز باشند و هم بتوانند دیگران را متقاعد کنند . به اعتقاد ما ، حق یعنی اعمال زور » .

« در طرح های خود ، بیشتر به ضروریات فکر کنیم تا به اخلاقیات و بیشتر به هدف ها توجه داشته باشیم ، تا به وسیله ها » .

« اعتیاد به الکل و افراط در نوشیدن نوشابه سکر آور ، مشکلی است که پس از اعطای آزادی ، در میان غیر یهودیان رواج پیدا می کند ... » .

« به کمک زنان یهودی ، مردان غیر یهودی را در عشرتکده ها و محل های عیاشی به فساد اخلاق می کشانیم و ... »

« زمانی که غیر یهودیان مانع رسیدن ما به هدف هایمان باشند ، فساد ، خیانت و رشوه خواری را رواج می دهیم » .

پروتکل شماره 2 _ « حقوقی به نام حقوق بین الملل وضع خواهیم کرد که جایگزین حقوق ملی کشورها شده و ناظر بر روابط بین الملل باشد » .

« برای استفاده از مطبوعات در جهت خواسته های خود ، بین مردم نارضایتی ایجاد می کنیم و سپس از طریق مطبوعات نا رضایتی ها را منعکس می سازیم ...» .

پروتکل شماره 3 _ « احزاب گوناگون بوجود می آوریم و آنها را رو در روی هم فرار می دهیم » .

« میان رهبر و توده مردم شکاف عمیقی ایجاد می کنیم  و قدرت را از هردو سلب می نماییم » .

« ما به مرگ و میر و کشتار غیر یهودیان فکر می کنیم » .

« در میان توده مردم حسد ، نفرت و زیاده خواهی ایجاد می کنیم تا از خشم مردم استفاده کرده و همه موانعی را که بر سر راهمان قرار دارند ، با دستهای آنها ریشه کن سازیم » .

پروتکل شماره 4 _ « اگر آزادی  بر خداپرستی مبتنی باشد ، با برادری ، انسان دوستی و برابری پیوندی داشته و برای جامعه بی زیان باشد ، به رفاه عمومی لطمه ای وارد نسازد و در اقتصاد هم جایی برای خود پیدا کند ، بر ما لازم است که هم احترام به آزادی و هم اعتقاد به خدا را در میان مردم غیر یهودی از بین ببریم و نیازهای مادی را جایگزین این گونه اعتقادات سازیم .»

« قدرت اندیشیدن مردم غیر یهود را بوسیله سوق اندیشه آنها به سمت صنعت و تجارت سلب می کنیم . سرگرم شدن آنها به داد و ستد و اندیشیدن به منفعت باعث می شود که دشمن مشترکشان را فراموش کنند » .

« اگر اعتقاد به خدا موجب می شود که ما بر مردم حکومت کنیم ؛ در این صورت به تبلیغ دین می پردازیم و با راهنمایی مردان روحانی مردم را به تسلیم وا می داریم»

پروتکل شماره 5 _ « ما طوری مردم را به جان هم می اندازیم که همه به همدیگر بد گمان شوند » .

« هدف اصلی مدیران ما ، تضعیف قدرت فکر کردن مردم است تا افکار آنها راز اندیشیدن به مسایل اساسی منحرف و متوجه مسایل کم اهمیت کنند و فرصت مقاومت کردن در برابر ما را از آنها بگیرند . »

« ما تعلیم و تربیت غیر یهودیان را در جهتی سوق می دهیم که قوه ابتکار از دانش آموزان گرفته شود و نقطه خلاقیت در ذهن آنها خفه گردد » .

پروتکل شماره 6 _ « برای آنکه بتوانیم صنعت غیر یهودیان را به کلی نابود کنیم ، علاوه بر انحصار طلبی ، تجمل پرستی را رایج می کنیم و نیازهای کاذب مردم را افزایش می دهیم  » .

پروتکل شماره 7 _ « اگر کشوری بخواهد با ما مخالفت کند ، ما آن قدر قوی هستیم که حتی همسایگان کشور مخالف را نیز تهدید به جنگ می کنیم » .

« اگر همسایگان کشورهای مختلف ، همگی بر علیه ما متحد شوند ، ما آنها را به یک جنگ جهانی فرا می خوانیم » .  

پروتکل شماره 8 _ « ما تمام اقتصاد دانان جهان را به خدمت خود در می آوریم ، همه چیز به زبانارقام و اعداد بیان خواهد شد » .

پروتکل شماره 9 _ « اگر دولتی علیه ما اعتراض کند یا مبارزه ضد یهودی علیه ما شروع کند  ، این مبارزه برای ما لازم و ضروری است زیرا نسل آینده ما را آماده کارزار می سازد » .

« هیچ گونه محدودیتی برای حوزه فعالیت ما وجود ندارد » .

« ما صرفاً بر اساس زور به فرمانروایی خویش ادامه خواهیم داد» .

پروتکل شماره 10 _ « بر ما ضروری است که طوری بار بیاییم که روحیه بی پروا ، گستاخی و زورگویی ، با شخصیتمان عجین شود » .

« رابطه مردم را با دولتهایشان تیره می کنیم ؛ به طوری که مردم ، بر اثر اختلاف عقیده ، گرسنگی ، بیماری و کشمکش به تنگ آیند و جز به رهایی از دست دولتهایشان و پناه بردن به حکومت نجات بخش ما ، به چیز دیگری نیندیشند » .

پروتکل شماره 11 _ « ما بوسیله قدرت نا محسوس خود ( سازمانهای فراماسونری ) تلاش می کنیم که مردم غیر یهودی به فراماسونری ما بپیوندند و به چشم رفقای خود خاک بپاشند » .

پروتکل شماره 12 _ « مطبوعات بدون اطلاع و هماهنگی با ما نخواهند توانست کمترین خبری در اختیار مردم بگذارند » .  

« مراکز خبری دنیا در آینده نزدیک تماماً به دست ما خواهند افتاد و هرچه را ما به آنها دیکته کنیم در سراسر جهان پخش می کنند » .

« غیر یهودیان وقایع جهان را از پشت عینک های رنگینی که ما به چشم آنها خواهیم گذاشت ، می نگرند » .

پروتکل شماره 13 _ « مردم را به امور تفریحی ، سرگرمی ، مسابقات هنری و ورزشی در مطبوعات فرا می خوانیم و ذهن آنها را از مسایل بنیادی دور و منحرف خواهیم ساخت » .

« غیر یهودیان را به مسایلی چون ( پیشرفت ) سرگرم می کنیم تا سرانجام از فهم هر مساله ای اظهار عجز کنند » .

پروتکل شماره 14 _ « در هنگامی که حکومت شاهنشاهی ما آغاز شود ، همه ادیان باید از بین بروند به جز دین ما ...

« هیچ کس را نخواهیم گذاشت که از دین ما و اصول آن سر در بیاورد » .

« در کشورهای پیشرفته و مترقی ، ادبیاتی نا مفهوم و مستهجن رواج می دهیم »

پروتکل شماره 15 _ « لژهای فراماسونی آزادی را در تمام کشورهای جهان ایجاد می کنیم و سپس آنها را گسترش می دهیم و بعد تمام آنهایی را که در زمینه اجتماعی مشهورند را به این لژها جلب می کنیم » .

« ما در همه موارد مستبد خواهیم بود . تمام اوامر و مقررات ما مورد احترام بوده و بدون چون و چرا باید اجرا شود . هرگونه نارضایتی و شکایتی از سوی ملت نادیده گرفته خواهد شد . وضعی پیش می آوریم که ریشه همه نارضایتی ها از بیخ و بن کنده شود » .  

« به مردم این فکر را القاء می کنیم که اگر بخواهند در صلح و آرامش به سر ببرند ، باید فرمانروای ما را حامی و سرپرست خود بدانند  و لب به ستایش اغراق آمیز وی بگشایند » .

پروتکل شماره 16 _ « در نظام های آموزشی غیر یهودیان مطالبی را وارد می سازیم که نظم و انسجام را از سیستم های آموزشی آنان بگیرد » .

« دروسی که دانش آموزان و دانشجویان را از اطاعت ما وا می دارد ، از دروس دانشگاهها حذف می کنیم » .

« افکار نو و مستقل را به انحصار خویش در خواهیم آورد » .

پروتکل شماره  17 _ « اعتبار کشیشان  و رهبران دینی غیر یهودی را از بین خواهیم برد » .

پروتکل شماره 18 _ « نمی گذاریم که هر کسی در مسایل سیاسی دخالت کند و اظهار نظر نماید » .

پروتکل شماره 19 _ « دخالت در امور سیاست را در ردیف دزدی ، قتل و زشت ترین انواع جرایم قرار می دهیم و با این کار قهرمان گرایی در زمینه سیاست را نتلاشی می کنیم » .

پروتکل شماره 20 _ « وامهای خارجی مرسوم می سازیم که ثروت ملت ها به سوی ما سرازیر گشته و آنها شروع به پرداخت باج به ما بکنند » .

« به نحوی مساله وام ها را به غیر یهودیان عرضه می کنیم که آنها فکر کنند وام گرفتن ، امتیازات فراوانی برایشان در بر خواهد داشت » .

پروتکل شماره 21 _ « قدرت ما به گونه ای خواهد بود که هر کسی را وا می دارد که با احترامی  توام با ترس در برابر عظمتش زانو بزند » .

پروتکل شماره 22 _ « شعله های آتش هرج و مرج طلبی ( آنارشیسم ) در جوامعی که ما اخلاقیات و اعتقاد به وجود خدا را در آنها از بین خواهیم برد به هر سو زبانه خواهد کشید ، و اینجاست که رهبر عظیم الشان ما صحنه این گونه جوامع را از فرمانروایان نالایقشان پاک خواهد کرد » .

پروتکل شماره 23 _ « آنهایی که مانع انجام برنامه های ما می شوند ، بهتر است که مرگشان را جلو بیندازیم و نابودشان کنیم » .

 آیا از این دقیق تر می توان اوضاع و احوالی که بر جهان ما حاکم است و خواهد بود را به تصویر کشید ؟ آیا انطباق شرایط اجتماعی و سیاسی و اقتصادی موجود دنیا با مندرجات پروتکل ها - که بیش از 80 سال قبل تدوین شده - قابل تامل نیست و نشان دهنده این نمی باشد که ریشه های صهیونیسم در راستای رسیدن به اهداف از قبل تعیین شده در مغز و پیکره کل اجتماع انسانی نفوذ کرده و ریشه های بس محکم و پایداری باشند ؟ و ...

                                                   پروتکل های دانشوران صهیون ، اثر عجاج نویهض ، آستان قدس رضوی ، 1373


شیرینی گل محمدی

سیاست ,     نظر
 

یک قناد تهرانی در ابتکاری جالب غیرت دینی خود را به نمایش گذاشت و نام شیرینی ((دانمارکی)) را به ((گل محمدی )) تغییر داد . وی در اعلامیه ای که جلو درب مغازه نصب کرده است نوشت که از این تاریخ در این قنادی شیرینی به نام دانمارکی عرضه نشده و نام آن به شیرینی ((گل محمدی)) تغییر کرده است و اگر کسی از این به بعد تقاضای شیرینی دانمارکی نماید به وی خواهند گفت که نداریم !! و آنرا فقط با نام جدید عرضه خواهند کرد.آفرین بر همت و غیرت و ابتکار این قناد که علاقه و دوستی خود به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم را این چنین نشان داد .

 


ایرانیان، اولین تدوین‌کنندگان قوانین بین‌المللی

سیاست ,     نظر

استاد پیشین ایرانشناسی دانشگاه هاروارد معتقد است که ایرانیان اولین تدوین کنندگان قانون بین المللی بود و این قوانین همگی جدای از حوزه دولت و سیاست بودند. اهمیت این قوانین در این است که اساس قانونهای رومی را همین قانون ایرانیها تشکیل می دهند. 
سخنرانی پروفسور نلسون ریچار فرای، استاد پیشین ایرانشناسی دانشگاه هاروارد، درباره "دین و دولت و مدخل پژوهشی در تاریخ" عصر امروز در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.
پروفسور فرای سخنرانی اش را به زبان فارسی ارائه کرد و از اینکه مجدداً توانسته در ایران حضور پیدا کند و خاک پاک ایران وطن خویش را مجدداً ببیند ابراز خوشحالی کرد و اظهار داشت : در تاریخ و حدوداً چهار هزار سال پیش در بین النهرین ما مملکتهای کوچکی داشتیم و یا به عبارتی هر شهری یک کشور محسوب می شد. بابل، اوروک، عیلام هر یکی یک کشور محسوب می شد. هر کدام از این ممالک یک رئیس داشتند که آن فرد هم رئیس و هم کشیش بود. به عبارتی دیگر در آنجا دین و دولت یکی بود. در مصر این گونه افراد فراوان بودند که خود را خدا می نمایاندند مانند فرعون.
وی در ادمه افزود: بعدها فلسفه دین و دولت گسترش یافت و آرامیها و سومریها این نگرش را قبول کردند و تا زمانهای طولانی دین و دولت در دست یکنفر بود. همچنین تا زمان اسلام و بنی امیه و بنی عباس و در دوران پایتختی بغداد نیز خلیفه هم رئیس دین و هم رئیس دولت بود.
پروفسور فرای نگرش ایرانیان را به دین و دولت بسیار متفاوت دانست و گفت : ایرانیان در سه هزار سال پیش یک فلسفه دیگری داشتند و آن این بود که یک نفر رئیس قبیله و یک نفر شامان و کشیش بود. بدین ترتیب ریاست بر عهده دو نفر بود. در بین النهرین کلمه دین دو معنی داشت یکی قانون و دیگری مذهب. البته به نظر من برای تاریخ بشر بسیار اهمیت دارد و آن این بود که ایرانیان قانون مخصوص بین المللی را تدوین کردند.
وی افزود: قانون بین المللی از قانون محلی جدا بود و اهمیت آن در این است که اساس قانونهای رومی همین قانون ایرانیها به حساب می آمد. اما آنها نمی گویند که این قوانین از ایران آمده است نه از روم. و این موضوع از نظر تاریخ بشر بسیار مهم است.
پروفسور فرای با یاد آوری این نکته که تقریباً 64 سال پیش به خدمت آیت الله العظمی بروجردی به قم رفته بود گفت : من یادم هست که ایشان گفتند باب اجتهاد باید همیشه باز باشد و نباید هیچ وقت اجتهاد بسته بماند. معنای این حرف این است که علم و فرهنگ و دین تغییر می یابد و باید قبول کنیم که در دنیا پیشرفتی وجود دارد و این از اصول مهم تشیع است. ما نمی توانیم به قرن ششم و هفتم باز گردیم. از تکنولوژی باید استفاده کرد اما میراث ایران را نباید فراموش کرد.
استاد ایران شناسی دانشگاه هاروارد در بخش پایانی سخنانش اظهار داشت : ما امروزه در دوره جنگهای مذهبی هستیم. پنجاه سال پیش در شهر کراچی مشکل بین هندوها و مسلمانان بود اما امروز بین سنی و شیعه جنگ هست و یکدیگر را می کشند و پاکستان و افغانستان تبدیل به وضعیت جنگ مذهبی شده است. امروزه جنگ برای دین است و اوج آن را در فلسطین می بینیم. البته ایران خوشبختانه یک جزیره ای است که جنگ دینی در آن وجود ندارد.