سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سیاست

ابطحی از داخل زندان چنین نوشت !

    نظر

                                              
روزهای جمعه، زندان سخت تر از سایر روزها است. نه کاری، نه امیدی، نه صدای دری که باز شود. این هفته چون شنیده بودیم خطبه های نماز جمعه توسط رهبری خوانده می شود، یک بهانه ویک کار برای نشاط روزمان داشتیم. برای ما که این روزها بی خبر از پشت پرده سیاست هستیم، ودر کشاکش روزگار و بر اثر معادلات مختلفی که در زندان و خارج از زندان رقم می خورد، آخرین روزهای سه ماهگی خود را در زندان میگذرانیم، و همچنان نمیدانیم کی آزاد خواهیم شد، شنیدن سخنان رهبر انقلاب که اصلی ترین قدرت نظام جمهوری اسلامی هستند، بسیار مهم بود. من و سعید شریعتی و عطریان، سه نفری نشستیم و پخش مستقیم آن را گوش کردیم. انصافا از سخنرانی های استراتژیک و تعیین کننده رهبری بود. سیاست جذب حداکثری و دفع حد اقلی، منتهای خواست همه ی اصلاح طلبان بود که از زبان بالاترین مقام دینی و رسمی کشور تایید می شد. به عقیده من این سخنرانی بعد از اتفاقات پس از انتخابات، سخنانی بود که بیش از همیشه نیاز کشور بود. وقتی رهبری این مباحث استراتژیک را مطرح و تایید می کنند دستگاه های کشور که مشروعیت خود را از رهبری گرفته اند، برای تحقق روح سخنان ایشان باید برنامه ریزی جدی و دراز مدت و پر حوصله نمایند. وبه خصوص ضرورت دارد بخش فرهنگ و سیاست و امنیت کشوربرنامه های خود را بر اساس این اصول استراتژیک طراحی نمایند. این مظلومیت رهبری است که این سخنانشان شنیده نشود. از سوی دیگر در شرایط فعلی کشور این سخنان می تواند برای دوستان اصلاح طلب ما در خارج از زندان نیز فرصت مغتنمی شناخته شود و پیرو این سخنان خود را بازوان قدرتمندی برای تحقق شعار دیرینه ی جذب حد اکثری و دفع حد اقلی معرفی کنند. اگر نه به عنوان یک اصلاح طلب طرفدار خط امام نگران این هستم که مخالفان اصلاح طلبی ومخالفان نظام دست به دست هم دهند تا اصلاح طلبان را از لبیک به این سخن استراتژیک رهبری باز دارند و آن را تبدیل به اتمام حجت کنند و زمینه را برای برخورد همه جانبه با اندیشه اصلاح طلبی آماده کنند  ونخبگان اصلاح طلب در آتش این فتنه بسوزند. رهبران جریان اصلاح طلبی برای بقاء اندیشه اصلاحات واقعی نباید این فرصت تاریخی را از دست بدهند. خدا کند که به زودی آزاد شویم واین مباحث را بتوانیم شفاهی و حضوری هم با دوستانمان که در جایگاه سیاسی مخالف نشسته اند صحبت کنیم وهم با شما مخاطبان دوست داشتنی به صورت دوطرفه حرف بزنیم. حالا دور از این عالم لعنتی سیاست، پریروز تولد فاطمه دخترم بود. در این آشفتگی روحی زندان روز و ماه وسال را فراموش کرده ام. می شد از سهمیه تلفنم استفاده کنم وزنگ بزنم وتبریک بگویم ولی یادم رفته بود که روز تولدش هست. وقتی یادم آمد تا صبح دمغ بودم. از همین جا به دختر گلم تولدش را تبریک میگویم. میدانم این فراموشی را به خاطر شرایطم بر من می بخشد.
    
آدرس سایت جدید ابطحی : http://www.webneveshteha.ir

 


ایدئولوگ حزب مشارکت توبه کرد

    نظر

در چهارمین دادگاه رسیدگی به اتهامات متهمان پرونده کودتای مخملی سعید حجاریان از مراجع فکری ونظریه پردازان حزب مشارکت و تئوریسین برجسته اصلاح طلبان در دفاعیه خود ضمن ابراز برائت از آشوب ها و حوادث تلخ اخیر بخاطر انحرافاتی که موجب خسارت به مردم شده خواستار بخشش و حلالیت شد و همچنین استعفای خود را از حزب مشارکت اعلام کرد.اصلاح طلبان بعد از اعترافات ابطحی وی را شخصیتی ضعیف النفس و دارای اشکال دانستند و اعترافات او را قابل استناد ندانستند !! حال درباره ی سعید حجاریان دیگر چه خواهند گفت والله اعلم . اما یادشون باشه بعد از افطار بگن تا روزه شون باطل نشه :-)


متن دفاعیه وی بشرح ذیل است :
بسم الله الرحمن الرحیم
ریاست محترم دادگاه
در جریان انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و وقایع پس از آن متاسفانه حوادثی رخ دادکه قلب همه دلسوزان سرنوشت کشور را بدرد آورد . از شعارهای وهن آلود بگیر تا قانون شکنی های آشکار و صدمه به اموال شخصی وعمومی و حتی قتل و جرح تا کنون در هیچ انتخاباتی سابقه نداشته و سایه کدورت خود را بر زلال چهل میلیون رای مردم افکند و دشمنان این مرز و بوم را به طمع خام انداخت که شاید بتوانند از این وضع گل آلود ماهی مراد را صید کنند .

*ابراز برائت و تنفر از ناامنی ها

من به شخصه خود را از این همه جور و عدوان که بر مردم و نظام اسلامی مان رفته بری می دارم و انزجار و تنفر خود را از کلیه تحرکات که امنیت کشور را به خطر انداخته ابراز می کنم . کشور عزیزمان ایران در منطقه پر تلاطمی قرار دارد و لااقل دو جنگ خانمان سوز در شرق و غرب کشورمان در جریان است. از سویی دیگر بسیاری از کشورها مدارج توسعه و پیشرفت را با شتاب طی می کنند و دریغ است ایران که از نعمت امنیت در این منطقه آشوب زده برخوردار است ، هم پای دیگران تعالی و ترقی نیابد .
دشمنان با تحریم ها و تحریک های متعدد تلاش دارند مانع این روند شوند اما وظیفه ما حفظ وحدت وانسجام ملی است وباید هوشیارانه مانع رخنه در صفوف ملت شویم .

*باید انابه و طلب بخشش کنیم

هر یک از ما اگر پا را از یک انتخابات سالم فراتر گذاشته ونعمت امنیت را که پشتوانه توسعه اقتصادی است متزلزل کنیم نزد وجدان خود و نسل های آینده واز همه بالاتر پروردگار عالمیان باید انابه کنیم و طلب بخشایش نماییم .

*مرتکب خطاهای سهمگین شده ام .از خطاها اظهار تبرئه و ندامت می کنم

من هم در این انتخابات با ارائه تحلیل های ناصواب مرتکب خطاهای سهمگین شده ام که از آنها تبری می جویم چون قطعا مورد رضای محبوب عالمیان نیست و موجب ندامت است . من به خاطر این تحلیل های ناصواب که مبنای بسیاری از اعمال نادرست قرار گرفته از ملت عزیز ایران عذر خواهی می کنم .
هرچه گفتیم غیر از صحبت دوست در همه عمر از آن پشیمانیم
امیدوارم این سخنان که از دل بر آمده بر دل بنشیند اما این کافی نیست و من در تعاملات تنهایی خود ریشه ها و علل موضع گیری های خود را واکاوی کرده ام که به طور اختصار به عرض می‌رسانم :
طی ده پانزده سال اخیر مقالاتی از من به چاپ رسیده که حاوی بعضی از نظریات نامربوط به شرایط کشورمان بوده که قصد دارم بعضی از مهم ترین آنها را درین مجال بشکافم وعلت انحراف این مواضع را تشریح کنم .

*علوم انحرافی غرب در دانشگاه های ایران

یکی از مهمترین این نظرات انطباق شرایط کشورمان با تئوری ماکس‌وبر در باره ی سلطانیسم است که معتقد است بر بسیاری از امپراطوری های شرقی این شیوه از حکومت جاری بوده ویک حاکم پاتریمونیال تیولدار وتعدادی حامیان وی که هر کدام خیل عظیمی از تحت الحمایگان را یدک می‌کشیده اند نظام سلطه را در سراسر قلمرو سرزمین مستقر کرده بودند.
قبل از اینکه به نقد این نظریه در خصوص انطباق آن با شرایط ایران بپردازم لازم میدانم نکاتی را متذکر شوم :
1- متاسفانه در ایران با ضعف علوم انسانی بخصوص در رشته های جامعه شناسی وعلوم سیاسی مواجه ایم و علیرغم گسترش مراکز آموزشی عالی و کثرت دانشجو در رشته های علوم انسانی ، متون آن از عمق چندانی بر خوردار نیست ومطالب با ترجمه های اغلب ناقص و بدون نقد در اختیار دانشجویان گذاشته می شود.
2- حجم وسیعی کتاب بعد از انقلاب ترجمه شده که بسیاری از آنها جنبه ایدئولوژیک دارند ودر کنه آنها می توان ردپای مکاتب مختلف از مارکسیسم ارتدوکس تا نئولیبرالیسم را مشاهده کرد واین کتب (وباید اضافه کرد مجلات را) به وفور دردسترس مشتاقان است .
3- علاوه بر این فارغ التحصیلان علوم انسانی (بخصوص در دانشگاههای خارج )که بعنوان اعضاء هیئت علمی استخدام می شوند ناخود آگاه حامل آخرین دستاورد های این علوم به ایران هستند وهم اکنون میتوان مشاهده کرد که دیدگاه های پست استوراکتورالیسم ، پست مارکسیسم ، فمینیسم و انواع مکاتب غربی تحت عنوان علم ترویج می شوند .

*تئوری های ماکس وبر منشاء انحراف و ناسازگار با شرایط ایران

عوامل مذکور بعلاوه شرایط خاص من وضعی را پدید آورد که من هم بدون دیدگاه انتقادی بدام چاله این علوم انحرافی در غلطیدم .اما شرایط ویژه ای که من را به این سمت سوق داد عبارت اند از :
1- من بعد از ارتحال حضرت امام (ره) و آغاز دولت سازندگی به معاونت سیاسی مرکز تحقیقات استراتژیک برگزیده شدم در آنجا بود که فهمیدم برای هدایت پروژه ها تجربه علمی سیاسی کار ساز نیست و لاجرم باید آموزش دانشگاهی هم داشته باشم لذا فوق لیسانس ودکترای خود را در علوم سیاسی اخذ کردم وانبوه نظریات وایدئولوژی های سیاسی نادرست در ذهنم تلمبار شد بدون آنکه بازنگری و نقد آنها را داشته باشم.
2- با شروع موج اصلاحات و به خصوص تشکیل جبهه مشارکت که به تئوری راهنمای عمل نیاز داشت طبعا از من توقع می رفت که بعنوان نظریه پردار دست بکار شوم وتحلیلی علمی از شرایط جامعه ، دولت و نیروهای سیاسی عرضه کنم تا راهنمای عمل حزبی قرار گیرد با مقدمات فوق اکنون می توانم توضیح دهم که چرا نظریه ماکس‌وبر نظریه پرداز آلمانی قرن گذشته که مبنای تحلیل های ما قرار گرفت هیچ ربطی به شرایط ایران ندارد.
4- ماکس‌وبر تجربیات خود را عمدتا از امپراطوری عثمانی ، امپراطوری چین وامپرا طوری مغولهای هند گرفته بود ویک نظریه عمومی بنام پاتریمونیالیزم یا سلطانیزم وضع کرده بود وجه مشترک این کشورهای منطبق بر این نظریه به شرح زیر بود.
اولا) این کشورها بصورت امپراطوری و سلسله های خاندانی بودند.
ثانیا) این امپراطوری ها ماقبل مدرن بوده و هیچ قانونی حاکم بر آنها نبود ودر راس آنها حکام خود کامه جلوس کرده بودند.
ثالثا) حکومت در این کشورها از راه خون و وراثت مستقر می شد وبه اصطلاح نظام های موروثی بودند.
رابعا) مردم بعنوان رعایا از کلیه حقوق شهروندی محروم بودند و همراه زمین خرید و فروش می شدند .

*نظام ولایت فقیه مشروعیت خود را از ناحیه مقدسه امام زمان (عج) می گیرد

با این اوصاف انطباق نظریه ماکس‌وبر ، بر شرایط کنونی ایران کاملا نا بجا و بی ربط است چون :
اولا) جمهوری اسلامی ایران ، نظامی مابعد انقلابی است که مردمی رشید دارد تحت تربیت حضرت امام (ره) بخوبی به حقوق خود واقفند .
ثانیا) نظام ما دارای قانون اساسی مدونی است که در آن حق حاکمیت ملی به رسمیت شناخته شده ومسئولان آن بطور مستقیم یا غیر مستقیم از سوی مردم انتخاب می شوند لذا مردم ما شهروندند نه رعیت .
ثالثا) حکومت در ایران موروثی نیست واز طریق خون منتقل نمی شود بلکه خبرگان مبعوث مردم هستند که در هر زمان اعلم اعدل و اشجع مجتهدین را که مدیر و مدبر وآگاه به مسائل زمان است انتخاب می کنند.
رابعا) مذهب غالب مردم ایران تشیع است ونظام ولایت فقیه مشروعیت خود را از ناحیه مقدسه امام زمان (عج) می گیرد وبدین لحاظ حکم ولی فقیه شعبه ای از ولایت رسول اکرم (ص) می باشد.

*نظریات ماکس‌وبر در ایران کنونی هیچ کاربردی ندارد
بنابر این ملاحظه می شود که نظریات ماکس‌وبر در ایران کنونی هیچ کاربردی ندارد و من از سر غفلت بدون نگاه انتقادی به این نظرات آنها را به شرایط کشورمان تعمین دادم .
ریاست محترم دادگاه
چنانچه ملاحظه فرمودید کار بسط نظریات نامنقّح و عدم تلاش برای یافتن تئوری‌های بومی که با شرایط ایران انطباق داشته باشد می‌تواند چه نتایج سهمگینی را به بار آورد که این موضوع موجب عبرت جدّی برای تمام دوستان دانشگاهی وفعالان سیاسی است. وظیفه این عزیزان به عنوان نخبگان جامعه آن است که حربه نقد را علیه همه کس به کار ببرند ولو بزرگترین اندیشمندان شناخته شده جهان باشند و بسیار با احتیاط و هوشمند به بومی کردن نظریات بپردازند به صرف اینکه فلان استاد ویا فلان کتاب مرجع ، مطلبی را نقد کرده است بسنده نکنند و تا یقین پیدا نکرده اند از این نظریات در عمل استفاده نکنند.

*شورای انقلاب فرهنگی ومسئولان آموزش عالی کشور همه در انحراف بی‌تقصیر نیستند
همچنین شورای انقلاب فرهنگی ومسئولان آموزش عالی کشور همه در این انحراف بی‌تقصیر نیستند . با اینکه مکرراً هشدار داده شده که علوم انسانی با علوم دقیقه تفاوت دارد و بسیاری از حربه‌های ایدئولوژیک در پوشش علوم انسانی عرضه می‌شوند متاسفانه شاهدیم بجای دقّت در کیفّیت این علوم هر ساله بر کمیت مراکز آموزشی عرضه کننده آن افزوده می شود ، اوائل انقلاب شاید چهار پنج دانشگاه دولتی بیشتر نداشتیم که تا حّد اکثر در حد فوق لیسانس برای این علوم ، دانشجویان محدودی تربیت می‌کردند امّا امروزه در هر شهری دانشگاه دولتی وآزاد و پیام نور وخصوصی تا مدارج بالا تربیت دانشجو مشغولند بدون آنکه به محتوای نادرست عرضه شده توجهّی کنند.
گرچه این نظریات در قالب های تنگ علمی و شبه علمی بیان شده است اما به هنگام بسط وگسترش بخصوص در مرحله عملیاتی شدن ضایعات وصدمات فراوانی به بار می آورد که یک نمونه‌اش را در تخریب وحدّت ملی در جریان انتخابات دهم دیدیم که به اموال عمومی وشخصی مردم خسارات فراوانی وارد شد وده‌ها کشته وزخمی بجا گذاشت وطمع بیگانگان را بر انگیخت .
سیاسیون وفعالان سیاسی هم در این قضیه مسئولند این گروه هرچند در عرصه نظریه پردازی معمولا نقشی ندارند اما در جهت عملیاتی کردن و به اجراء در آوردن تئوری ها نقشی بس مهم ایفا می‌کنند وسازمانهایی در جهت اهداف منبعث از تئوری ها به وجود آورده راهبری میکند واین امر خطیری است . چه بسا یک لغزش از آن به اضعاف مضاعف در جامعه بازتاب یابد چون اینان مرجع سیاسی بخش هایی از مردم هستند وهرگونه تزلزل موضع آنان در سطوحی بازتاب می یابد.
همانگونه که مراجع دینی لغزششان خطیر است و به قول معصوم (ع) "انکسار العالم کانکسار السفینه تغرق وتغرق " (شکستن دانشمند مانند شکستن کشتی است که هم خودش غرق می شود وهم عده ای را غرق می کند ) لذا سیاسیون باید متوجه تئوری هایی که منشاء استراتژی عمل سیاسی آنهاست باشند.
اما عده ای از فعالان سیاسی عالما عامدا با توجه به پیامدهای یک نظریه آنرا در سطح دانشگاه احزاب وجامعه اشاعه می دهند که اینجا بر مسئولین ذیربط است که با پیگیری شواهد و قرائن ردپای این گونه افراد را پیگیری کنند وقانون را در مورد آنها اجرا نمایند.
مثلا در حوادث اخیر شعارهایی سر داده شد که هر کس ذره‌ای عرق وطن پرستی ودغدغه وحدّت ملی وشرم از خون شهدا داشته باشد ونگران ترقی وتوسعه کشور باشد آنها را بر نمی تابد ومنزجر می شود.
معلوم است وقتی همه دلسوزان نظام از بعضی حرکات وسخنان وشعارها مشمئز می شوند لابد محرکین این ماجراها حرکتی دشمن شاد کن انجام داده اند اگر نگوئیم خود از دشمن دستور گرفته اند.

*نتیجه گیری

از مجموعه مباحث پیش گفته شده می توان استنتاج کرد که احساس رعب در نزد اندیشمندان غربی موجب ذلّت نفس و پذیرش بی قید وشرط نظریات آنان می شود وحضرت امام (ره) به ما آموختند که روی پای خود بایستیم و مقهور شرق و غرب نشویم و رمز توفیق ما تا کنون همین بوده است . البته ما در علوم تجربی و دقیقه این نکته را خوب یافته ایم و دانشمندان جوان ، از زمان جنگ به این سو دستاوردهای چشمگیری داشته اند اما در زمینه علوم انسانی آنچنان که باید و شاید فعالیتی نکرده‌ایم ویکی از روزنه ها و رخنه های فرهنگ وارداتی و حّتی ضربات دشمنان از این ناحیه بوده است که به هر حال جزو آسیب پذیری های نظام علمی کشور محسوب می شود . البته موضوع اگر فقط یک نقیصه علمی بود قابل تحمل می نمود اما خطر آنجاست که نظریات علوم انسانی حاوی حربه های ایدئولوژیک هستند و قادرند به استراتژی وتاکتیک تبدیل شوند ودر مقابل ایدئولوژی رسمی کشور صف آرایی کنند و آن را به چالش بکشند.
زمانی مارکسیسم به عنوان آخرین دستاورد علمی مبارزه در مقابل اسلام صف کشیده بود و امروزه نئولیبرالیسم ندای پایان تاریخ را سر می دهد و خود را بعنوان برترین دستاورد در تاریخ بشریت قالب می کند اگر بناست ما در مقابل این مدعیان سرخم کنیم چه احتیاجی به انقلاب و مقاومت هشت ساله در مقابل دشمن بعثی بود.
در ضمن اگر قرار است نظرات امثال پارسونز ، ماکس‌وبر یا هابرماس آثاری از خود بجا بگذارد که در حوادث اخیر دیدیم که هم امنیت ملی را به خطر انداخت و هم در ارکان توسعه اقتصادی تزلزل ایجاد نمود قطعا باید تجدید نظری در راه طی شده انجام دهیم ونقاط اعوجاج و انحراف را شناسایی کنیم.
اگر این کارها صورت نگیرد با گردنه‌های صعب العبورتری روبرو وخدای ناکرده به فتنه‌هائی دچار خواهیم شد که گرد و غبار آن اندکی اهل بصیرت همه را کور خواهد کرد فتنه‌هایی که به تعبیر قرآن "و اتقوا فتنه لا تصیبن الذین ظلموا منکم خاصه واعلموا ان الله شدید العقاب "(سوره انفال آیه 25) ویا به تعبیر دیگر "الفتنه اشد من القتل " (سوره بقره آیه 191).
در اینجا لازم می دانم دونکته را در انتهای عرایضم بعنوان تکمله ذکر کنم.
دوستان مطلعند که من از ابتدای تاسیس حزب مشارکت عضو شورای مرکزی آن بوده ام ودر کنگره یازدهم این حزب نیز عضویت داشته ام وشاید یکی از مراجع فکری ونظریه پردازان این حزب به شمار بروم از آنجا که نظرات و آراء من آثار خود را در مواضع حزب وبخصوص جزوه تاملات راهبردی (سیاسی - عقیدتی) بجای گذاشته ومن در تاملات تنهایی خود آن را منافی ومغایر با مشی حضرت امام (ره) وقانون اساسی ومرامنامه حزب یافته ام وهمین امر را موجب انحراف حزب بخصوص در ایام انتخابات اخیر می‌دانم استعفای خود را از حزب مشارکت اعلام داشته ودیگر حزب را جایگاه مناسبی برای خود نمی بینم.
و نکته دوم آنکه لازم می دانم التزام عملی خود را به قانون اساسی و فرمایشات مقام معظم رهبری اعلام کرده واگر از سر تقصیر یا قصور به ارکان نظام جسارتی روا داشته‌ام حلالیت بطلبم. و بار دیگر از ملّت بزرگ ایران که این انحرافات واشتباهات موجب وارد آمدن خسارات بزرگی به آنان گردید، بخواهم که همه ی ما را به بزرگواری خود ببخشند.
واز اینکه ریاست محترم دادگاه به اینجانب فرصت دادند که عرایضم را مطرح نمایم تشّکر وافر دارم.
وآخر دعوانا ان الحمد الله رب العالمین
سعید حجاریان


توهین شیخ یوسف صانعی به رئیس جمهور

    نظر

آیت الله یوسف صانعی که چندی است طرفدارانش ایشان را مرجع تقلید میخوانند!!! و حتی القابی به گزاف به ایشان نسبت داده اند  از روش غیر اخلاقی توهین به رئیس جمهور استفاده کرد. البته سایت ایشان این توهین را تکذیب کرده و گفته ایشان در هنگام صحبت بیاد یک موضوع دیگه افتاده و این جمله را به زبان آورده است! جل الخالق! 
همانطور که مستحضرید توهین به هر شخصی بد و نکوهیده است و توهین به رئیس جمهور علاوه بر اینکه جرم محسوب می شود ، بدتر بوده و توهین به مردم و مملکت محسوب می شود و بنظر می رسد مدعی العموم بایستی به این توهین رسیدگی کند . البته ناگفته نماند که بسیاری از  طرفداران کاندیدای مغلوب از روش توهین و جسارت استفاده میکنند و متاسفانه اکثر آنها ادب را بوسیده و کنار گذاشته اند که انشاءالله از برکت ماه مبارک رمضان توبه نموده و ظرفیت خود را بالا ببرند .


در ادامه لینک دانلود فیلم توهین شیخ یوسف صانعی به رئیس جمهور برای تنویر افکار عمومی می آید .
http://www.jahannews.com/images/docs/files/000061/nf00061952-1.wmv


ما 4 زن داریم!

    نظر

روزی روزگاری تاجر ثروتمندی بود که 4 زن داشت . زن چهارم را از همه بیشتر دوست داشت و او را مدام با خریدن جواهرات گران قیمت و غذاهای خوشمزه خوشحال می‌کرد. بسیار مراقبش بود و بهترین چیزها را به او می‌داد.‌‌ زن سومش را هم خیلی دوست داشت و به او افتخار می‌کرد. اگرچه واهمه شدیدی داشت که روزی او تنهایش بگذارد. واقعیت این است که او زن دومش را هم بسیار دوست داشت. او زنی بسیار مهربان بود که دائما نگران و مراقب همسرش بود. مرد در هر مشکلی به او پناه می‌برد و او نیز به تاجر کمک می‌کرد تا گره کارش را بگشاید و از مخمصه بیرون بیاید.اما زن اول مرد ، زنی بسیار وفادار و توانا بود که در حقیقت عامل اصلی ثروتمند شدن او و موفق بودنش در زندگی بود که اصلا مورد توجه مرد نبود. با اینکه از صمیم قلب عاشق شوهرش بود اما مرد تاجر به ندرت وجود او را در خانه ای که تمام کارهایش با او بود حس می‌کرد و تقریبا هیچ توجهی به او نداشت. روزی مرد احساس مریضی کرد و قبل از آنکه دیر شود فهمید که به زودی خواهد مرد. به دارایی زیاد و زندگی مرفه خود اندیشید و با خود گفت: ‌"من اکنون 4 زن دارم، اما اگر بمیرم دیگر هیچ کسی را نخواهم داشت و تنها و بیچاره خواهم شد" ! بنابراین تصمیم گرفت با زنانش حرف بزند و برای تنهایی‌اش فکری بکند. اول از همه سراغ زن چهارم رفت و گفت:"من تورا بیشتر از همه دوست دارم و از همه بیشتر به تو توجه کرده ام و انواع راحتی ها را برایت فراهم آورده ام ، حالا در برابر این همه محبت من آیا در مرگ با من همراه می‌شوی تا تنها نمانم؟"زن به سرعت گفت : " هرگز" و مرد را رها کرد. ناچار با قلبی که به شدت شکسته بود نزد زن سوم رفت و گفت:‌"من در زندگی تو را بسیار دوست داشتم آیا در این سفر همراه من خواهی آمد؟"زن گفت: " البته که نه! زندگی در اینجا بسیار خوب است. تازه من بعد از تو می‌خواهم دوباره ازدواج کنم " قلب مرد یخ کرد. مرد تاجر به زن دوم رو آورد و گفت:"تو همیشه به من کمک کرده ای . این بار هم به کمکت نیاز شدیدی دارم شاید تو از همیشه بیشتر می‌توانی در مرگ همراه من باشی؟ "زن گفت :" این بار با دفعات دیگر فرق دارد . من نهایتا می‌توانم تا گورستان همراه جسم بی جان تو بیایم اما در مرگ،...متاسفم"! گویی صاعقه ای به قلب مرد آتش زد.در همین حین صدایی او را به خود آورد:"من با تو می‌مانم ، هرجا که بروی"، تاجر نگاهش کرد، زن اول بود که پوست و استخوان شده بود ، انگار سوءتغذیه، بیمارش کرده باشد. غم سراسر وجودش را تیره و ناخوش کرده بود و هیچ زیبایی و نشاطی برایش باقی نمانده بود . تاجر سرش را به زیر انداخت و آرام گفت:" باید آن روزهایی که می‌توانستم به تو توجه می‌کردم و مراقبت بودم ..."در حقیقت همه ما چهار زن داریم! الف: زن چهارم بدن ماست که مهم نیست چقدر زمان و پول صرف زیبا کردن او بکنیم وقت مرگ ، اول از همه او ما را ترک می‌کند.ب: زن سوم دارایی‌های ماست. هر چقدر هم برایمان عزیز باشند وقتی بمیریم به دست دیگران خواهد افتاد.ج : زن دوم که خانواده و دوستان ما هستند. هر چقدر هم صمیمی و عزیز باشند ، وقت مردن نهایتا تا سر مزارمان کنارمان خواهند ماند. د: زن اول که روح ماست. غالبا به آن بی توجهیم و تمام وقت خود را صرف تن و پول و دوست می‌کنیم.او ضامن توانمندی های ماست اما ما ضعیف و درمانده رهایش کرده ایم تا روزی که قرار است همراه ما باشد، اما دیگر هیچ قدرت و توانی برایش باقی نمانده است.


ابطحی افشاگری کرد

    نظر

 محمد علی ابطحی عضو مجمع روحانیون مبارز که اخیرا بازداشت شده بود در اولین جلسه رسیدگی به جرائم متهمان سیاسی حوادث بعد از انتخابات که صبح امروز شنبه برگزار شد، طی سخنانی با اشاره به کیفر خواستی که از سوی معاون دادستان تهران در ابتدای جلسه بیان شد، گفت: همه صحبت‌هایی که معاون دادستان مطرح کرد، بنده قبول داشتم اما مسائلی را باید مطرح کنم.
                                
وی افزود: چند نفر از دوستان مسائلی را در خصوص اصل مسئله انتخابات مطرح کردند، انتخابات واقعا فوق‌العاده بود 40 میلیون نفر مسئله‌ای نبود که بتوان از کنار آن به راحتی گذشت.
عضو مجمع روحانیون مبارز تصریح کرد: بنده شخصا از معدود کسانی بودم که در موضوع انتخابات با حضور موسوی موافق نبودم. سال 84 که وی برای حضور در انتخابات مطرح شده بود، بنده مخالفت کردم چرا که این مقطعی که وی در سیستم حکومتی حضور نداشت، می‌توانست توهماتی برای موسوی ایجاد کند که این توهمات به کشور آسیب می‌زد.
ابطحی ادامه داد: انتخابات دور دهم، انتخابات متفاوتی بود و شاید انتخاباتی بود که دو تا سه سال برای آن کار شده بود و تصور می‌کنم که اصلاح‌طلبان پس از شکست در سه انتخابات برای به نوعی محدود کردن مقام معظم رهبری و اعتقادات مردم حرکت کردند.
وی خاطرنشان کرد: بنده اعتراف می‌کنم که بخش عمده‌ای از سفرهای خاتمی به عنوان سفرهای تبلیغی بود که این سفرها بتواند توجهات را معطوف به وی کرده و خاتمی را تنها شانس پیروزی در انتخابات ایران مطرح کنند.
عضو مجمع روحانیون مبارز در ادامه تاکید کرد: اصلی‌ترین اتفاقی که در این انتخابات افتاد و البته در طول برگزاری، قبل و بعد از انتخابات هم مطرح بود، مسئله تقلب است. بنده البته جایی مطرح کردم که تقلب یک اسم رمز آشوب شده است که در آن لشکرسازی برای تقلب وجود داشت و تمرین پهن شدن مردم هم در خیابان‌ها هم در آن موجود بود.
وی افزود:‌ تمرین نگه داشتن گسترده مردم در خیابان‌ها در چارچوب تقلب بود که می‌توانست معنا پیدا کند.
ابطحی اظهار داشت: آنچه که معاون دادستان به عنوان انقلاب رنگی یا مخملی عنوان کردند بنده فکر می‌کنم ظرفیت آن در کشور وجود داشت البته نمی‌دانم که نیت آن واقعا وجود داشته یا نه ولی اگر این ظرفیت در کشور ضعیف‌تری موجود بود، موفق می‌شد و در خصوص رسانه هم باید گفت که رنگ سبز بیشتر تبدیل به یک رسانه شده بود.
وی گفت: اینکه هنوز نتایج انتخابات مشخص نشده و موسوی خود را به عنوان رئیس‌جمهور ایران معرفی میکند و البته خاتمی هم در این بین به وی تبریک می‌گوید نشاندهنده نوعی تفاوت دیدگاه در بحث تقلب است.
عضو مجمع روحانیون مبارز در ادامه افزود: تقلب واقعا در ایران وجود نداشت چرا که در انتخابات سال 84 وقتی فاصله کروبی و احمدی‌نژاد کمتر از نیم میلیون بود، وزارت کشور خاتمی نپذیرفت که کلمه تقلب مطرح شود لذا کروبی تخلف در انتخابات را مطرح می‌کرد و بنده تعجب می‌کنم که در این انتخابات با وجود اختلاف 11 میلیونی چگونه بحث تقلب پذیرفته می شود.
این در حالی است که همانهایی که 500 هزار اختلاف را تقلب نمی‌خواندند،‌امروز 11 میلیون فاصله را تقلب می‌خوانند.
ابطحی اضافه کرد: همه ما در مصاحبه‌های مختلفی گفته بودیم که در بدترین شرایط بین یک تا دو میلیون بیشتر امکان تقلب وجود ندارد.فلذا می‌گفتیم که اگر بتوانیم از این میزان عبور کنیم کاندیدای ما در انتخابات پیروز می‌شود؛ واقعا ما اصلاح‌طلبان در بسیاری از موارد صداهایی را که باید می‌شنیدیم، نمی‌شنیدیم یا صدای همه را نمی‌شنیدیم و در واقع صداهای جامعه متوسط به بالا را می‌شنیدیم و در واقع این توهم،‌توهم بزرگی بود که موسوی پیدا کرده و احساس می‌کرد که تقلب 11 میلیونی امکان پذیر است.
محمد علی ابطحی عضو مجمع روحانیون مبارز در ادامه سخنان خود در جلسه علنی دادگاه رسیدگی به جرایم پس از انتخابات گفت: زمانی که قرار بود موسوی مدارک مربوط به بحث تقلب در انتخابات را مطرح کند به خاطر دارم در جلسه مجمع روحانیون مبارز وقتی بحث ارائه مدارک تقلب در انتخابات مطرح شد یکی از دوستان که قبلا وزیر کشور هم بود گفت‌ همه این مدارک اگر جمع شود و درست باشد 700 هزار رای بیشتر نمی‌شود. بنده وقتی از موسوی به عنوان هندوانه سربسته یاد کردم به خاطر همین توهمات بود که در موسوی وجود داشت که وی امکان تقلب 11 میلیونی را امکان پذیر می‌دانست.

وی افزود: پس از انتخابات در جلسه مشترکی هاشمی رفسنجانی، موسوی و خاتمی با هم قسم شدند که پشت یکدیگر را خالی نکنند و بنده نمی‌دانم که این تنها نگذاشتن و یاری کردن یکدیگر پس از 11 میلیون فاصله برای چه بود.

عضو مجمع روحانیون مبارز تصریح کرد: شاید خاتمی دلیل خود را داشت، موسوی شاید کشور را نمی‌شناخت ولی خاتمی با همه ارادتی که به وی دارم اتفاقا برعکس همه مسائل را می‌دانست، توانایی و اقتدار مقام معظم رهبری را می‌شناخت اما به خاطر اتفاقات موسوی را همراهی کرد که این همراهی خائنانه بود.

ابطحی اضافه کرد: هاشمی در ذهن خود قصد انتقام از احمدی‌نژاد و مقام معظم رهبری را داشت؛ این‌ها همه مسائلی بود که در ذهن موسوی به عنوان توهم همراهی شکل گرفته بود.

وی با اشاره به نقش مجمع روحانیون مبارز خاطرنشان کرد: واقعا مجمع روحانیون منتسب به امام و انقلاب بود لذا حداقل باید این انتصاب را نگه می‌داشت.

عضو مجمع روحانیون مبارز تصریح کرد: بنده خودم را نیروی اصلاح‌طلب می‌دانم؛ لذا می‌گویم که خاتمی حق نداشت ظرفیت اصلاحات را به پای موسوی بریزد حتی موسوی هم این ظرفیت را نداشت. البته بنده طرفدار ریاست جمهوری احمدی‌نژاد نبودم ولی زمانی که 11 میلیون در انتخابات فاصله ایجاد شد به عنوان کسی که طرفدار مردم‌سالاری هستم این مسئله را نپذیرفتم و با این موضوع جلوی فضای رشد مدنی را گرفته و به فرهنگ و تاریخ ایران خیانت کرده‌ام. ولی اگر به جای پیام به موسوی به احمدی‌نژاد تبریک می‌گفتیم بهترین وضعیت را امروز در تاریخ ایران دارا بودیم.

ابطحی با اشاره به حضور خود در برخی راهپیمایی‌های غیرقانونی خیابانی تاکید کرد: کار بدی کردم که در راه‌پیمایی‌ها شرکت کردم ولی کروبی به بنده گفت که ما با این رای کم نمی‌توانیم مردم را به خیابان‌ها دعوت کنیم. ولی خود برویم تا به نوعی اعتراضمان را نشان بدهیم.

وی اظهار داشت: موسوی به کروبی پیغام داده بود که من چیزی برای از دست دادن ندارم، موسوی اگرچه چیزی برای از دست دادن نداشت ولی با توجه به رای 13 میلیونی با این پیگیری آشوب‌ها خیلی‌ چیزها را از دست داد و ما افتخار این حضور 40 میلیونی را از دست داده و آنرا خدشه‌دار کردیم ما می‌توانستیم در دنیا بهتر از این باشیم.

عضو مجمع روحانیون مبارز ادامه داد: موسوی در بسیاری از موارد می‌گفت ما طرفدار مردم مسلمان هستم. این درحالی است که این آشوب‌ها دلبستگی‌های مردمان مسلمان را نسبت به ایران قطع کرد، موسوی می‌گفت که من طرفدار خط امام هستم و همیشه روی نظام و امام تاکید می‌کرد، بنده می‌گویم که هیچکس نمی‌تواند روی امام و نظام تاکید کند ولی در عین حال کوچکترین عملی انجام دهد که نظام را هم به خطر بیندازد. چرا که امام فرموده‌اند حفظ نظام از اوجب واجبات است.

ابطحی اضافه کرد: اگر مقام معظم رهبری نبودند و یا اگر ایشان یک قدم به عقب می‌نشستند امروز هلال ناامنی ایران، افغانستان و پاکستان شکل می‌گرفت و درصورتی که این هلال تشکیل می‌شد دیگر هیچ جا و آثاری از انقلاب نمی‌ماند. از این رو ملت ایران باید از تیزهوشی مقام معظم رهبری و سربازان با نام و بی نام ایران که این کشور را از این مسئله نجات دادند تشکر کند.

وی با بیان اینکه معمولا ما نیمی از شجاعت را تعریف کرده‌ایم اظهار داشت: شجاعت بزرگتری هم وجود دارد که بنده از آن استفاده می‌کنم لذا اگر انسانی احساس کند که به دیدگاهی رسیده و این دیدگاه به نفع نظام است بیان آن شجاعانه‌تر است از بیان دیدگاه و نظر اپوزیسیون در مقابل حکومت و نظام.

عضو مجمع روحانیون مبارز در ادامه تاکید کرد: به همه دوستان می‌گویم و همه دوستانی که صدای ما را می‌شنوند بدانند که موضوع تقلب در ایران دروغ بود و در واقع تقلب موضوعی بود تا آشوب‌ها شکل بگیرد تا ایران همانند افغانستان و عراق بشود، تا جایی که کشور دچار آسیب و سختی بشود.


دکتر احمدی نژاد شروع به جبران کرد

    نظر

ریاست محترم جمهور در آیین یازدهمین هم اندیشی علمی - پژوهشی اساتید کشور سخنرانی و در جهت تصحیح رفتار هفته پیش خود مطالبی را بیان کرد که مهمترین سخنان چنین بود :
در روزهای اخیر عده ای با خیال خام خود به تکاپو افتادند تا رابطه دولت و رهبر عزیز انقلاب را خدشه‌دار جلوه دهند و با جار و جنجال، جدایی و فاصله بین دولت و رهبری را القاء کنند در حالی که آنان نمی‌دانند که نوع رابطه ما با مقام معظم رهبری فراتر از قالب‌های سیاسی و اداری است و از جنس محبت، اعتقادی و پدر پسری است.
وی تصریح کرد: وارد شدن بدخواهان در چنین عرصه ای و القاء چنین شبهاتی حرکتی بی‌نتیجه است و آنها قطعا چنین آرزویی را به گور خواهند برد و این راه به روی شیاطین بسته است.

بدین ترتیب مشخص شد که دکتر احمدی نژاد هنوز سرباز وفادار ولایت است و در صدد جبران تعلل خود در عزل مشایی بود و اگر خطایی هم بوده است خطای پسر در مقابل پدر بوده که انشا الله جبران خواهد شد.
همچنین  4 اتحادیه بزرگ دانشجویی اطلاعیه ای را بعد از این دیدار منتشر کردند و اینچنین نوشتند :
ملت عزیز و شریف ایران
در گفتمان جنبش دانشجویی مسلمان حکومت از آن صالحین است و ولایت مطلقه فقیه، به عنوان مدار نظام اسلامی در عصر غیبت مهمترین تجلی و مظهر این ایده می‌باشد.
در گفتمان جنبش دانشجویی مسلمان، مردمسالاری دینی بر پایه و اساس وحدت عقل و وحی، پیوستگی علم و سیاست با دین، همگرایی قدرت و اقتصاد با اخلاق و سازگاری ارزش های دینی با آزادی و حقوق بشر و در هم تنیده بودن حوزه‌های مادی و معنوی زندگی فردی و جمعی انسان تجربه نوینی از حکومت‌داری است که با نگاه یکپارچه دینی علاوه بر حل پارادوکس‌ها و تضادهای مفهومی، الگویی است از حکومت دینی که ریشه در مشروعیت الهی دارد و متکی به خواست و اراده مردم است.
دفتر تحکیم وحدت، بسیج دانشجویی سراسر کشور، اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل و جنبش عدالتخواهی دانشجویی به عنوان 4 اتحادیه بزرگ و فعال در تحقق گفتمان جنبش دانشجویی مسلمان با افتخار به اینکه از سوی شما ملت عزیز نقشی پیشرو یافته است، ضمن قدردانی از پشتیبانی و حماسه‌آفرینی‌های ملت علوی در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و صبر، استقامت و یاری خدمتگزاران خود در مدیریت فضای غبارآلود کشور در هفته‌های گذشته، مطالبی را به اطلاع می‌رساند.
اتحادیه‌های دانشجویی تکلیف خود می‌دیدند تا براساس رسالتی که از سوی شما بر دوش آنان نهادینه شده بود با تکیه بر گفتمان انتقادی خود مواضع و خواست ملت غیور ایران را از یکایک مسئولین کشوری مطالبه نمایند. لذا در این خصوص سلسله جلسات مطالبه گرایانه، عدالتخواهانه و حق جویانه خود را سازماندهی نموده و در رابطه با آخرین جلسه‌ای که با حضور نمایندگان آنان و رئیس جمهور محترم دکتر محمود احمدی‌نژاد برگزار گردید، توضیحاتی را به اطلاع ملت هوشیار و مبارز برساند.
جلسه مفصل، صمیمی و انتقادی مذکور از یک سو دربرگیرنده خواست، مطالبات و توضیحاتی از رئیس‌جمهور درباره موضوعاتی چون انتصاب تأمل برانگیز اسفندیار رحیم مشایی به سمت معاون اولی، نامه‌نگاری رئیس جمهور با مقام معظم رهبری، تأخیر در اجرای امر رهبر گرانقدر انقلاب و انذارها، تأکیدات و پیشنهادات بیشماری در چگونگی شکل‌گیری کابینه دهم حول ولایتمداری، باور و حفظ روحیه انقلابی، کارآمدی، خدمتگزاری، ساده‌زیستی، پاسخگویی، تخصص و... بود، که در عین صراحت و جدیت به صورت کاملاً صادقانه و شفاف مطرح گردید.
صبر و حوصله و ظرفیت نقدپذیری در رئیس جمهور از سوی دیگر متضمن این گردید که در یک فضای آزاد اندیشانه ایشان به شبهات، مطالبات و مسائل مطروحه در فضای عمومی جامعه پاسخ بدهند و تأکید فرمودند: "احمدی نژاد، رهبری را محوریت در همه امور می‌داند. "
ملت آزاده، غیرت مند و شهید پرور
در پایان 4 اتحادیه بزرگ دانشجویان بر خود فرض می داند تا خطاب به شما اعلام دارد که:
علی رغم برخی اختلاف نظرها میان جریان دانشجویی مسلمان و رئیس دولت دهم در خصوص برخی اطرافیان و نزدیکان ایشان، مفتوح دانستن باب انتقاد از این دولت و اعتراض به انتصاب مشایی و برخی چهره‌ها در مناصب حساس دولتی و ادامه پیگیری مطالبات رهبری و مردم از تمامی قوای کشور، همچنان دکتر محمود احمدی نژاد را یار صدیق و وفادار مقام معظم رهبری می‌‌داند و با محکوم کردن تمامی سیاه نمایی ها و شانتاژهای رسانه ای - سیاسی، تلاش دشمنان در القای اختلاف و کدورت میان رئوس اجرایی و رهبری نظام مقدس جمهوری اسلامی را همچون گذشته برنتابیده و برای حفظ و کیاست از حقوق حقه مردم شجاعانه در مقابل تمامی این زیاده‌خواهی و فتنه‌اندازی‌های داخلی و خارجی خواهد ایستاد.
والسلام علیکم و رحمه ا... و برکاته


آقای احمدی نژاد جبران نمائید

    نظر

در پی انتشار نامه مقام معظم رهبری و پس از گذشت 7 روز و 13 ساعت از نگارش نامه ، دکتر محمود احمدی نژاد با نوشتن نامه ای به ایشان از اجرائی شدن مرقومه ی ایشان خبر داد. متن نامه چنین است :
بسمه تعالی
محضر حضرت آیت الله خامنه ای دام ظله العالی
رهبر معظم انقلاب اسلامی
سلام علیکم
ضمن ارسال رونوشت نامه کناره گیری مورخه 88.5.2 جناب آقای مهندس اسفندیار رحیم مشایی از معاونت اولی، به استحضار می رساند که مرقومه مورخه 88.4.27 حضرتعالی به استناد اصل 57 قانون اساسی اجرا شد.
ایام عزت مستدام
محمود احمدی نژاد

همچنین صبح امروز اسفندیار رحیم مشایی طی نامه ای به رئیس جمهور چنین نوشت :

بسمه تعالی
برادر ارجمند جناب آقای دکتر احمدی نژاد
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و دعای توفیق
در پی صدور نامه مقام عظمای ولایت که امشب از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد کناره گیری خود از مسئولیت معاون اول رییس جمهوری را به استحضار می رساند. پیشتر نیز که ملاحظه فشارها به آنجناب ـ که به ویژه با توجه به مسئولیت های سنگین اداره کشور ـ بر حقیر بسیار دشوار بود، درخواست واگذاری این مسئولیت را از حضرتعالی داشتم. در هر حال با قلبی مالامال از عشق به ایران عزیز و نظام جمهوری اسلامی، ضمن آرزوی پیروزی های بیشتر و بزرگتر برای ملت شریف ایران، خود را همواره سرباز دولت مردمی، عدالت جو و مهرورز جنابعالی و نظام ولایی دانسته و در مسیر اسلام و انقلاب از هیچ تلاش و خدمتی دریغ نخواهم کرد.
اسفندیار رحیم مشائی


و اما رئیس جمهور نیز با نگارش نامه ای به مشایی چنین جواب داد :
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر ارجمند جناب آقای مهندس رحیم مشایی
با تقدیر فراوان از بزرگواری و پذیرش مسوولیت معاونت اولی که علی رغم میل شخصی جنابعالی و با اصرار اینجانب انجام شد مجددا تاکید می نمایم که شما را انسانی خود ساخته ، مومن و دلباخته حضرت ولی عصر(عج) و با تعهدی عمیق و آگاهانه به خط نورانی ولایت و مبانی جدی اسلامی و خدمتگزاری توانمند و صدیق به ملت الهی و عزیز ایران می شناسم .
طی یک هفته اخیر نیز امیدوار بودم که با رفع برخی تبلیغات منفی فشارها و جوسازیهای بعضی رسانه ها و جریانهای سیاسی دولت بتواند از خدمات شما در جایگاه معاون اولی برخوردار بماند.
با پذیرش کناره گیری شما از مسوولیت مذکور مطمئن هستم همواره در خدمت ملت و انقلاب اسلامی خواهید بود.
از خدای متعالی برای حضرتعالی موفقیت و عزت روز افزون مسالت دارم.
محمود احمدی نژاد
رییس جمهوری اسلامی ایران

قابل ذکر است انتصاب معاون هر شخص در هر پستی از اختیارات وی میباشد اما برای پست حساسی مانند معاونت اول رئیس جمهور بایستی شخصی انتخاب می شد که برای مراجع محترم تقلید که از وزنه های این انقلاب هستند و برای  وزراء ، وکلای مجلس ، مردم و دوستداران و طرفداران رئیس جمهور محترم قابل قبول بوده و با نگاه به او خصلت های رئیس جمهور محبوبشان تجلی پیدا کند اما شخص منصوب شده چنین مشخصاتی را نداشت .

با صراحت میگوئیم جناب آقای احمدی نژاد :  ما ز یاران چشم یاری داشتیم ...  شما با نگارش نامه ای از ((سر اجبار)) به مقام معظم رهبری ما را در مخمصه قرار دادید . آرزو داشتیم شما ابتدا نظر مقام رهبری و دیگر دوستان را درباره ی معاون اولی مشایی جویا می شدید و پس از اطمینان از رضایت رهبر و دیگر دلسوزان نظام و شخص خودتان اقدام به نصب ایشان مینمودید که متاسفانه این مهم حاصل نشد. و انتظار دیگر ما این بود که پس از آگاهی از نظر رهبر انقلاب در 27 تیرماه همان موقع اطاعت امر نمائید.
یادتان باشد رای ما در ابتدا به ولایتمداری  شما بوده و هست و دیگر حسن های شما همه معطوف به این گزینه است پس در آینده این خطا را جبران ، دل دوستداران خود را شاد و چشم دشمنان را کور نمائید .

و در آخر سخنان مقام معظم رهبری را که در دیدار با شرکت کنندگان در بیست و ششمین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن کریم در این رابطه بیان کردند می آورم :

رد و طرد دیگران بطور مطلق بر سر مسائل درجه دوم مصلحت نیست و همه باید برای ساختن کشور برادرانه کمک و همکاری کنند.
ایشان با اشاره به قضایای دو سه روز اخیر خاطرنشان کردند: این موضوع نباید موجب دامن زدن به اختلاف شود ضمن آن‌که نباید به کسی بیهوده تهمت زد و او را به خاطر یک امر از همه آن چیزهایی که صلاحیت محسوب می‌شود نفی کرد.

رهبر انقلاب اسلامی همگان را به رعایت انصاف در عمل و گرفتار دعوت کردند و با اشاره به سفارش خداوند متعال در قرآن به رعایت انصاف و عدالت حتی در برخورد با دشمنان خاطرنشان کردند: در نظام جمهوری اسلامی همه ضمن اعلام پایبندی خود به اصول، و با سلایق مختلف در کنار هم باشند.

ایشان اختلاف سلیقه را امری طبیعی دانستند و با اشاره به این‌که اختلاف سلیقه در همه دوران‌های مختلف وجود داشته است افزودند: اگر این اختلاف سلیقه‌ها و برداشت‌ها با هوای نفس مخلوط شد کار خراب می‌شود؛ بنابراین باید ملاحظه کرد کجا اختلاف سلیقه براساس هوای نفس و کجا براساس احساس تکلیف است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دقت در عمل به تکلیف و رعایت تقوا یعنی تلاش و مراقبت برای انجام وظیفه را موجب لطف و فضل الهی دانستند و خاطرنشان کردند: در احساس تکلیف هم، دقت لازم است تا قدم از دایره تکلیف آن طرف‌تر نگذاشت و زیاده‌روی نکرد.

رهبر انقلاب اسلامی در پایان با اشاره به ضرورت تلاش برای عمل به وظایف و رعایت تقوا افزودند: بحمدالله تا امروز لطف و مدد الهی شامل حال ملت ایران بوده است.


چرا مشایی عزل نشده ؟

    نظر

مقام معظم رهبری در تاریخ 27/4/88 طی  نامه ای که در زیر می آید دستور عزل  اسفندیار رحیم مشایی به عنوان معاون اول رییس جمهور را صادر کرده اند و این نامه در شامگاه 2/5/88 منتشر شد که متن کامــــل این نامه بدین شرح است:


جناب آقای دکتر احمدی نژاد-ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام وتحیت، انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رییس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شماست.
لازم است انتصاب مزبور ملغی و کان لم یکن اعلام گردد.
سید علی خامنه‌ای
27/4/88
و اکنون سوال ما از رئیس جمهور محترم این است که چرا بعد از گذشت 6 روز هنوز حکم معاون اولی مشایی را لغو نکرده و اعلام نکرده اید ؟ براستی ولایت پذیری شما کجاست ؟ ....
انشاءالله رئیس جمهور محترم جواب مناسبی به این سوال خواهند داد .


مشایی

    نظر

با انتخاب اسفندیار رحیم مشایی بعنوان معاون اول رئیس جمهور موجی از اعتراض نه تنها از ناحیه معترضان و اصلاح طلبان که از طرف اصولگرایان و دوستان  به راه افتاده است و اکثرا به نحوی به این انتخاب معترض اند و بنده نیز این اعتراض را وارد می دانم چرا که معاون اول رئیس جمهور شخصیتی حقوقی است که بایستی مکمل رئیس جمهور بوده و درصد اشتباه و خطای رئیس جمهور را کاهش دهد ، معاون اول رئیس جمهور بایستی  دارای شانیت این مقام باشد. در حالیکه اکنون با این انتخاب چنین چیزی حاصل نشده و ای بسا رئیس جمهور مجبور شود با دادن هزینه ای بالا و تحمل رنج و سختی معاون خود را حفظ و اداره نماید و این مهم حتی در رای مجلس به وزرا نیز تاثیرگذار خواهد بود و بنظر بنده این بر خلاف مصلحت و عقلانیت است . معمولا شخصی را بعنوان معاون اول انتخاب مینمایند که دارای تجربه بالا بوده و درایت و کفایت لازم در تکمیل مقام ریاست جمهوری را دارا باشد.بیانات عجیب و شاذ و متناقض اسفندیار رحیم مشایی در مورد دوستی مردم اسرائیل و سپس بیان اینکه کلمه ای منفورتر و زشت از واژه اسرائیل وجود ندارد نشان میدهد که وی صلاحیت این مقام را ندارد . ریاست محترم جمهور بایستی یا اذهان دوستان خود را نسبت به این انتخاب عجیب و غریب  روشن نماید و یا وی را از این سمت عزل کند .

مشایی کیست :
اسفندیار رحیم مشایی (متولد 1339 رامسر) یکی از دولت‌مردان ایرانی است که در تیرماه 1388معاون اول رئیس‌جمهور ایران شد.مشایی در دولت اول احمدی‌نژاد ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران را بر عهده داشت.او در رشته ی مهندسی الکترونیک در دانشگاه صنعتی اصفهان تحصیل ‌کرده‌است.

سوابق اجرایی
1- «مسئول مناطق بحرانی» وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران  در زمان ریاست‌جمهوری مقام معظم رهبری و وزارت محمد محمدی ری‌شهری
2- مدیر کل اجتماعی وزارت کشور
3- مدیر شبکه رادیو پیام
4- مدیر شبکه رادیو تهران
5- معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران
6- رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران
7- معاون رییس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری

  مسئولیت‌های کنونی
1- رییس مرکز مطالعات جهانی شدن
2- جانشین رییس جمهور در شورای عالی ایرانیان خارج از کشور
3- عضو شورای نظارت بر صدا و سیما
4- عضو شورای فرهنگی دولت
5- نماینده رییس‌جمهور در شورای نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
6- عضو کمیسیون‌های اقتصاد و فرهنگی دولت

متن حکم محمود احمدی‌نژاد رییس جمهوری اسلامی ایران بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر ارجمند جناب آقای مهندس اسفندیار رحیم مشایی
جمهوری اسلامی برآمده از ایمان و مجاهدت بی‌نظیر و عواطف پاک ملت بزرگی است که آوازه فرهنگ، تمدن و آرمان‌خواهی او، سراسر تاریخ را آکنده است. صدها هزار قامت بلند از بهترین‌ها بر خاک افتاده‌اند تا پرچم سرافرازی دیار راستان همواره در اهتزاز بماند.
صداقت، شور و شعور، صفا و صمیمیت، همدلی و هم داستانی، وفای به عهد و اعتقاد عمیق به یکتاپرستی و عدالت از ویژگی‌های برجسته مردم سرزمین ایران از هر قوم، قبیله و مذهب است.
عشق الهی به پیامبر عظیم الشأن اسلام (صل الله علیه و آله و سلم)، اهل بیت گرامی ایشان (علیهم السلام) و خط ولایت و امامت در صفات هر ایرانی موج می‌زند و در زوایای زندگی فردی و اجتماعی او ریشه دوانیده است.
دلبستگی به ایران و تعهدی مقدس و ملی برای عزت و آبادی کشور و برقراری صلح و عدالت واقعی در جهان، در اعماق روح و روان هر ایرانی به ودیعت نهاده شده است.
با الطاف بیکران الهی و عنایات ویژه حضرت ولیعصر(عج) و در پاسخ به دعوت رهبری گرانقدر، انتخابات ریاست جمهوری دهم با حضور قریب 40 میلیون انسان مؤمن، آگاه و نجیب، فصل جدیدی از حیات پر افتخار در برابر ایرانیان و دریچه‌های امید فراوانی در برابر ملت‌های حق طلب و عدالت جو گشوده است.
به فضل الهی دوران جدید، دورانی سرشار از امید و مجاهدت در راه آرمان‌های الهی، خدمتگزاری برتر و بالاتر به مردم و پیروزی‌های بزرگتر برای ملت خداجو و بشارت‌دهنده فردایی درخشان، برای بشریت امروز خواهد بود.
عصر، عصر ظهور است و جهان به سرعت برای مطالبه پاکی و عدالت و برقراری همه خوبی‌ها و زیبایی‌ها تحت حاکمیت انسان کامل آماده می‌شود و مسئولیت ملت سرافراز ایران مسئولیتی ممتاز و سرشار از افتخار است.
دولت برآمده از آراء توده‌های میلیونیِ مردم، قدرشناسِ عطایا و فرصت‌های الهی خواهد بود و در شکرگزاری جهت خدمت، همه توان خود را به کار می‌گیرد و لحظه‌ای از کار و تلاش سازنده فروگذار نخواهد کرد.
اینجانب جنابعالی را انسانی خودساخته و مؤمن، دلباخته حضرت صاحب الزمان (عج) و با تعهدی آگاهانه و عمیق به خط نورانی ولایت و مبانی جمهوری اسلامی و خدمتگزاری توانمند و صدیق به ملت الهی و عزیز ایران می‌شناسم و طبق اصل 124 قانون اساسی به سمت معاون اول رئیس‌جمهور برمی‌گزینم.
امیدوارم همچون گذشته با توسل بر خدا و توسل به حضرت امام عصر(عج) و عشق عمیق به ایران با توانی مضاعف به اهداف بلند ایران اسلامی موفق و سربلند باشید.
رجاء واثق دارم همکاران خوبم در دولت، با هماهنگی و همدلی، شما را در انجام مأموریت‌ها یاری خواهند کرد.
از تلاش های مخلصانه و صادقانه برادر عزیزم جناب آقای دکتر پرویز داوودی که قریب چهار سال با تمام وجود و فداکارانه دولت اسلامی را یاری دادند صمیمانه سپاسگزارم و امیدوارم در سنگرهای جدید همچنان منشأ خدمات برجسته و ماندگار باشند.

اعتراضات به این حکم :
اعتراض سید احمد خاتمی عضو مجلس خبرگان و امام جمعه موقت تهران
توصیه جامعه اسلامی دانشجویان به مشایی
انتقاد حجت‌الاسلام حمید رسایی نماینده مجلس شورای اسلامی
اعتراض اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل
نگاه حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان
یادداشت سلیمی‌نمین درباره انتصاب مشایی
نامه 8 بسیج دانشجویی دانشگاههای بزرگ تهران : پاسخی برای ابهامات انتصاب مشایی وجود ندارد
موج مطالبه تشکل‏های دانشجویی و مردمی از رییس‏ جمهور
انتقاد عضو شورای نگهبان از انتصاب مشایی