خوردن گوشت فیل
این داستان را شنیده ای که درهندوستان دانایی دوستان خـود را گرسنه و بی لباس
دید به ایشان نصیحت کرد که در راهی که در پیش دارید پیل بچه گان بسیـارند به
آن ها نزدیک نشوید که مادرانشان در کمین اند ، نیرومند و کینه توز .
ایشان به راه افتادند و چون چشمشان بـه پیل بچه ای فربه افتــاد جز یک تن بقیه بر
آن حیوان حمله بردند و پاره اش کردند و خوردند و چون سیر گشتند سر بر بالین
نهاده و خفتند.
پیل مادر چون این دید بدیشان حمله برد و نگهبان را بو کرد و چـــون فهمید او در
خوردن فرزندش شرکت نداشته رهایش کرد اما خفتگان را یکایک بو کرده و چون
دهان ایشان بوی گوشت کباب شده فرزند او را می داد فرد فرد آنـها را بر درانید
و کشت.
آری ای کسی که خون خلق می خوری منتظر نبرد با ایشان باش ، و بدان که مال
مردم نیزهم چون خون هــــــای ایشان محترم است زیرا مال از راه تلاش و نیرو
صرف می گردد.
بدانید که بو کننده دهان شما خالق است ، از میان شما جز آن که درست کردار و
راست گو می باشد چه کسی جان سالم به در می برد؟