سفر پوتین . چرا؟
سفر پوتین به تهران در حالی انجام گرفت که به دلیل پخش خبرهایی درباره انجام سوء قصد به جان وی در صورت سفر به ایران، سفرش در هاله ای از ابهام قرار گرفته بود و انتظار می رفت کرملین این سفررا لغو کند اما حضور شخص اول روسیه در تهران تمام احتمال ها را نقش بر آب ساخته و ایران را تبدیل به کانون توجه جهانیان کرد.
برگزاری موفقیت آمیز نشست کشورهای ساحلی خزر در تهران باعث شد تا ایران ثابت کند که توانایی لازم برای کنترل امنیت این قبیل مراسم ها را دارد.
بعد از سفر ژوزف استالین به ایران که در زمان جنگ جهانی دوم و در سال 1943 انجام شد، پوتین اولین مقام بلند پایه کرملین است که به تهران سفر کرده است.
حتی واشنگتن برای مقابله با این اقدام پوتین، اعلام کرد که بزودی مذاکراتی را با آذربایجان آغاز می کند اما این اقدام واشنگتن نیز باعث نشد تا از اهمیت سفر پوتین به تهران کاسته شود.
حضور پوتین در تهران تحلیل های متفاوتی را در خصوص اهداف واقعی سفر به وجود آورده است.ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه امید دارد که روابطش با واشنگتن متشنج تر شود؛ امری که چندی است واضح شده است! در این خصوص پوتین طی یک سخنرانی در مونیخ - جولای گذشته -، آمریکا را بخاطر « اعمال متناوب غیر قانونی و یک طرفه اش» مورد سرزنش قرار داده بود و با بیان اینکه « آمریکا با توسل به تمامی روش ها، پا را از مرزهای کشورش فراتر گذاشته است » در انتقادی تند گفت: « کارهای آمریکا، بی احترامی بزرگ و بزرگ تری نسبت به حقوق بین الملل» است.
پوتین همچنین در واکنش به احداث سامانه دفاع موشکی در همسایگی کشورش، با اتخاذ سیاست های زمان جنگ سرد، دستور خروج بمب افکن های روسی را داده است تا در سرتاسر جبهه جنگ سرد مانور دهند.
مشت محکم دیگر نیز، روز سه شنبه رخ داد؛ ورود پوتین به ایران بعنوان اولین ساکن کرملین پس از استالین؛ کشوری که واشنگتن خیلی دوست دارد آن را منزوی کند. پیغام رهبر روسیه واضح است: اگر آمریکا، روند فعلی را ادامه دهد و پای روی دم روسیه بگذارد؛ روسیه در کمک به واشنگتن برای دستیابی به اهداف استراتژیکش کوتاهی خواهد کرد.
پوتین زمانی به ایران وارد شد که آمریکا و هم پیمانان اروپایی آن در حال تلاش برای تصویب دور جدید تحریمهایی که هدفشان زیر فشار قرار دادن تهران برای تعلیق غنی سازی اورانیوم است. شایان ذکر است که روسیه و چین که هردو به طرق مختلفی با تحریمها مخالفند؛ دارای حق وتو اند.
البته این اختلاف عقیده ها نیز فقط تاکتیکی است: روسیه قبول دارد که ایران موفق نشده است که شفافیت لازم را نشان دهد؛ در عین حال ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز با ایران توافقنامه ای را جهت پاسخگویی و شفافیت امضا کرده است.
در همین زمان، پوتین پس از مذاکره با رئیس جمهور فرانسه، نیکولاس سارکوزی – قوی ترین حامی اروپایی تحریمهای آمریکا – اصرار می کند که هیچ سندی مبنی بر اثبات این ادعا که ایران در حال ساخت سلاح اتمی است؛ وجود ندارد. این سخن نیز تنش روسیه را با واشنگتن افزایش داد.
از سوی دیگر، سیاست جدید اقتصادی روسیه نیز به پرونده ایران بعنوان فرصتی برای کسب زمینه های استراتژیکی از دست رفته پس از سقوط جماهیر شوروی نگاه می کند؛ و در این راستا، در حال مقابله با آمریکا است، بخاطر اینکه قدرت واشنگتن، برای کاهش قدرت و نفوذ روسیه بویژه در حیاط خلوتهای سابق (کشورهای عضو جماهیر شوروی) است. این ماجرا، فرصت را برای یافت اشتراکات میان دیگر نظامهای مخالف آمریکا؛ مانند چین و ایران فراهم تر می کند؛ که امروزه بیشترین رابطه میان پکن و موسکو است.
با این حال، هم چین و هم روسیه دارای منافعی در ایران هستند – چین سرمایه گذاری سنگینی در بخش انرژی ایران انجام داده است و روسیه هم در حال ساخت راکتور اتمی در بوشهر است و میلیاردها دلار سلاح به جمهوری اسلامی می دهد – و هردوی آنها دغدغه های مهم تر و ضروری تر استراتژیکی دارند. هردوی آنها می توانند با ایران هسته ای زندگی کنند تا با واشنگتن، و برای آنها ایران یک تهدید استراتژیک نیست. هنوز، روسیه پاهای خود را سالهاست که برای تکمیل نیروگاه بوشهر به ایران گذاشته است و سعی دارد تا نیروگاه بوشهر را تا حد امکان غیر فعال نگه دارد.
دوستی بین تهران و مسکو در بهترین حالت، و سخت ترین حالت قرار دارد.روسیه، مهره کلیدی پرونده هسته ای ایران است؛ و در عین حال، تمایل پوتین به غرب بسیار ناممکن است.