سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سیاست

9 اصل دموکراتها برای مقابله با جمهوری اسلامی

    نظر

حسن عباسی محقق،‌پژوهشگر و استراتژیست پیش از ظهر امروز چهارشنبه در همایش فصل عبرت‌ها و بصیرت‌ها، پاسداشت حماسه 22 خرداد و 22 بهمن که در مرکز همایش‌های بین‌المللی صدا وسیما در حال برگزاری است، با طرح این سؤال که آیا اتفاقات سال گذشته بر اساس یک طرح از پیش تعیین شده رخ داد یا خیر اظهار داشت: ممکن است یک طرحی درجامعه به صورت عمومی منتشر نشده باشد، اما اطلاعات استراتژیک به معنای این است که دشمن چگونه فکر می‌کند و سؤال دوم این است که دشمن در مورد ماچگونه فکر می‌کند.
وی با بیان اینکه اقدام استراتژیک یعنی اینکه دشمن چه عملیاتی را انجام می‌دهد، افزود:‌مواضع رسمی یک کشور بحثی جداگانه است که باید آن را مجزا از طرح و ایده یک کشور و دولت مورد بررسی قرار داد.
این پژوهشگر در ادامه با بیان اینکه برای بررسی نگاه آمریکا به جمهوری اسلامی باید مراکز استراتژیک این کشور را مورد بررسی قرار داد، گفت: در زمان دولت جمهوری‌خواه، انستیتوی نومحافظه‌کاران آمریکا بارها ایران را مورد خطاب حمله و براندازی قرار داد اما دموکرات‌ها که با شعار جدید سر کار آمدند، می‌بایست با صورت ظاهری جدیدی به مقابله با ایران می‌پرداختند.
عباسی در همین زمینه اضافه کرد:‌علیرغم این مسئله شاهد بودیم که مرکز استراتژیک دموکرات‌ها و مؤسسات وابسته به آن دقیقا چند روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری سندی را با عنوان «کدام راه به ایران» روی سایت قرار دادند که در آن 9 اصل برای مقابله با جمهوری اسلامی تدوین شده بود.
وی با بیان اینکه این سند توسط 6 استراتژیست برجسته 3 آمریکایی تهیه شده بود، خاطرنشان کرد: دو فصل ابتدایی این سند به راه‌های دیپلماسی اشاره دارد که طی آن باید سیاست هویچ و چماق را با گذاره‌های تشویقی بزرگتر و در صورت ناکامی تهدیدات بزرگ‌تر عملی می‌کرد.
این پژوهشگر با بیان اینکه در این سند اشاره شده که ممکن است اجرای این گزینه 50 سال به طول بیانجامد گفت:‌روش دوم در سند این مرکز استراتژیست برهم زدن نسبت بین هویج بزرگ و چماق بزرگ بوده است که طی آن اتحادیه اروپا باید از حربه‌های مختلفی استفاده می‌کرد اما نهایتا مشخص شد که این روش در مورد ایران عملی نیست.
عباسی با بیان اینکه اصل‌های سوم،چهارم و پنجم این سند به گزینه نظامی اختصاص دارد، یادآور شد: در فصل سوم آمده که ایران باید مانند عراق اشغال شود اما بعد از بررسی‌های انجام شده نتیجه می‌گیرندکه ایران به دلیل گستره زمینی و وجود دو نیروی نظامی مستقل و توانایی گسترده مردمی در مبارزات چریکی قابل انجام نیست.
وی با بیان اینکه در این بخش یک میلیون و 200 تا یک میلیون و 400 هزار نیروی نظامی مسلط به زبان فارسی برای انجام جنگ‌های چریکی در دوران بعد از اشغال کشور مورد نیاز خواهد بود، اضافه کرد: این برآورد در شرایطی مطرح شده که آمریکا در تامین 120 هزار نیروی نظامی خود در کشور عراق نیز با چالش مواجه است بنابر این چنین نتیجه می‌گیرند که این روش غیرممکن خواهد بود.
وی در ادامه سخنان خود به موارد مطرح شده در فصل چهارم این سند اشاره کرد و اظهار داشت: در این فصل بمباران اتمی تاسیسات هسته‌ای ایران در دستور کار قرار گرفته است اما در بررسی‌های فصلی مشخص شده هر نوع حمله اتمی به ایران، پاسخ ایران را در پی دارد که ابن مسئله به تشدید عمودی بحران می‌انجامد و در نهایت نیز به جنگ تمام عیار نظامی ختم خواهد شد. بنابراین این گزینه نیز برای مقابله با ایران مناسب نخواهد بود.
این استراتژیست با بیان اینکه در فصل پنجم در نشان دادن چراغ سبز به بنیامین نتانیاهو تاکید شده است، یادآور شد: حمله نظامی اسرائیل به ایران، در نهایت به دلیل حمایت استراتژیک آمریکا از اسرائیل به جنگ تمام عیار نظامی ایران و آمریکا ختم خواهد شد که به همین دلیل این گزینه مناسب نخواهد بود.
عباسی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه فصل‌های 6-7-8- و 9 این سند به اقدامات براندازی از جنس دیگری اشاره دارد، تصریح کرد:‌در فصل 6 این سند تاکید شده که باید در ایران انقلاب مخملی به راه بیفتد که حداقل هزینه را برای آمریکا دارد،‌چون در این گزینه از عناصر داخلی برای براندازی استفاده خواهد شد.
وی فصل هفتم این سند را مربوط به راه‌اندازی شورش‌های مرزی در بین قومیت‌های مختلف در جمهوری اسلامی دانست و اظهار داشت: مشکل این گزینه کشورهای همسایه جمهوری اسلامی ایران بود که آمریکا باید هماهنگی لازم با آنها را انجام دهد که ما نمونه آن را در حوادثی که ریگی آفرید مشاهده کردیم.
این محقق فصل هشتم را کودتای نظامی خواند و اظهار داشت: در این گزینه آمریکا به دنبال استفاده از نارضایتی نظامیان کشور خواهد بود اما مشکل در این جا بود که آمریکا در ایران سفارتخانه‌ای برای برقراری ارتباط با این افراد ناراضی ندارد و همین مسئله شناسایی افراد ناراضی را با مشکل مواجه می‌کند.
عباسی همچنین اضافه کرد: از سویی دیگر دو قوه نظامی مستقل در ایران فعالیت می‌کند که هر یک مراقب اقدامات نیروهای نظامی دیگر هستند و همین مسئله مشکل دشمنان را دوچندان می‌کند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به فصل نهم این سند اشاره کرد و یادآور شد: فصل نهم سند مرکز استراتژیک دموکرات‌ها تجمیع تمام گزینه‌های مطرح با تاکید بر گزینه ششم است.
این محقق در ادامه سخنان خود به تشریح گزینه ششم یعنی انقلاب مخملی پرداخت و افزود: مشکل آمریکا در گزینه ششم این است که نمی‌داند این کار را چه کسی باید اداره کند در همین زمینه 4 گزینه رفرمیست‌ها که در ایران با عنوان اصلاح‌طلبان ترجمه شده است، و در پی تغییر اساسی در جمهوری اسلامی هستند،‌دانشجویان با اندیشه سکولار، جریان روشنفکری سکولار و همچنین رضا پهلوی و سلطنت‌طلب‌ها باید عهده‌دار این کار شوند که البته گزینه چهارم مقبولیت لازم در کشور را ندارد بنابراین اداره انقلاب مخملی باید به رفرمیست‌ها داده شود که تا با کمک دانشجویان و روشنفکران سکولار آن را عملی کند.
عباسی با بیان اینکه در این سند اشاره شده که این روش برای آمریکا هزینه‌ای ندارد و بالاترین توفیق‌ها را خواهد داشت،‌خاطرنشان کرد: آمریکا گمان می‌کند این گزینه پیامدهای سایر گزینه‌ها را در پی نخواهد داشت بنابر این بیشترین توجه خود را به همین روش اختصاص داد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با طرح این سؤال که آیا جریانی که در حوادث پس از انتخابات این نقش را بازی کرد، در جریان برنامه‌های دشمن بوده است یا خیر،‌اظهار داشت: در اینجا فرض را بر این می‌بینیم که برخلاف تمام ادله موجود که نشان می‌دهد این افراد در جریان برنامه‌های غرب بوده‌اند و یک نمونه آن حضور برخی حامیان و سران آن در رسانه‌های بیگانه است، این افراد در جریان برنامه آمریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی نبوده‌اند و ندانسته در زمینی که آمریکا برای آنها طراحی کرده بود، بازی کردند.
این محقق با تاکید بر اینکه پرژوه کودتای مخملی در ایران انجام‌پذیر نیست، اضافه کرد: متاسفانه دوستان رفرمیست در این مسئله در زمین آمریکا بازی کردند در حالی که برنامه و سند این وقایع بر روی وب سایت فارسی رژیم صهیونیستی منتشر شده بود.
عباسی با بیان اینکه ما در مرکز استراتژیک خود وب سایت فارسی رژیم صهیونیستی را در دو دوره 125 روزه مورد بررسی قرار دادیم خاطرنشان کرد: در دوره 125 روزه اول شاهد بودیم که هر طرحی را که این سایت منتشر می‌کرد به فاصله چند ساعت در VOA و BBC فارسی منتشر می‌شد و بعد از آن نیز همان طرح‌ها در ایران عملی می‌شد.
وی با بیان اینکه حرکت اسرائیل در این حوادث پیگیری همان شعار فشار از پایین چانه‌زنی از بالا بود، افزود: می‌خواستند با اعلام تقلب در انتخابات مردم را به خیابان آورده و فشار از پایین را عملی کنند در نتیجه دولت را جابجا کرده و خود جایگزین آن شوند.
این استراتژیست در ادامه یادآور شد: در مورد چانه‌زنی از بالا این گونه تلاش کردند که به افکار عمومی چنین القا کنند که فردی که در مجلس خبرگان عضویت داشته و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است،تلاش می‌کند که مانع از دفاع رهبری در حوادث بعد از انتخابات شود.
عباسی با بیان اینکه در همین زمینه 2 راهکار القاء اعلام عدم کفایت رهبری از سوی خبرگان و همچنین عدم موضع‌گیری بزرگان حوزوی مورد نظر دشمنان بوده است، تصریح کرد: وزارت خارجه اسرائیل این طرح را اعلام کرد و بعد از آن شاهد بودیم که سازگارا در VOA اعلام می‌کند که آقای هاشمی به قم رفته است تا مراجع تقلید را قانع کند در حالی که چنین اتفاقی رخ نداده بود.
وی با بیان اینکه طرح آمریکا در حوادث اخیر واتیکانیزاسیون ولایت فقیه بود افزود: آمریکا می‌خواست که اگر در این حوادث ولایت فقیه در چارچوب قانون اساسی پذیرفته شد، تنها به توصیه ارشادی بپردازد و تلاش زیادی برای القای این خواسته خود انجام می‌داد که نمونه‌های آن را در شبکه العربیه هم شاهد بودیم.
این محقق با بیان اینکه تمام این هشدارها به افراد و مسئولین مربوطه داده شد، اضافه کرد:‌متاسفانه برخی در خواسته‌های خود اصرار کردند تا اینکه در روز قدس در 13 آبان شعارهای مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا را تغییر دادند اما با استمرار این روند مردم در 22 بهمن و 9 دی پاسخ قاطعی به آنها دادند و این ماجرا برخلاف حوادث سال 60 و داستان بنی‌صدر با هزینه بسیار کمی جمع شد.
عباسی با بیان اینکه برخی این حوادث را شورش نامیدند در حالی که مفهوم آشوب،اغتشاش و شورش کاملا متفاوت است، گفت: آشوب بلوای سازمان نیافته غیرمسلحانه است، اغتشاش بلوای سازمان یافته غیرمسلحانه است و نهایتا شورش نیز به معنای بلوای سازمان یافته مسلحانه تعبیر می‌شود که نمونه آن به اقدامات ریگی برمی‌گردد.
وی با بیان اینکه آمریکا همصدا با بیانیه هفدهم موسوی اعلام می‌کند که در ایران بحران وجود دارد، تصریح کرد: بنده بارها اعلام کرده‌ام که در کشور هیچ بحرانی نداریم و جمهوری اسلامی جزو امن‌ترین کشورهای دنیا است.
این محقق با بیان اینکه در ایران برخلاف آمریکا که برای هر 10 هزار نفر یک کلانتری دارد، برای هر 700 هزار نفر یک کلانتری وجود دارد،‌اضافه کرد: در تعاریف موجود، شرایط عادی، تنش، تشنج و بحران وجود دارد که هر کدام از این موارد تعریف خاص خود را دارد.
عباسی با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران در 31 سال گذشته هرگز با شرایط بحرانی مواجه نشده است، افزود: حتی در دوران جنگ نیز کشور با وضعیت بحرانی مواجه نشد چون تنها گوشه‌ای از کشور درگیر مسائل مربوط به جنگ تحمیلی بود.
وی با انتقاد از طرح مباحثی مانند یک بحران در هر 9 روز در دوران اصلاحات ادامه داد: این موارد اساسا درست نیست و امروز هم بحرانی در کشور وجود ندارد.
این محقق با بیان اینکه مردم در مقابل طرح براندازی دشمنان صبر و مماشات کردند،‌اضافه کرد: مردم تنها در 22 بهمن و 9 دی به خیابان‌ها آمدند و به همین دلیل تاکید دارم که انگاره‌هایی مانند وجود بحران در کشور و اغتشاشات پس از انتخابات گزینه‌های درستی نیستند.
عباسی همچنین به آشوب‌های دهه 70 در لس‌آنجلس، حوادث مشابه در چین و آتش زدن 10 هزار و 200 خودرو در 24 روز در فرانسه یادآور شد: متاسفانه رسانه‌ها به این موارد توجه کافی ندارند درحالی که این موارد با حوادث اخیر ایران و آتش زدن سطل زباله قابل مقایسه نیست.
وی در خصوص علل ناکامی دشمنان در اجرای طرح براندازی تصریح کرد: مردم بصیر و آگاه که به تعبیر امام جامعه از این آزمون سربلند بیرون آمدند، در کنار امامی که در تشخیص مسیر درست تردید نکرد از مهمترین عوامل ناکامی دشمنان در این طرح بودند.
این محقق با بیان اینکه دشمنان امروز فهمیده‌اند با این امام و مردم هیچ طرح مخملی و نظامی در مورد ایران جوابگو نخواهد بود، خاطرنشان کرد: تنها ناراحتی ما از ریزش برخی از بزرگان در حوادث اخیر بود که برخی از آنها همچنان در نظر خود تاکید داشته و در داخل کشور مواضع دوپهلو می‌گیرند اما در پایان از خداوند می‌خواهیم که در آینده هیچ مقام بی‌بصیرتی در جمهوری اسلامی نداشته باشیم.