کابوس امریکا ، سلاح هسته ای یا بورس نفتی ایران ؟
دولت ایران، سرانجام موفق به تولید سلاح اتمی خود شد؛ سلاحی که میتواند به آرامی، سیستم مالی نفوذناپذیر امپراتوری آمریکا را نابود کند. این سلاح، بورس نفتی ایران است که در مارس 2006، بازگشایی خواهد شد. این بورس، مبتنی بر معامله نفت با یورو خواهد بود که به طور طبیعی، یورو را در برابر نفت قرار میدهد. از دیدگاه اقتصادی، این، تهدید بسیار بزرگتری نسبت به صدام است، چراکه همه را وادار به این کار خواهد کرد.
اروپاییها دیگر برای تأمین نفت خود، دلار نمیخرند، بلکه با واحد پولیشان، این کار را انجام میدهند، چراکه این کار، باعث ایجاد اعتماد و شرایطی مطلوب برای یورو میشود.
چینیها و ژاپنیها هم به شدت از این کار استقبال میکنند، چراکه آنان هم دیگر نیازی به خرید دلارهای آمریکا ندارند و خود را در برابر تنزل قیمت دلار، بیمه میکنند. آنان احتمالا یک بخش از دلارهای خود را نگه میدارند و بخش دوم را سریعا از چرخه اقتصادی خود خارج کرده و برای بخش سوم آنها در پرداختهای آتی برای جایگزینی آنها با یورو استفاده میکنند.
روسیه نیز با پذیرش یورو منافع اقتصادی عظیمی را به دست خواهد آورد. عمده رابطه آنها با کشورهای اتحادیه اروپا، کشورهای صادرکننده نفت، یعنی چین و ژاپن است. آنها که علایق بالای ناسیونالیستی دارند، با در آغوش کشیدن یورو، به آمریکا خنجر زده و از خونریزی او، لذت میبرند.
کشورهای عرب صادرکننده نفت نیز با اشتیاق تمام از یورو در برابر دلار رو به افزایش استقبال میکنند. عمده تجارت آنها نیز مانند روسها با کشورهای اروپایی است.
در اینجا تنها انگلیس است که بر سر دوراهی سختی قرار میگیرد. آنها دارای شراکت استراتژیک و سنتی با آمریکا بوده و روابط طبیعی را نیز با اروپا دارند؛ بنابراین، دلایل زیادی برای چسبیدن به برنده این بازی دارند. آیا آنان با دیدن سقوط تدریجی شریک طولانیمدت خود، باز هم پشت او را میگیرند یا نه، وی را رها میکنند؟
ما هنوز نباید فراموش کنیم که دو بورس بزرگ نفتی جهان، بورسهای نیویورک و لندن هستند که به طور مؤثری توسط آمریکاییها اداره میشوند. این احتمال قویتر به نظر میرسد که انگلیس نیز با این کشتی، در حال غرق فرو میرود و یا با شلیک گلولهای به پای خود، بورس لندن را متغیر میکند. به هر حال، برای بقای پوند انگلیس، بنا بر دلایلی، انگلیسیها به احتمال زیاد به خاطر فشار آمریکاییها، یورو را نمیپذیرند. در غیر این صورت، بورس لندن هم با تغییر ارز به یورو، ضربه مرگبار دیگری به دلار و شریک استراتژیک خود میزند.
در هر صورت با صرفنظر از تصمیم انگلیس، آمریکاییها نیز اجازه نخواهند داد که این اتفاق رخ دهد و برای همین از استراتژیهای بسیاری استفاده میکنند تا این عملیات را خنثی کنند.
خرابکاری آمریکا در این روند، با یک ویروس کامپیوتری شبکهای یا مخابراتی، یک حمله سروری و یا حملهای 11 سپتامبروار به تجهیزات کامپیوتری بورس ایران، یک احتمال است.
کودتا یک راه قابل دسترس دیگر است.
مذاکره با شرایط قابل قبول و با توجه به محدودیتها، راهحلی عالی برای آمریکاییهاست که منافع آمریکاییها را نیز تهدید نمیکند. به هر حال، اگر گزینههای قبلی شکست بخورد، این راه، بهترین استراتژی است.
قطعنامه سازمان ملل هم بیشک، مورد تمایل همه کشورهای شورای امنیت نیست.
حمله اتمی یکجانبه، بدترین گزینه ممکن است که احتمالا آمریکاییها از اسرائیل برای انجام این هدف کثیف، استفاده میکنند. نخست به این دلیل که نیروهای آمریکایی، فعلا درگیر دو جنگ مجزا هستند.
دوم آنکه آمریکاییها با این کار از دیگر ملل قدرتمند جدا میشوند و سوم آنکه دیگر کشورهای دلارمحور نیز برای تلافی افزایش قیمت دلار و جلوگیری از افزایش بیاندازه قدرت نظامی آمریکا، دلار را از اقتصاد خود خارج میکنند.
و سرانجام اینکه ایران، متحدان استراتژیک قدرتمندی دارد که میتوانند خود را وارد جنگ کنند؛ متحدانی مانند چین، هند و روسیه.
به هر حال، این راهحل هرچه باشد، از دیدگاه اقتصادی، بورس نفتی ایران، باعث شوکه شدن قدرتهای اقتصادی و انحطاط ارزش دلار و نیز به شتاب تورم در آمریکا و فشار بر منافع طولانیمدت آمریکا منجر میشود.