سعیده پور آقایی
"خسن و خسین سه دختر مغاویه بودند که توسط گرگها در چاه افتاده، خفه شدند!"
جمله فوق نمادی مشهور از تناقض گویی و دروغ پردازی است، چراکه:
1- حسن و حسین (علیهم السلام) صحیح است نه خسن و خسین.
2- آنها دو نفر هستند نه سه نفر.
3- آنها پسرند نه دختر.
4- آنها فرزندان علی (ع) بودند نه شخص دیگر.
5- معاویه درست است نه مغاویه.
6- آنها در چاه خفه نشدند بلکه به دست معاویه و یزید شهید شدند و قضایای چاه و گرگها مربوط به داستان حضرت یوسف (ع) بود.
7- چاه در داستان حضرت یوسف (ع) آنقدر آب نداشت که کسی را خفه کند.
8- برادران یوسف او را در چاه انداختند نه گرگها.
9- برادران یوسف ادعا نکردند که او در چاه افتاده و خفه شده بلکه گفتند گرگها او را خورده اند.
... نهایتا اینکه داستان خورده شدن یوسف توسط گرگها اساسا دروغ و ساخته برادران حسود یوسف بود و او زنده مانده بود.
اما داستان سرایی روزهای گذشته جبهه دوم خرداد به سرکردگی آقایان کروبی و موسوی و تیم رسانه ای ایشان:
"سعیده پورآقایی تنها فرزند شهید یک خانواده، پس از تکبیر گویی بر بام منزل، توسط عناصر ناشناس بازداشت شد، مورد تعرض قرار گرفت، به قتل رسید، بدنش با اسید سوزانده شد و به طور مخفیانه در قطعه 302 بهشت زهرا دفن گردید."
1- سعیده پورآقایی تنها فرزند خانواده اش نبود.
2- پدرش شهید نبوده و به مرگ طبیعی مرده است.
3- هیچ گاه برای تکبیر گویی بر بام منزل نرفته است، بلکه مثل چند بار گذشته از تراس منزل فرار کرده و پایش شکسته است.
4- بازداشت نشده است.
5- آنچنان که آقای کروبی ادعا کرده است، مورد تعرض قرار نگرفته است.
6- نمرده و بالطبع بدنش هم با اسید نسوخته است.
7- در بهشت زهرا هم مدفون نیست.
... و نهایتا زنده و سالم با آغوش خانواده اش باز گشته است و با ناراحتی از افشای اسرار خانوادگی اش توسط عناصری فرصت طلب حقایق را بیان نمود.
حوادث اخیر نشان داد که این گروه اندک و پر مدعا (آنچنان که بضاعت حداکثر چندهزار نفری آنها در راهپیمایی روز قدس نشان داد) در چاههایی که برای نظام اسلامی و مردم کنده بودند خود گرفتار آمده، در حال خفه شدن هستند و دست و پا زدن دیگر افاقه نمی کند. چاههای سه گانه "دروغ، تقلب و ظلم" که در مراحل پیش، حین و پس از انتخابات، برای لغزاندن و سرنگونی نظام اسلامی حفر کردند و هر چند عبور ماشین انقلاب را از این گذرگاه با دست انداز و زحمت همراه نمود، عِرض و آبرویی هم برای جریان دوم خرداد باقی نگذاشت و آنها را برای همیشه در پیشگاه مردم و تاریخ مفتضح و روسیاه نمود.
آنها نشان دادند که برای رسیدن به اغراض پست سیاسی خود حاضرند دروغهای بزرگ نظیر ماجرای ترانه موسوی، علیرضا توسلی، حامد بشارتی، محسن ایمانی، احمد کارگر نجاتی بگویند، دست به تقلب و جعل اسامی کشته شدگان در پروژه 72 تن سازی شهدا! و حتی برگزاری مجلس ختم برخی از آنها بزنند و علاوه بر ظلم عام در حق مردم و نظام، به خانواده هایی چون خانواده "سعیده پورآقایی" ظلم خاص نمایند.
گرچه توجیه مضحک دوم خردادیها و دنباله روهای بی بی سی که ماجرای "سعیده پورآقایی" را تله دستگاههای اطلاعاتی کشور برای بی آبرو کردن خود و رسانه های وابسته به خود دانسته اند، نیاز به پاسخ ندارد، تنها اشاره می کنم که با این فرض محال هم دو نکته اثبات می شود:
1- توان بالای سیستم اطلاعاتی و امنیتی کشور که اصلا مطلوب مخالفان نظام نیست.
2- نیت شوم و ناپاک جریان دوم خرداد که مترصد سوء استفاده از نامهای گم شدگان، فراریان از خانه، مرده های مجهول الهویه و ... هستند. چراکه اگر نیت خیرخواهانه داشتند، حقایق را پیگیری می کردند و به دنبال افزایش فهرست کشته شدگان نبودند، هیچ گاه در چنین دام مورد ادعای خود نمی افتادند. چراکه برای نظام اسلامی حتی یکنفر بیگناه کشته شده مایه شرمساری است و باید جبران شود که با تدبیر و دستور قاطع رهبر معظم انقلاب در حال انجام است و متخلفان آن انشاء الله به سزای عمل ننگین خود خواهند رسید.