سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سیاست

خیانتکاران

    نظر

چند سالی است که پیکره ی انجمن اسلامی دانشجویان سراسر کشور که یک غده دمل چرکین مبتلا شده بود که تحت لوای نام انجمن و اسلام تیشه به ریشه اسلام میزدند و در پشت صحنه خیانت های بیشماری را انجام میدادند و این خیانت ها اکنون کم و بیش آشکار شده است و جدیدترین آن بیانیه آنها در حمایت از اسرائیل غاصب! و محکومیت حماس!! و حتی جمهوری اسلامی ایران!!! بود که نقاب را بصورت کلی از چهره ی این خیانتکاران کنار زد و چهره منفور آنان را نمایان ساخت . ببینید چطور وزارت امور خارجه رژیم جعلی فلسطین چطور از آنان تشکر کرده است :
سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی بیانیه اخیر طیف افراطی و غیرقانونی موسوم به طیف«علامه» دفتر تحکیم که در آن از رژیم صهیونیستی حمایت و مقاومت فلسطین «حماس» یک گروه تروریستی نامیده شده بود را اقدامی شجاعانه توصیف کرد.
در بخشی از این گزارش آمده است: در تهران، دفتر تحکیم وحدت دانشجویی، در یک اقدام شجاعانه، با صدور بیانیه جدیدی مسوولیت خونریزی در غزه و کشته شدن فلسطینیان را به طور غیر مستقیم متوجه جمهوری اسلامی ایران دانست که دائما به فلسطینیان می گوید "به مقاومت ادامه دهید و از رسیدن به صلح با اسرائیل خودداری ورزید".
حمایت دولت‌های تروریستی نظیر اسرائیل و دولت‌های استکباری نظیر آمریکا و همچنین گروه‌های اپوزیسیون از طیف غیرقانونی علامه در حالی انجام می‌شود که اتحادیه‌های بزرگ دانشجویی سراسر کشور اعم از اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان سراسر کشور(دفتر تحکیم وحدت)، اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، بسیج دانشجویی، اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل و جنبش عدالت‌خواه دانشجویی با صدور بیانیه‌های مشترک و یا جداگانه ضمن محکوم کردن این بیانیه، آن را «شرم‌آور» توصیف کرده‌اند.
طیف علامه دفتر تحکیم وحدت که در دوران اصلاحات تشکیل شده است ، به دلیل اقدامات غیرقانونی و افراطی از سوی بدنه دانشجویی کشور طرد شده و هم‌اکنون فعالیت‌های خود را به صورت زیرزمینی و خارج از محیط دانشگاه پیگیری کرده و به یک گروه اپوزیسیون تبدیل شده است که از سرکردگان خود نظیر علی‌افشاری و اکبر عطری که در کنگره آمریکا حاضر شده و خواستار اقدام نظامی علیه ملت ایران شدند، خط می‌گیرد.
این طیف افراطی در کارنامه خود علاوه بر بیانیه اخیر علیه مقاومت اسلامی فلسطین، بیانیه‌هایی نظیر بیانیه «بهار بغداد» را ثبت‌شده دارد که در آن علاوه بر حمایت از حمله آمریکا به عراق، برای حمله آمریکا به ایران ابراز امیدواری شده بود!
این گزارش می‌افزاید، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نیز اخیراً با صدور اطلاعیه‌ای ضمن محکوم کردن مواضع این طیف افراطی، طیف علامه را به دلیل زیر پا گذاشتن اساسنامه و مرامنامه خود «غیرقانونی» عنوان کرده است.


غده سرطانی

    نظر

         حتما نـــــــام غده سرطانی را شنیده اید . یکی از عوامل مرگ است که اگــــــر خـــــــدای نکرده کسی به آن مبتلی شود
         رهایی از آن سخت و دشوار و جانفرســــــاست. غده سرطانی بسیــــار سریع رشد می کند و اگر سریع درمــــان نشود
         و از رشد آن جلوگیری بعمل نیاید منجر به مرگ بیمـــــار میشود . یکی از این غده هــــــای سرطانی که بدخیم هم هست
         غده سرطانیی بنام (( اسرائیل)) .
         غده ای که سالهاست پیکر جهان اسلام را نشــــــانه رفته و چون سریع در درمان آن نکوشیده اند رشد کرده و می خواهد
          باز هم رشد کند تا بتواند چند صبای بیشتر به حیات کثیف خود ادامه دهد .
          سند رشد این غده این نقشه است که سرزمین فلسطین را از سال 1946 تا سال 2000 میلادی  نشان میدهد.
          قسمتهای سبز رنگ سرزمین اصلی فلسطین هستند و قسمتهای سفید رنگ سرزمین هایی که طــــــــــــــــــی این 54 سال
          توسط رژیم اشغالگر صهیونیستی اشغال شده و بنام جعلی اسرائیل خوانده میشود. ببینید چطور غــــــــده سرطانی اسرائیل
          سرزمین های فلسطین را غصب کرده و پیش رفته اند ! سالها سران گروههــــــــــای فلسطینی بجای جنگ مسلحانه دست
          به سازش با اسرائیل غاصب زدند و طی تقریبا 60 سال تمام سرزمین هـــــای فلسطین را تقدیم دشمن کردند و راه مبارزه
          را دیر یافتند اما خدا را شکر که اینک راه مبارزه را شناخته و در حال مبارزه با این غده سرطانی برآمده اند . انشاءالله که
          نصرت و پیروزی را کسب نمایند.


 


ترس از شکست

    نظر
واشنگتن نگران این است که طولانی شدن جنگ در غزه باعث تقویت قدرت حماس درمنطقه شود و به همین دلیل است که از اسرائیل خواسته است یک جدول زمانی برای پایان دادن به این جنگ تعیین کند.
روزنامه آمریکایی لس‌آنجلس‌تایمز نوشت : با وجود اعلام حمایت همه‌جانبه آمریکا از اسرائیل در جنگ غزه، نگرانی‌های مقامات دولت بوش از طولانی شدن جنگ غزه افزایش یافته و آمریکا از اسرائیل خواسته است جدول زمانی برای برقراری آتش‌بس برقرار کند.دلیل نگرانی مقامات آمریکا این است که این جنگ ممکن است بدون دستیابی به هدف اسرائیل که نابودی حماس است،
به طول بیانجامد و حتی ممکن است باعث تقویت جنبش حماس و افزایش حمایت‌های افکار جهانی از این جنبش شود، دقیقا مشابه همان موردی که در جنگ 33 روزه رخ داد و باعث شد محبوبیت حزب‌الله در لبنان افزایش یابد.
 

 

 

 

 

یک دیپلمات عربی مقیم آمریکا در این باره می گوید: با وجود این که آمریکا از حمله اسرائیل به غزه حمایت کرده است، اما نمی‌توان در گفتار آمریکا همان اطمینان و قاطعیتی را یافت که در سال 2006 و در زمان حمله اسرائیل به مواضع حزب‌الله وجود داشت، در واقع تفاوت فاحشی میان گفتار فعلی آمریکا با لحن مقاماتش در سال 2006 وجود دارد.
این روزنامه مینویسد : مقامات آمریکا بر لزوم برقراری آتش‌بس پایدار تاکید می‌کنند، به آن معنا که نیروهای اسرائیل باید پس از آن که از عدم تداوم حملات موشکی حماس اطمینان یافتند، جنگ را متوقف کنند.
در واقع خاطره تلخی که مقامات آمریکا از لبنان و جنگ 33 روزه داشته‌اند، باعث شده کاخ سفید چنین سیاستی را در مورد حماس در پیش گیرد، در آن زمان دولت بوش به طور همه‌جانبه از حمله اسرائیل به لبنان حمایت کرد و این در حالی بود که در پایان این جنگ، دشمنان و مخالفان آمریکا قوی‌تر و هم‌پیمانانش در منطقه ضعیف‌تر شدند.
دانیل سنور، یکی از مقامات سابق دولت آمریکا در شورای روابط خارجی در این باره می‌گوید: آمریکا در واقع با این اقدام، خود را در موقعیتی آسیب‌پذیر قرار داد، اکنون دولت آمریکا از وقایعی که در لبنان رخ داده درس عبرت گرفته است.

 

 

 

 

 

 

 

 

اسرائیلیان زبون وقتی نمیتوانند مقاومت اسلامی را شکست دهند با چنین جنایت هایی درصدد تلافی برمی آیند و در این راه از کشتن زن و بچه و پیر و جوان ابایی ندارند اما اینگونه کشتن نشانه های ضعف رژیم صهیونیستی است که انشاءاله مقاومت اسلامی نیز همچنان حزب الله شکست تلخی را در دهان آنان مینشاند.


انتفاضه کفش !

    نظر

   سلام 
کاریکاتورهایی از انتفاضه کفش بهمراه شعرهایی که این چند روزه دیدم براتون گذاشتم . امیدوارم این حرکت ((المنتظر)) به حرکتی فراگیر تبدیل شود و مردم مجاهد عراق اشغالگران را از کشورشان بیرون کنند . بنظر من اگر مردم عراق بخواهند به راحتی میتوانند اشغالگران را از کشورشان بیرون کنند و اگر تا بحال چنین نشده است یعنی هنوز فعل خواستن را صرف نکرده اند و فعل خواستن آنها  به حمایت همه جانبه همه مردم عراق ائم از شیعه و سنی و کرد و ... احتیاج دارد که انشاء الله حاصل شود ...

                

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سلام

سالها بگذشته از خم غدیر

سوی بغداد آمد آن شیطان پیر

خون یاران علی آمد بجوش

لنگه کفشی میکند تقدیم بوش

              ****

یک بار دگر ضربه بر آن موش زدم

تا آنکه شود همیشه خاموش زدم

این حمله مرا بود چو رمی جمرات

چون سنگ نبود ، کفش بر آن بوش زدم

               ****
اینم شعری از علیرضا غزوه :

کفشی به او نخورد

ولی مُرد

و پیش از آن که بمیرد

در نطق بچگانه خود گفت

که نمره‌ات 10 بود

اما تو 20 گرفتی المنتظر!

حالا باران کفش می‌بارد در واشنگتن و بغداد

المپیک کفش راه افتاده است در خیابان‌های دنیا

و در منا

شیطان عقبی را

هر ساله بعد از این

با کفش های سنگی

خواهند زد

کوتاه نیا المنتظر!

سیاست‌مداران تنها می‌توانند جا خالی بدهند

و کفش‌های گران و برّاق بپوشند

و حرف مفت بزنند

کوتاه نیا در برابر کوتوله‌ها

که کفش تو فصیح‌تر است و

یک لنگه کفش تو

از قیمت تمام کفش‌های دیکتاتورها

بالاتر است

مزایده کفش!

حراج فراگ‌های کابوی!

سقوط قیمت گاومیش!

سرگیجه فراکسیون دلار!

محاصره غزه!

موشک در برابر غذا

کفش در برابر دلار

دلار می‌شکند

و کفش‌های منتظر

پیروز می‌شود

و بعد از این

در قصّه‌های شب یلدا

مادربزرگ‌ها حکایت می‌کنند:

یکی نبود و یکی بود

کفشی بود و

پرزیدنتی که سوسک شد!


جملاتی از مرحوم علامه محمدتقی جعفری

    نظر
1- متفکرین تماشاگر، اندیشمندان‌ِ تجریدپرستند، همچنانکه درون‌بین‌های تماشاگر، هواخواهان عرفان منفی هستند.
2- شخصی که تنها نیروی اندیشه را به‌کار ببندد و جز اندیشه‌، فرصت فعالیّت به هیچ‌یک از قوای درونی ندهد، مانند این است که فقط یک عینک به چشم دارد.
3- در اثر بعضی از معاصی‌، نه تنها وجدان از فعالیت می‌ایستد، بلکه گویی وجدان نابود گشته و یک فعالیّت در انسان بروز کرده است‌.
4- بخندیم‌، امّا سرمایه خنده ما، گریه دیگران نباشد.
5- جهان یا انسان‌ِ بدون حرکت‌، مساوی است با نیستی‌.
6- در بازارِ پر آشوب نیمه دوّم قرن بیستم‌، بیست و یکمین تمدّن‌، همه چیز انسان و انسانیت را در صورت کالا به معرض فروش درآورده است‌.
7- دوای جهالت‌های بشری‌، سؤال است‌. بیایید آنچه را نمی‌دانیم‌، سؤال کنیم و تا بتوانیم‌، سؤال‌ها را بی‌جواب نگذاریم‌.
8- وجدان تاریخ‌، همواره قلمی برای کشیدن خطّ سرخ به اباطیل و مزخرفات دروغ‌گویان آماده کرده است‌.
9- نازپروردگان در همه تاریخ‌، معتکفان آشپزخانه‌ها بوده‌اند.
10- آری‌، تنها یک مسئله اساسی مطرح است‌. این مسئله عبارت است از: تشخیص سایه وجود از اصل وجود ...
11- بهشت‌، انعکاسی از موجودیّتی است که انسان در این زندگانی تحصیل کرده است‌: از محقّرترین لذایذ گرفته تا لقاء الله و رضوان الله و ایّام الله‌.
12- اگر انسان‌ها می‌دانستند که عامل اساسی‌ترین خنده‌های آنان‌، هماهنگی‌ِ مرموزی با گریه‌های آنان دارد، عظمت دیگری داشتند.
13 جامعه صنعتی‌، معبدی است که قربانی می‌خواهد.
14- به عقیدی ما، بشر یک میلیون اشتباه ندارد، بلکه تنها و تنها، یک اشتباه مرتکب شده است و آن این است که‌: هدف و ایده‌آل زندگی‌ِ خود را نمی‌داند.
15- کسی که حیات را نمی‌شناسد، نمی‌تواند از حیات واقعی برخوردار شود.
16- جان آدمی‌، در زندانی است که کلیدش در دست خود اوست‌.
17- زندگی‌ِ بی‌محور و فاقد اصل‌، نتیجه‌ای جز فرو رفتن در تناقضات و مبارزه با خود در بر ندارد.
18- اگر یک انسان نتواند اصل تعهد را در زندگانی خویش قبول کند، مانند این است که نمی‌داند از کجا آمده است‌.
19- اعتقاد به خداوندی که نقشی در زندگی‌ِ معتقد ندارد، اعتقاد نیست‌، بلکه نوعی از پدیده‌های درونی است که تشریفات روانی نامیده می‌شود.
20- بی‌اعتنایی به وضع انسان‌ها، درست شبیه به بریدن جزء از مجموع پیکر است‌.

فتواهای وهابی :-)

    نظر

واژه وهابیت و القاعده که مدافع اندیشه وهابیت است، یاد آور مفاهیم بیشماری بوده که اصلی‌ترین آن افراط گرایی است. در بیشتر حالات مخاطبان اولیه آن زنان هستند. زنان در طول دهه‌ها حاکمیت افراط گرایانه در کشورهای اسلامی انواع محدودیت‌ها را تجربه کرده اند. چندی پیش نیز نوبت زنان عراقی بود تا با اینگونه احکام وهابی و القاعده‌ای مواجه شوند. در یکی از جدیدترین احکام القاعده‌ای که بیشتر به یک شوخی می‌ماند حکم ممنوع بودن خرید خیار برای زنان صادر شده است.

روزنامه "دیلی تلگراف" در یکی از شماره های خود در این‌باره نوشت: خرید خیار برای زنان عراقی ممنوع شده است. این حکم توسط یک مفتی وابسته به القاعده صادر شده و زنان را از خریدن خیار منع کرده و استدلال وی نیز مردانه بودن آن است!

صدور چنین فتواهایی از جانب برخی مفتی های افراطی پیش از این نیز دیده شده است. در یکی از مواردی که خبرگزاری رویترز به آن پرداخته نیروهای شبکه القاعده بزهای ماده را به دلیل مؤنث بودن به قتل می رسانده‌اند. برای جلوگیری از این اقدام حکم مفتی بر این قرار گرفته که برای این حیوانات نوعی پوشش تهیه شود تا از پیش آمدن چنین حالتی جلوگیری بنماید.

در آوریل سال 2007 خبرنگار آسوشیتد پرس گزارش داد شبکه القاعده در شهر بعقوبه عراق قرار گرفتن جعبه ها و ظروف حاوی گوجه فرنگی را در کنار ظروف خیار ممنوع کرده و میوه فروشان ملزم شده اند چنین دستوری را اجرا نمایند.

این گزارشها نشانگر اوج افراط گرایی و اجبار برای نشان دادن آن در شئونات زندگی از سوی وابستگان به اندیشه وهابیت و شبکه القاعده است.

در فتوای دیگر از یک مفتی عربستانی برگزاری جشن‌ تولد و سالگرد ازدواج باطل‌ و حرام اعلام شده است.

در همین راستا شیخ عبدالعزیز آل شیخ، افزود جشن تولد خلاف حق است. اگر فرزند انسان سالم به دنیا آمد و یا زندگی زناشویی سالها ادامه پیدا کرد مسلمان باید تنها خدا را شکر کند.

وی که در پاسخ به سوال یک روزنامه درباره جواز برگزاری جشن تولد و سالگرد ازدواج سخن می گفت ادامه داد: مسلمانان تنها دو عید دارند عید فطر و عید قربان، که از پایه های اسلام هستند و همچنین روز جمعه که عید هفته محسوب می شود. اما به جز اینها عید دیگری در اسلام نیست.

عبدالعزیز آل شیخ البته اشاره ای به عید غدیر در بین شیعیان و سیره مسلمانان در برگزاری و بزرگداشت ایام مبارک سال نکرد.

وی در ادامه گفت: این مسیحیان هستند که اعیاد زیادی دارند. عید مادر، عید شجره، عید برای هر چیز دیگر، هرسال هم عیدی به مناسبت سالروز تولد فلان شخص دارند و در این روزها شمع روشن می‌کنند و غذا پخش می‌کنند.

این در حالی است که اندکی پیش یکی از علمای عربستان در تلویزیون این کشور گفته بود اگر جشنهای تولد بدون اطلاق اسم عید بر آنها باشد جایز است.

در فتوای دیگری مفتیان وهابی عربستان سعودی خرید و فروش سگ و گربه در این کشور را حرام اعلام کردند. بر همین اساس مسئولان شورای امر به معروف و نهی از منکر ریاض در عربستان اعلام کردند که فتوای دینی شورای علمای بزرگ مسلمان به عنوان عالی‌ترین مرجع دینی این کشور را در خصوص ممنوعیت فروش سگ و گربه و حمل کردن آنها در خیابان و اماکن عمومی را اجرا می‌کنند.

افراط و تفریط اندیشه وهابیت را می‌توان به راحتی در این فتوا مشاهده کرد. برخی مفتیان وهابی اعلام کرده‌اند: ممکن است بر اثر کرامت یکى از اولیاء با آنکه مسافت بین زن و شوهر زیاد است آن دو به دیدار یکدیگر رسیده باشند و از این راه فرزندى به وجود آمده باشد.

آنان می‌افزایند: اگر مردى دخترش را که در شرق جهان با وى زندگى مى‌کند به همسرى پسرى در آورد که او در غرب جهان با پدرش زندگى مى‌کند و هیچگاه آن دو یکدیگر را نبینند و از محل زندگى بیرون نروند، سپس شش ماه از ازدواج آنان بگذرد و آن دختر صاحب فرزند شود پدر او همان کسى خواهد بود که در غرب دنیا زندگى مى کند، اگر چه هیچگاه همسرش را ملاقات نکرده و حتى ندیده باشد. همچنین اگر کسى را از لحظه عقد ازدواج به مدّت پنج سال زیر نظر نگهبانان زندانى کنند، سپس آزاد شود و به منزلش برود و تعدادى فرزند در کنار همسرش ببیند همه آنان فرزندان وى خواهند بود اگر چه فرصت یک لحظه دیدار و ملاقات با همسرش را پس از عقد نداشته است. این امر امکانش دور از واقعیّت نیست، زیرا ممکن است بر اثر کرامت یکى از اولیاء با آنکه مسافت بین زن و شوهر زیاد است آن دو به دیدار یکدیگر رسیده باشند و از این راه فرزندى به وجود آمده باشد.

در فتوای دیگر از مفتیان وهابی اهدای گل به بیماران حرام اعلام شده است. این فتوا در پی افزایش گل فروشی‌های اطراف بیمارستان‌ها و اهدای گل از سوی عیادت کنندگان به بیماران، توسط مرکز پژوهش‌های علمی و دفتر افتاء عربستان سعودی صادر شده است.

این مرکز همچنین با اشاره به دلایل صدور این فتوا تصریح کرد: با توجه به اینکه آیین اهدای گل به بیماران سنتی است که مسلمانان جهان از کشورهای غربی اتخاذ کرده اند، لذا عمل کردن به آن غیر مجاز است.

مرکز مذکور همچنین در این بیانیه آورده است: اهدای گل به بیمار علاوه بر اینکه از سنت های بلاد کفار است، هیچ منفعتی برای بیمار نخواهد داشت، لذا اهدای آن امری بیهوده است.

علمای مذکور در ادامه عنوان کردند: مصرف کردن اموال مسلمانان در راه های بیهوده ای همچون اهدای گل به بیماران، امری غیر مجاز بوده و به جای این امر دعا کردن برای بیمار و آموزش راه های درمان الهی به آن امری پسنیده تر است.

علمای عربستان سعودی همچنین اهدای گل سرخ در روز والنتاین را حرام اعلام کردند که فروش گل سرخ در آن روز به طور کلی ممنوع شد.

در یکی دیگر از فتاوی علمای وهابیت که در الجزایر صادر شد، پرداخت نقدی زکات فطریه را حرام اعلام کردند.

اما فتوای بسیار تأسف برانگیز وهابیت در مورد ازدواج مجاهدین با دختران کوچک بوده که در عراق و برای جنگجویان القاعده صادر شده است.

طی چند ماه اخیر چندین خبر در مورد ازدواج اجباری دختران کوچک و کم سن و سال با مردان بزرگ و پیر در برخی کشورهای عربی مانند عراق، عربستان، یمن، اردن، مصر و مراکش شنیده شده است. در بیشتر اینگونه ازدواج ها نیاز مادی پدر دختر و فقر شدید خانواده وی موجب شده که او را به ازدواج مردی ثروتمند در آورند که دهها سال از او بزرگ تر و حتی گاهی بسیار پیر است.

طی سال‌های اخیر که آمریکا عراق را به اشغال خود درآورده، گروه‌های مسلحی که خود را مجاهد می نامند، خانواده های عراقی را وادار و قانع می کردند که دختران کم سن و سال خود را به ازدواج آنان در آورند. این افراد به اصطلاح مجاهد، این خانواده های عراقی را با استفاده از فتواهایی که توسط شیوخ صادر شده بود، فریب می دادند. بیشتر جنگجویان این گروه‌های مسلح از کشورهای اردن، افغانستان، یمن، عربستان، الجزایر، مراکش و غیره بودند که برای مبارزه علیه اشغالگران به عراق آمده اند. اینگونه ازدواجها توسط مجاهدین بیشتر در شهرهایی مانند فلوجه و دیالی صورت می گیرد.

در همین راستا شیخ "کامل الجبوری" از شیوخ عشایر عراقی سرشناس در شهر فلوجه در این باره می گوید: خانواده های عراقی از سوی این افراد که خود را مجاهد می نامیدند تهدید می شدند و به اجبار با دخترانشان ازدواج می کردند.

وی در ادامه می افزاید: آنان حتی ائمه مساجد فلوجه، بعقوبه و برخی دیگر مناطق را فریب داده بودند که فتواهایی صادر کنند و بر اساس آن اهالی این مناطق را به این کار دعوت و آنرا فریضه ای دینی معرفی کنند که ثواب زیادی هم در پی خواهد داشت.

در پایان گفتنی است خبرهای چنین فتواهایی که امروز با نام مفتیان وهابی و یا شبکه القاعده در رسانه های غربی منتشر شده و به اسلام منتسب می‌شود به روایت‌هایی مضحک در مورد القاعده تبدیل شده است، با این حال نوک پیکان تمام چنین تبلیغاتی مسلمانان هستند که در بیشتر کشورهای غربی با نام تروریست و خشونت طلب از آنان یاد می‌شود.


مالیات بر ارزش افزوده

    نظر

مالیات بر ارزش افزوده جزء مالیات های مدرنی است که پس از جنگ جهانی دوم در کشورهای اروپایی وضع و عملاً از اواخر دهه 50 میلادی اجرایی شد. تا امروز بیش از 120کشور جهان این نظام مالیاتی را اعمال می کنند و در حال حاضر در بسیاری از کشورهای جهان، مخصوصاً کشورهای پیشرفته و صنعتی با نرخ بالای 17 تا 25 درصد اجرا می شود.

هر کالایی که در بازار فروخته می‏شود، در فرآیند تولید خود، توسط چندین تولیدکننده به تدریج ساخته شده است. به عنوان مثال یک نان ابتدا گندم بوده، سپس تبدیل به آرد شده و نهایتاً نان شده است. قیمت گندم موجود در هر عدد نان تا قیمت نان فروش رفته در نانوایی در این مراحل به تدریج افزایش یافته است که این افزایش حاصل زحمت تولیدکنندگان مختلف در مراحل مختلف تولید گندم تا فروش نان بوده است. به این ارزش اضافی ایجاد شده از دانه گندم تا نان، «ارزش افزوده» گفته می‏شود.

مهمترین مزیت اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده، شفافیت در معاملات اقتصادی و مستند سازی است. اگر برخی اصناف برای اجرای این قانون با دشواری روبرو هستند، به این دلیل است که فاکتورنویسی در آن صنف معمول نبوده است.

اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده، در درجه اول به نفع تولیدکننده داخلی است. در زمان اجرای قانون تجمیع عوارض، تولیدکنندگان ایرانی ناچار بودند بطور سلسله‏وار برای یک کالا مکرراً مالیات بپردازند یعنی مثلاً برای یک خودرو هم تولید کننده مواد اولیه، هم قطعه‏ساز و هم کارخانه تولیدکننده به طور جداگانه و هر کدام 3 درصد مالیات تجمیع عوارض می‏پرداختند اما در عین حال بنگاه‏های فروش خودرو، دلالان خودرو و شرکت‏های واردکننده خودرو، از پرداخت این مالیات معاف بودند. با اجرای مالیات بر ارزش افزوده، سلسله مراتب تولید از پرداخت مالیات بر تجمیع عوارض معاف می‏شوند و در عوض این توزیع‏کننده نهایی است که باید مالیات را محاسبه و از خریدار نهایی دریافت کند.

با اجرای مالیات بر ارزش افزوده، منافع 2 گروه از فعالان بازار به طور جدی به خطر خواهد افتاد. در درجه اول کسانی که پشت پرده به دلالی و واسطه‏گری مشغولند. کسانی که بدون اینکه در زحمت تولید شریک باشند و بدون اینکه در مقابل مصرف‏کنندگان تعهدی به عهده بگیرند، با قرارگرفتن در مسیر تولید تا مصرف، با خرید و فروش‏های مکرر باعث عدم شفافیت و التهاب در بازار می‏شوند. ضرر این عده بیشتر از این بابت است که براساس قانون مالیات بر ارزش افزوده، مسیر تهیه و توزیع کالاها شفاف می‏شود. با اجرای این قانون، کسانی که بی‏جهت در مسیر تولید تا مصرف قرارگرفته‏اند شناسایی شده و به تدریج حذف می‏شوند.

گروه دیگر ضررکننده‏ها از قانون مالیات بر ارزش افزوده، قاچاقچیان هستند. کسانی که خارج از مسیر قانونی و رسمی واردات، کالاهای خارجی را از بازارهای امارات، عمان، کردستان، آسیای میانه و حتی افغانستان و پاکستان دور از چشم قانون به داخل ایران منتقل کرده و بازار ایران را مملو از کالاهای بی‏کیفیت خارجی کرده‏اند. ویژگی اصلی این عده، عدم تعهد آنها در برابر مصرف‏کنندگان است چرا که نه گارانتی معتبری ارایه می‏کنند و نه حتی در قبال صحت و سلامت کالایی که ارایه می‏کنند، مسؤلیتی می‏پذیرند. با اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده، منافع این دسته از خرابکاران بازار، به شدت به خطر می‏افتد.

به طور خلاصه، قانون مالیات بر ارزش افزوده به ضرر کسانی است که از شفافیت بازار گریزانند و منافعشان در بهره‏برداری از شایعات، رانت‏های اطلاعاتی و قاچاق است.

قانون مالیات بر ارزش افزوده شامل همه کالاها و خدمات که در بازار ایران به فروش می‏رسند به استثنای 17 قلم کالای ذکر شده در ماده 12 این قانون می‏شود. درباره 2 کالای خاص سیگار و سوخت هواپیما هم این قانون استثنا دارد که از سیگار 12 درصد و از سوخت هواپیما 20 درصد مالیات بر ارزش افزوده اخذ خواهد شد.

پس به این ترتیب با استقرار این قانون اولاً دست واسطه ها و دلال هایی که کمترین نقش مثبتی در تولید و یا تجارت -به مفهوم واقعی آن- ندارند قطع می شود و این یک امتیاز بزرگ و غیرقابل انکار به نفع مردم خواهد بود.

در ثانی جلوی اقتصاد زیرزمینی که یکی از عوامل اصلی تورم و گرانی است گرفته می شود این نیز امتیاز دوم برای مردم و تولیدکنندگان و بازرگانانی است که نمی خواهند حرام خواری کرده و درآمدهای ناسالم داشته باشند.

بااجرای این قانون حساب های مالیاتی شفاف می شود و در نتیجه، شمار محدودی از صاحبان درآمدهای کلان که از امکانات عمومی بیشترین بهره را می برند و کمترین سهم را می پردازند، نمی توانند از پرداخت مالیات که حق دولت و به بیان دیگر حق مسلم مردم است طفره بروند. در حال حاضر، اصلی ترین اقشار تامین کننده درآمد مالیاتی دولت- بخشی از بیت المال- کارمندان و کارگران و قشرهای محروم و مستضعف جامعه هستند. یعنی توده های عظیم مردم که مالیات می دهند و از امکانات عمومی کمترین بهره را می برند و در مقابل آنها ، صاحبان درآمدهای بالا قرار دارند که مالیات نمی دهند و در همان حال از مالیاتی که اقشار محروم پرداخته اند بیشترین استفاده را می کنند.

به زبان ساده تر مردم به جای آن که مالیات کنونی تجمیعی 4درصدی را به طور غیرمحسوس پرداخت کنند، مالیات 3 درصدی پرداخت می کنند و از آنجا که پرداخت مالیات از سوی آنها کاملا محسوس و ثبت شده است، در مقابل انتظارات منطقی نیز از دولت خواهند داشت، به بیان دقیق تر، مصرف کنندگان مالیات کمتری می دهند و انتظارات به جا و منطقی نیز دارند.

اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده باعث شفاف شدن حساب ها، از رشوه دهی و رشوه خواری در عرصه مالیاتی کشور- که متاسفانه خیلی هم کم نیست!- جلوگیری می کند. چرا که در این حالت، از دست رشوه خوار کاری برنمی آید و رشوه دهنده نیز، خود مفت خور است و پول مفت به رشوه خوار نمی دهد.

انتظار می رود بزرگان و معتمدین بازار و اصناف با ژرف نگری عمیق در این قانون دعوت خیرخواهانه و منطقی دولت را لبیک گفته و نظرات کارشناسی خود را با کارشناسان دولت در میان بگذارند تا ضمن روشنگری درباره ماهیت این قانون نواقص احتمالی را برطرف کرده و راه سوءاستفاده دشمنان را که هر لحظه در جهت تضعیف این دولت گام بر می دارند، سد کنند.


2 شرط نامزد اصلاحات

    نظر

کیهان امروز در ستون "گفت و شنود" خود تحت عنوان "شرط" نوشت:

گفت: یکی از نامزدهای احتمالی جبهه اصلاحات برای نامزدی خود 2 شرط مطرح کرده است.
گفتم: چه شرایطی؟

گفت: اول این که بتوانم با ملت بر سر خواسته هایشان تفاهم کنم.

گفتم: اگر منظور ملت ایران است که مردم ایران بارها نشان داده اند خواستار اسلام، عدالت، مقابله با مستکبران، مبارزه با مفسدان اقتصادی، برخورد با فساد و بی بند و باری و حاکمیت اسلام ناب محمدی(ص) بر کشورشان هستند، یعنی ایشان بعد از 30 سال هنوز متوجه این موضوع نشده اند؟!

گفت: شرط دوم این است که با ساز و کارهای موجود تا چه اندازه امکان عملی کردن برنامه ها فراهم است.

گفتم: اگر می خواهد نامزد ریاست جمهوری ایران بشود که ساز و کارها به صورت قانونمند و از جمله قانون اساسی وجود دارد، بنابراین منظورش از سازو کارهای موجود چیست؟ مگر قانون اساسی و سایر قوانین را قبول ندارند؟!

گفت: ظاهراً منظورش تغییر در ساختارهایی نظیر قانون اساسی است چرا که در همین مصاحبه از رد شدن لایحه دوقلو که در تناقض آشکار با قانون اساسی بود ابراز نگرانی کرده است.

گفتم: شاید از تشکیل یک حکومت دیگر غیر از جمهوری اسلامی حرف می زند؟ چون قبلاً هم اطرافیان ایشان شعارهایی مثل؛ شهادت طلبی نشانه خشونت است! دوران اسلام گذشته است! باید اندیشه امام(ره) به موزه تاریخ برود! حمایت از مستضعفان به ما چه ربطی دارد!... و نظایر آن را مطرح می کردند.

گفت: پس این شرط ها چیست که ایشان مطرح کرده است؟!

گفتم: چه عرض کنم؟! به شخصی گفتند آیا حاضری مثل بقیه مردم به کشورت خدمت کنی؟ جواب داد به یک شرط، پرسیدند چه شرطی؟ گفت؛ به شرطی که پسرم در کنارم باشد. گفتند خب! پسرت کجاست؟ بگو تا او را بیاوریم و طرف گفت؛ هنوز ازدواج نکرده ام!

دست های زبر احمدی نژاد یا عبای شکلاتی خاتمی !

    نظر

حسین درخشان اپوزیسیون مقیم کانادا با اشاره به مصاحبه محمود احمدی نژاد با شبکه ان بی سی آمریکا، در مطلب اخیر سایت خود نوشته است : سطح بحث و زبانی که گفتگوگران با آن رییس جمهور را به چالش می‌گیرند واقعا قابل مقایسه با زمان خاتمی نیست. الان واقعا رییس جمهور هیچ تقدسی ندارد و حتی در تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی هم خبرنگاران هرچیزی را بخواهند به او می‌گویند و او هم پاسخ می‌دهد.

وی افزوده است : این خیلی به نفع حکومت است که کسی خود را بالاتر از نقد صریح نداند و مردم هم این تفاوت را که البته از زمان خاتمی شروع شد و احمدی‌نژاد این را بسیار فراتر برده می‌فهمند. جمهوری اسلامی واقعا پس از سی سال می‌‌تواند ادعا کند که زمین تا آسمان با سیستم دیکتاتوری قبل از انقلاب فرق کرده است.

درخشان با اشاره به یکی از مصاحبه های اخیر صداوسیما با رئیس جمهور، تصریح کرده: این ویدیو را بدهید به ایرانیانی که سالهاست از ایران دور بوده‌اند و ببینید چقدر شوکه می‌شوند از چالشی که رییس جمهور ممکلت در تلویزیون زنده خود حکومت توسط دو خبرنگار عادی می‌شود. شوخی نمی‌کنم. امتحان کنید.

این اپوزیسیون مقیم کانادا با بیان اینکه حرف زدن احمدی‌نژاد یک حسی را به آدم می دهد که واقعا در خاتمی نبود، در ادامه مطلب خود نوشته: این حس که این آدم رییس اجرایی یک مملکت بزرگ با 70 میلیون نان‌خور است و به جزییات کارهای زیردستانش بخصوص در مسایل زیربنایی وارد است و دقت می‌کند و نظر دارد؛ البته خاتمی فقط می‌نشست و حرفهای یک مدرس فلسفه‌ یا سیاسی را برای سال اول لیسانس را در مقام ریاست جمهوری تکرار می‌کرد.

درخشان تصریح کرده است: حرف زدن احمدی‌نژاد شبیه مهندسی است که پای ساختمان ایستاده و با لباس خاکی و آستین و پاچه بالا زده دارد کار می‌کند و ساختمان را بر اساس نقشه‌‌های قبلی آرام آرام بالا می‌برد، از کارگرانش کار می‌کشد و آنها هم از او حساب می‌برند و گاهی آنقدر کار می‌کند که شبها هم همان جا در ساختمان نیمه‌کاره و کنار کارگرانش می‌خوابد.

و در ادامه گفته : فرق احمدی‌نژاد و خاتمی فرق دستان احتمالا زبر و زمخت او با دست‌های نرم و لطیف خاتمی است. من یکی که حاضر نیستم در ساختمان کسی که دستهایش (مثل خودم) از برگ گل لطیف‌تر است زندگی کنم.

این نویسنده سابق روزنامه های زنجیره ای اصلاح طلب، با اشاره به انتخابات آینده ریاست جمهوری، اظهار داشته:
این آقای مهندس پای کار (احمدی نژاد) بدون شک دور بعد هم برنده خواهد شد. مردم تفاوت این دو دست و این دو ساختمان را می‌فهمند و دلشان می‌خواهد مملکتشان دست کسی باشد که برایش پاچه بالا بزند و کار کند.

درخشان در بخشی از مطلب خود نیز انتقاداتی را در مورد برخی سخنان احمدی نژاد مطرح کرده و نوشته است :
به نظر من بزرگترین اشکال احمدی‌نژاد این است که اغراق می‌کند، نقاط قوت را بسیار بزرگ می‌کند و نقاط ضعف را هم بسیار کوچک. البته این کاری است که کم و بیش همه‌ مدیران اجرایی در همه جای دنیا می‌کنند و طبیعی هم هست. چون ضعف نشان دادن در این سطح از مدیریت باعث تضعیف مدیریت‌های میانی می‌شود و چیزی که به لایه‌های پایین‌تر می‌رسد آن وقت تنها ناامیدی و افسردگی است.

وی تصریح کرده است : احمدی‌نژاد نباید زیاد اغراق کند. چون اولا خودش را ناآگاه از تجربه روزمره مردم نشان خواهد داد و دوم هم اینکه تفاوت‌اش را با دولت‌های قبلی در ذهن مردم کم‌رنگ خواهد کرد. بخصوص که از نظر عملی، احمدی‌نژاد با عزل و نصب‌های بی‌تعارف و پرتعدادش نشان داده که نقاط ضعف دولت خودش را قبول دارد و می‌بیند و برای رفع آن هم با کسی تعارف ندارد. ولی باید کمی در گفتارش هم این حس را بیشتر به مردم بدهد، مثل کاری که راجع به رییس سازمان ترتیب بدنی علی‌آبادی یک بار کرده بود. اظهار آگاهی از نقاط ضعف خیلی وقتها برعکس چیزی که به نظر می‌رسد به اعتماد بیشتر مردم منجر خواهد شد. البته نه همیشه و بخصوص درباره‌ی مسایل اساسی و سیاست خارجی باید با اعتماد به نفس بیشتر حرف زد.
 
 


مصاحبه ی جالب هوشنگ امیر احمدی

    نظر

هوشنگ امیر احمدی ، یکی از لابیست های ایرانی مقیم امریکا که اخیرا به دستور  آقای احمدی نژاد مشکلاتش برای سفر به ایران برطرف شده و مرتبا به تهران سفر می کند ،  در مصاحبه با رادیو آلمان به تشریح وضعیت موجود روابط ایران و امریکا پرداخته و نوید داده است که ایده ی  مذاکره و برقراری روابط ، با ابتکار احمدی نژاد ، اکنون به یک جریان و سیاست تبدیل شده است.

مصاحبه‌ ی هوشنگ امیر احمدی، استاد علوم سیاسی و کارشناس روابط ایران و آمریکا را در زیر می خوانید:

دویچه وله: آقای امیراحمدی شما از جمله کسانی هستید که همیشه نسبت به ایجاد مناسبات ایران و آمریکا اظهار خوشبینی می‌کردند و حالا هم آقای احمدی نژاد صریحا به امکان گفتگو با ایالات متحده اشاره کرده، خوب شرایط این گفتگو تا چه اندازه فراهم است؟

هوشنگ امیر احمدی: ببینید ما در ابتدای یک جریان خیلی مهم هستیم. مسایل ایران و آمریکا بسیار عدیده و پیچیده است. ولی مهمترین اتفاقی که باید می‌افتاد، افتاده است و آن  این است که مخصوصا طرف ایران این علاقه‌مندی را نشان بدهد که با آمریکا به مذاکره بنشیند. آمریکایی ها هم به نظر من این علاقه‌مندی را دارند.


این اظهار تمایل نسبت به گفتگو با آمریکا اولین باری نیست که از طرف آقای احمدی نژاد مطرح می‌شود، ایشان اولین رییس جمهور ایران پس از سی‌سال بوده است که این تمایل را صریح اعلام کرده ولی هیچگاه در این جهت حرکتی نکرده است، تفاوت حرف های الان با آ ن زمان چیست؟

زمانی این یک تحول فکری بود، الان دارد کم‌کم می‌رود که یک جریان باشد، یعنی دارد از یک ایده به یک سیاست تبدیل می‌شود. و این خیلی مهم است.


این سیاستی که به آن اشاره می‌کنید، چرا در مناقشه هسته‌ای خود را نشان نمی‌دهد؟ ‌آیا بدون حل این مسئله هیچگونه امیدی به "عادی سازی" مناسبات با جهان خارج هست؟

ایران یک موضعی در مسایل هسته‌ای‌اش دارد که به نظر من این موضع معقول است. یعنی می‌گوید ما حق‌مان است که غنی سازی کنیم و سر این غنی‌سازی حاضریم با شما مذاکره کنیم، اما نه درچهارچوب یک پیش‌شرط. تنها مشکلی که ایران دارد، این است که اروپا و آمریکا برای ایران پیش‌شرط گذاشته اند واین برای ایران قابل قبول نیست. ایران سه هزارسال سابقه تاریخی دارد، ملت بزرگی است، احترام دارد، عزت دارد.

در ایران برسر این مسئله اختلاف نظر وجود دارد. برخورد آقای احمدی‌نژاد با موضعگیری آقای ولایتی هم این را نشان داد. این اختلافات تا کجاست و آیا اجازه می‌دهد این مناقشه به راه حلی برسد؟

فکر نمی‌کنم این اختلاف برسر سیاست‌گذاری باشد. آقای احمدی‌نژاد سیاست آقای خامنه‌ای، رهبر انقلاب را اجرا می‌کند، آقای ولایتی هم مشاور بین‌المللی آقای خامنه‌ای است. بنابراین اختلافی برسر سیاست نیست. چیزی که آقای احمدی‌نژاد به درستی به آن اشاره کرده است، این است که آقای ولایتی سخنگوی دولت نیست. سیاستگذاری را شخص رهبری می‌کند، این را می‌دهد به دولت، دولت از طریق وزارت امور خارجه و شورای امنیت ملی این را اجرا می‌کند. مسیر درست این است.

این مسیری که به آن اشاره کردید در مورد خود آقای احمدی‌نژاد هم صدق می‌کند یا نه؟ ? چون وقتی ایشان می‌گویند هرلحظه بخواهد، می‌تواند با آمریکا وارد مذاکره شود، به او انتقاد می‌شود که تصمیم‌گیری در این زمینه در حوزه اختیارات رهبر است.

مسئله این جاست که در اصل اختلافی وجود ندارد، بلکه سر این که این چگونه منتقل شود به دنیای خارج و چگونه سر میز مذاکره اجرا شود، بحث است. دولت مجری این سیاست است که از طریق دو نهاد ، یکی وزارت خارجه و یکی شورای امنیت ملی است که آنرا پیش می‌برد. مخصوصا قضیه هسته ای در چارچوب امنیت ملی است که مطرح است. من اعتقاد ندارم که اختلاف نظر وجود دارد.

آمریکا با تغییر سیاست در مقابل ایران، جمهوری اسلامی را در برابر یک تصمیم جدی در رابطه با پرونده هسته ای اش قرار داده است. به نظر شما رهبری ایران ? اگر معقتدید اختلاف نظری ندارند و یکدست حرکت می‌کنند ? آمادگی این "عادی سازی" را دارند؟

اولا من نگفتم که همه نظام جمهوری اسلامی یکدست فکر و عمل می‌کند. به هرحال تفاوتهای زیادی هست. ولی در سطحی که ما داریم حرف می‌زنیم، یعنی در چارچوب مسئله هسته‌ای و رابطه ایران و آمریکا، این تصمیم استراتژیک را شخص رهبری می‌گیرد، انتقال می‌دهد به دولت، دولت اجرا می‌کند، و در این زمینه اختلافی وجود ندارد. در مسایل اقتصادی و اجتماعی هست که اختلافاتی وجود دارد.

آیا ایران، در چارچوبی که شما می‌گویید، آمادگی حل مناقشه هسته ای را دارد؟

به نظر من  ایران دارد برای حل مشکلاتش با دنیا و امریکا آماده می شود. موضوع هسته ای ، یکی از این مشکلات است.ایران هم آمادگی دارد، هم علاقمندی، اما ایران کشوری است که باید در چاچوب منافع ملی خودش جلو برود. یعنی در تحلیل نهایی حکومت اسلامی می‌گوید منافع ملی و امنیتی من باید در چارچوب هر راه حل پیشنهادی تامین شود.

آیا بسته پیشنهادی ?+? حاوی پیشنهادهایی نیست که امنیت ملی ایران را بهرحال بهتر از آنچه که امروز هست تامین کند و همین‌طور به رفع مشکلات اقتصادی کمک نماید؟

به همین دلیل هم ایران پیشنهاد ?+? را تا حدودی پذیرفته است و خودش هم یک پیشنهادی در مقابل ‌آن گذاشته است. و الان هم دارد سعی می‌کند بین ای ندو پیشنهاد یک تقاطعی را پیدا کند، که همه برنده شوند. ایران نمی‌خواهد آمریکا را ببازاند، آمریکا هم نباید فکر کند که ایران ببازد. این باید راه حلی باشد که هم ‌آمریکا ببرد، هم ایران و هم کشورهایی که در این رابطه ذینفع هستند ببرند.

و شما هم برای ایفای چنین نقشی به ایران رفته‌اید؟

من نقشم همیشه این بوده که سیاست‌ها و تفکرها و مسایل را شفاف‌تر کنم. من کار دیگری ندارم.