سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سیاست

استاد دانشگاه دزدخونه!

    نظر

دکتر صادق زیبا کلام که لقب استادی دانشگاه تهران را یدک می کشد در افاضاتی جدید کشور جمهوری اسلامی را دزدخونه نامید!
این استاد دانشگاه که به دادن گاف های عجیب شهره شده است و درباره ی هر موضوعی از نخود و لوبیا گرفته تا هوا و فضا نظر می دهد و نامه نگاری می کند شان مردم ایران اسلامی را همچون شان هم حزبی ها و هم پالکی های خودش پایین آورد و گفت : « آیا الگویی داریم جز اینکه از در و دیوار مملکت دزد و رانت‌خوار و فاسد اقتصادی می‌بارد و هرکجای کشور را بخواهیم نشان دهیم انگار دزدخونه باز کرده‌ایم!»
این استاد «امریکاشیفته» که چندی قبل رژیم کودک کش اسرائیل را به رسمیت شناخت و در دانشگاه یزد مناظره می کرد در اظهاراتی متناقض ابتدا عنوان کرد : «آمریکاستیزی از اهداف انقلاب نبود و اگر این آمریکاستیزی را از اصولگرایان و دلواپسان بگیریم آن‌ها چیزی برای گفتن ندارند و منافعشان به خطر می‌افتد و از کار بیکار می‌شوند.» و در ادامه چنین بیان کرد : «اگر من امروز آزادانه سخن می‌گویم آن را مدیون دلواپسان هستیم چون آنان این امکان را فراهم آوردند که بشود درباره هسته‌ای سخن گفت و من دستشان را می‌بوسم.»
باید به این استاد بزرگوار که بقول خودش و مادربزرگوارش «دین و ایمان درستی ندارد» بگوییم استاد ارجمند اتفاقا استکبارستیزی از اهداف اصلی این انقلاب بوده و خواهد بود. استکبارستیزی نه تنها از اهداف این انقلاب بوده که از اهداف پیامبران الهی و در راس آنها رسول ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) هم به شمار می رود و شما چون بقول خودتان دین و ایمان درستی ندارید از این مقوله سردرنمی اورید و بهتر است اطلاعات دینی خود را افزایش دهید. 
او که قبل از برجام وعده ی گلستان شدن ایران را می داد الان در اظهاراتی خلاف چنین سخن گفت : «در خصوص اقتصاد بر این عقیده‌ام که با برجام و بی‌برجام راه به جایی نخواهیم برد چرا که اقتصاد ما با گذشت 37 سال از انقلاب اقتصادی دولتی و فاسد داریم.»
ایشان با تحریف سخنان رهبر معظم انقلاب که در خطبه های نماز عید فطر چنین فرمودند : «در هر صورت سیاست ما در مقابل دولت مستکبر آمریکا هیچ تغییری نخواهد کرد. همان‌طور که بارها تکرار کردیم، ما با آمریکا در مورد مسائل گوناگون جهانی و منطقه‌ای مذاکره‌ای نداریم؛ در مورد مسائل دوجانبه مذاکره‌ای نداریم؛ گاهی در موارد استثنائی مثل این مورد هسته‌ای، براساس مصلحت، مذاکره کرده‌ایم؛ این مورد هم فقط نبوده است، قبل از این هم مواردی بوده است که من در سخنرانی‌های عمومی قبلی به آنها اشاره کرده‌ام. سیاستهای آمریکا در منطقه با سیاستهای جمهوری اسلامی 180 درجه اختلاف دارد. آمریکایی‌ها حزب‌الله را و مقاومت لبنان را - که فداکارترین نیروهای دفاع ملّی در یک کشورند - متّهم به تروریسم میکنند، از این بی‌انصافی بالاتر نمیشود. آن‌وقت در مقابل، دولت تروریست صهیونیستیِ کودک‌کُش را مورد حمایت خودشان قرار میدهند، با یک‌چنین سیاستی چگونه میشود معامله کرد، چگونه میشود مذاکره کرد، چگونه میشود به توافق رسید؟»
چنین افاضه می کند که : «مهمترین دستاورد برجام تعدیل بر نگاه تهاجمی در صدور انقلاب در خصوص جمهوری اسلامی و نگاه رادیکالی است که در این کشور وجود داشت و به همین دلیل است که بخشی از حاکمیت از فردای برجام، قرص و محکم می‌گوید توافق منجر به هیچ تغییری در ایران نخواهد شد.» 
آیا عدم تغییر سیاست در مقابل امریکای مستکبر و اسراییل کودک کش مساوی است با هیچ تغییری در ایران پس از توافق؟!شما متوجه نیستید یا خودتان را به نفهمیدن می زنید؟ ما با سیاست های استکباری مشکل داریم . با سیاست های غاصبانه مخالفیم. نگاه تهاجمی متعلق به ماست یا امریکا و اسراییل؟ واقعا از یک استاد علوم سیاسی بعید است!در ادامه باید به این استاد عرض کرد جناب استاد اگر این کشور یه زعم شما «دزدخونه» است شما سی سال استاد دانشگاهش بودید! دانشجوهای ناب این مملکت از آن دانشگاهی که شما استادش بودید فارغ التحصیل شدند اگر دزد پرورش یافته بهتر است نگاهی به درس های خود بیاندازید! البته ما قائل به این قضیه نیستیم و قاطبه ی مردم ایران و دانشجویان و فارغ التحصیلان را مبرا از این تهمت می دانیم . ما عده ای غارتگر بیت مال را مانند کف روی آب دریا می دانیم که بشدت در ساحل خود را نشان می دهند اما عمده ی مردم ایران مانند آب اقیانوس هستند. موج و سر و صدا ندارند اما عمق و عظمت و غنای بالایی دارند و صاحبان اصلی این انقلاب آنها هستند و انشالله انقلاب را به دست صاحب اصلیش خواهند داد. 


مسئول تمام آثار و تبعات احتمالی برجام!

    نظر

رهبر معظم انقلاب درنماز عید فطر فرمودند: "برای تصویب این متن (برجام) یک مسیر قانونی پیش بینی شده‌ای وجود دارد که باید طی شود. انتظار ما این است که دست اندرکاران، با دقت مصالح ملی را در نظر بگیرند و آنچه تحویل ملت خواهند داد، بتوانند با گردن افراشته درمقابل خدای متعال هم ارائه بدهند."
در جریان تصویب کلیات برجام 183 نماینده از اینکه بصورت علنی و با ورقه رای بدهند ابا کردند و رای به اخذ رای بصورت مخفی دادند! سئوال این است که وقتی 183 نماینده مخالف علنی شدن آرای خود، نمی‌توانند از رأی‌شان در برابر مردم و تاریخ دفاع کنند و سرشان را بالا بگیرند ومی‌ترسند که اسامی آنها مشخص شود، چطور می‌خواهند دربرابر خدا سرشان را بالا بگیرند؟! رأی نیاوردن این پیشنهاد وعلنی نشدن آرایی که عمدتاً طرفداران طرح مذکور وتیم آقای لاریجانی مخالف آن بودند، حکایت از این می‌کند که این افراد خودشان بهتر می‌دانستند که طرحشان قابل دفاع نیست.

به راستی افکار عمومی می‌پرسند این نمایندگان از چه چیزی می ترسند؟! کسانی که برجام را سرِ دست گرفته و از پیشترها در دفاع از آن یقه‌ها چاک می‌کردند، چگونه پای تاریخ که رسید پا پس کشیدند و حاضر نشدند اسامی‌شان به عنوان موافقین این طرح در تاریخ این سرزمین ثبت شود؟!

به نظر می‌رسد برخی از موافقین سینه‌چاک این طرح، آن چنان هم اعتقادی به آن ندارند، و تنها می‌کوشیدند تا با حمایت از آن، خود را به تیم مذاکره‌کننده و دولت نزدیک و نزدیک‌تر نشان دهند، و احتمالاً از ظرفیت‌های دستگاه‌های اجرایی برای عمل به وعده‌های پرشماری که قبلاً و درجریان رقابت‌های انتخاباتی به مردم حوزه‌ی انتخابیه‌ی خود دادند، استفاده کنند. به این ترتیب آن‌ها برجام را به مثابه ابزاری سیاسی می‌دیدند که می توانند با تمسک به آن؛ برای انتخابات اسفند ماه و جلب آرای مردم برای خود نمد بدوزند.

 برخی دیگر از نمایندگان هم احتمالاً درک چندان کاملی از متن برجام، و آن‌چه اجرای آن می‌توانست بر سر علم و تکنولوژی و امنیت این سرزمین بیاورد؛ نداشتند. این نمایندگان بیشتر به لابی‌ها و رایزنی‌های سیاسی پشت پرده‌ی فراکسیون‌های سیاسی مجلس اعتماد می‌کردند و طبعاً چندان اعتنایی هم به متن و نطق موافقین و مخالفین طرح در صحن نمی کردند، و دست آخر هم به هر کسی که قدرت لابی‌گری‌اش چربید؛ رأی دادند.

 به هرحال و فارغ از هر آن چه در صحن علنی مجلس اتفاق افتاد، افکار عمومی؛ نمایندگان و کسانی که به کلیات و جزییات  این طرح رأی مثبت دادند را مسؤل تمام آثار و تبعات احتمالی آن می دانند. تاریخ شهادت خواهد داد که چه کسانی پای امضای برجام ایستادند و نقل می‌کند که همان‌ها چگونه کوشیدند تا با پنهان‌کاری؛ رأی و امضای خود را مخفی کنند.
آقایان حفظ صندلی سبز مجلس به چه قیمت ؟ چرا وظیفه قانونی خود را با یک بیانیه سیاسی به دولت واگذار کردید؟ مگر شما قوه مقننه و ناظر بر عملکرد دولت نیستید؟ مگر شما قسم یاد نکردید؟
چگونه در بیست دقیقه مهمترین طرح مجلس نهم را تصویب کردید!؟ 
واقعا در پیشگاه خداوند متعال قادر به پاسخگویی هستید؟ یادتان باشد از قدیم گفته اند : « زمستان می رود و روسیاهی به زغال می ماند...» والعاقبه للمتقین 


استاد جنگ روانی!!

    نظر

در خبرها آمده بود که رییس جمهور گفته است : «جز یک رژیم غاصب در منطقه هیچ کشوری در دنیا نیست که نسبت به این توافق اظهار خوشحالی نکرده باشد و به کشور  ما تبریک  نگفته باشد  حالا  اگر گروه های کوچک افراطی کنار و گوشه حضور دارند از تعامل، اعتدال و آرامش خوشحال نیستند و به قولی میان آنها دعوا است. این تعداد را باید تحمل کرد چرا که در این شرایط برای آنان آسمان تپیده و شرایط سختی است که می بینند ایران با جهان تعامل و رابطه ای احترام آمیز دارد»
واقعا رییس جمهور فکر میکند دشمنان ما نباید از این توافق خوشحال باشند؟ برد را آنها کرده اند چرا نباید خوشحال باشند؟ واقعا رییس جمهور استاد جنگ روانی و دبیر شورای عالی امنیت ملی ما در 24 سال نمی داند که ابراز ناراحتی رژیم صهیونیستی یک جنگ زرگری بوده است و اخیرا نتانیاهو اعلام کرده که باید بدنبال اجرایی کردن توافق نامه برجام باشیم؟ 
منظور رییس جمهور از گروه های کوچک افراطی که در گوشه و کنار حضور دارند چه کسانی هستند؟  بعضی از نمایندگان مجلس است؟ آیا واقعا 100 نفر از نمایندگان مجلس که امروز به کلیات طرح برجام رای منفی دادند و 12 نفر که ممتنع رای دادند و نظرشان اگر منفی نبوده مثبت هم نبوده است در مقابل 139 رای که رای مثبت دادند گروه کوچک افراطی هستند؟ آیا ادبیات رییس جمهور در قبال نمایندگان مجلس شورای اسلامی باید این چنین باشد؟!! 
در جایی دیگر رییس جمهور نظر چهار وزیرش را که درباره کل اقتصاد ایران هشدار داده بودند و خطر بحران را گوشزد کرده بودند ابتدا رد کرد و سپس گفت سال گذشته از رکود رد شده بودیم و امکان دارد دوباره رکود برگردد!!
ایشان خود را استاد جنگ روانی میدادند و سعی میکنند با این لفاظی ها قضیه را جمع کنند و از استادی خود استفاده کنند ولی ایکاش این جنگ های روانی را در مقابله با عربستان سعودی که زوار بیت الله الحرام را به خاک و خون کشید ، بکار می بردند! کاش این جنگ روانی را در قبال کشورهای غربی که دشمنی شان را سالهاست به ما اثبات کرده اند نشان می دادند و کاش جنگ روانی را در قبال مردم و نمایندگان مجلس بکار نمی بردند! دولت براحتی مجلس شورای اسلامی را در قضیه برجام دور زد و متاسفانه عده ای از نمایندگان مجلس یا از سر نادانی و یا از ترس رای نیاوردن دوباره در انتخابات آتی به کلیات این طرح رای دادند و دست دولت را در انجام هر کاری باز گذاشتند! واقعا نمایندگانی که به این طرح رای دادند فکر میکنند اگر غربیها به تعهدات نیم بند خود در برجام عمل نکردند این دولت اقتدار دارد که با آنها برخورد کند؟ مگر توافق ژنو بارها توسط امریکا و غربیها نقض نشد؟ دولت چکار توانست انجام دهد؟ مگر دولت در قبال تجاوز سعودی ها به نوجوانان ما کاری انجام داد؟ مگر دولت در قبال شهید و مجروح شدن حاجیان کاری از پیش برد؟اگر نهیب رهبر معظم انقلاب نبود سعودی ها حتی پیکر پاک حاجیان را هم به ما تحویل نمیدادند! دولت در قبال این موضوع که وزیر ارشاد ما را به عربستان راه ندادند چکار توانست انجام دهد؟ براستی چرا عده ای اینقدر ساده لوح هستند؟ شاید هم بفکر منافع خودشان و رای آوردن در انتخابات آتی بودند که این چنین به کلیات طرح مربوط به برجام رای دادند! والله اعلم ... روزی همه ی ما در پیشگاه خداوند متعال بایستی پاسخگوی این اعمال باشیم ... والعاقبه للمتقین


خودکشی از ترس مرگ!

    نظر

با سلام 
در خبرها آمده است که «وزرای اقتصاد،صنعت،کار و دفاع در نامه‌ای مشترک به رئیس جمهور با انتقاد از برخی تصمیمات و سیاست‌های ناهماهنگ دستگاه‌ها، هشدار دادند اگر تصمیم ضرب‌الاجل اقتصادی گرفته نشود، رکود تبدیل به بحران خواهد شد.» 
این نامه در تاریخ هجدهم شهریورماه 94 نگاشته شده و برای رییس جمهور ارسال شده است اما علنی کردن این نامه بعد از حدود یکماه انجام شد و باعث شگفتی گردید. اینکه کشور ما در رکود ، آنهم رکود شدید قرار دارد اظهر من الشمس است . درست است که رییس جمهور در سال گذشته در مشهد مقدس اعلام کرد که ما از رکود رد شدیم! اما هیچ کس این سخن را واقعی ندانست و با تعجب و حیرت به این سخن نگریست. نامه این وزرا مهر تاییدی بر عدم عبور از رکود بود! برای افشای این نامه دلایل زیادی را اعلام کرده اند اما بنظر می رسد مهمترین دلایل رسانه ای کردن یک نامه درون سازمانی که به نوعی خودزنی محسوب می شود دو مورد است : 
اول - آشکار شدن اختلافات تیم اقتصادی دولت و اختلاف در حلقه اول دولت با حلقه دوم می باشد  و اینکه احتمالا رییس جمهور برای دیدار با وزرا وقت نمی گذارد و یا نمی گذارند که وقت بگذارد و وزرا مجبور به نامه نگاری شدند و وقتی از نامه نگاری هم طرفی نبستند آن را رسانه ای کردند تا بتوانند برای آن جوابیه ای از طرف رییس جمهور بگیرند و بقول خودشون مملکت را از بحران نجات دهند.
دوم - با توجه به اینکه تمام هم و غم دولت تصویب برجام و تکیه بر بیگانگان برای بازسازی اقتصاد کشور است شاید یکی از دلایل رسانه ای کردن این نامه تحت تاثیر قرار  دادن مجلس شورای اسلامی برای تصویب سریع تر برجام باشد تا بتوانند با جنگ روانی که راه می اندازند و مملکت را در آستانه بحران معرفی می کنند مجلس را مجبور کنند در اسرع وقت برجام را تصویب کرده و به مرحله اجرا وارد نماید.
و بنظر می رسد مورد دوم صحیح تر است چرا که روال اینست که اگر وزیری نتواند کار انجام دهد استعفا می دهد و از کار کنار می رود و معمولا خودزنی انجام نمی دهند و برای دولت هزینه اضافه بوجود نمی آورد!
امروز روز استیضاح وزیر راه و مسکن است و هم اینک این استیضاح در حال انجام است . برای دفاع از عملکرد آخوندی شخص رییس جمهور حضور پیدا نکرده است! شاید دولت خواسته آخوندی را فدا کند تا هفته آینده جو مجلس به سمتی برود که ناگزیر شوند برجام را تصویب کنند، چرا که بعد از یک استیضاح و حذف یک وزیر فضا به نفع دولت شکل می گیرد و یک بار روانی بر دوش نمایندگان سنگینی میکند و ای بسا در مخالفت با برجام کوتاه بیایند . هر چه باشد رییس جمهور خودش را «استاد جنگ روانی » می داند و بعید است که در عمل از این هنرش استفاده نکند!!
از طرف دیگر هیات رییسه که از اعلام وصول استیضاح وزیران معمولا طفره می رود با 13 امضا این استیضاح را اعلام وصول کرده و به جریان انداخته است و بعید نیست این استیضاح نیز به نحوی برنامه ریزی برای تصویب برجام باشد! خدا کند نمایندگان احساسی تصمیم نگیرند و با عقلانیت برجام را فدای یک استیضاح نکنند گرچه متاسفانه چون به انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیک شده ایم  گروهی از نمایندگان مجلس دست به عصا شده اند و با مصلحت اندیشی تصمیم گیری می کنند که در مجلس آینده هم حضور داشته باشند!
درباره ی برجام بسیار سخن گفته شده است و محسنات و مضرات آن نیز بیان شده است خصوصا در گزارش کمیسیون بررسی برجام این قضیه بخوبی نشان داده شده است. در برجام راه های نفوذ زیادی برای دشمن و خصوصا امریکا نهادینه شده است و شاید بتوان گفت قبولی برجام از طرف ما یک خودکشی از ترس مرگ است ...
والله اعلم و العاقبه للمتقین 


عزت اسلامی

    نظر

بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
درگذشت مظلومانه حجاج بیت الله الحرام را تسلیت عرض میکنم . در خبرها آمده بود که عربستان به هیات ایرانی به سرپرستی علی جنتی وزیر ارشاد ویزای حضور در عربستان را نداده است و در خواست ظریف از وزیر امور خارجه عربستان در نیویورک نیز رد شده است! واقعا جای بسیار تاسف است. اینکه عربستان در قبال ما چنین رفتاری انجام میدهد عجیب نیست، وقتی دولتمردان ما در قضیه حج عمره و یمن ضعیف عملکردند، وقتی اینجور به نظر رسید که دولت جمهوری اسلامی ایران به توانایی های دفاعی خود اعتقاد آنچنانی ندارد ( صحبت ظریف پیرامون قدرت دفاعی ایران) ، وقتی رییس دولت بجای دادن روحیه و بیان کردن واقعیت ها ، خزانه را خالی و دست خود را خالی تر از خالی معرفی می کند باید عربستان با ما چنین رفتاری کند. اگر در قضایای قبلی اقدامات موثر و محکم انجام می دادیم عربستان جرات نمی کرد اینگونه حاجیان ما را قربانی کند و حتی از دادن اجساد و ورود هیات ایرانی خودداری ورزد! اگر رییس جمهور ایران پس از این اتفاق به سرعت به کشور برمی گشت و به دادن یک پیام عاطفی در شبکه اجتماعی بسنده نمیکرد عربستان جرات نمیکرد اینجور با ما رفتار نماید.نکته جالب و تاسف برانگیز اینست که تجمع دانشجویان در مقابل سفارت عربستان از سوی وزارت کشور مجوز نمیگیرد! واقعا ما به چه سمتی می رویم؟ آقایان وزارت کشور این رفتار شما چه معنایی دارد؟  
متاسفانه سیاست خارجی ما در مسیری قرار گرفته که با ادعای کنار آمدن با کدخدا عزت ایران اسلامی را کمرنگ کرده است. وقتی تمام هم و غم یک دولت برقراری رابطه با مستکبرین باشد و مستضعفین عالم را فراموش کند و دون شان خود بداند که با کشورهای کوچک مراوده داشته باشد این چنین عزت اسلامی را خدشه دار می کند که به وزیر ارشاد ما و هیات همراهش ویزای سفر داده نشود! جناب آقای رییس جمهور شما قبل از اینکه حقوقدان باشید یک روحانی هستید و آیات قرآن را بهتر از ما می شناسید آیا آیه ی  « نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثین» به حکومت مستضعفین در زمین اشاره ندارد؟ حکومتی که بنا به روایات تبلور و جلوه ی واقعی آن حکومت حضرت مهدی (عج) می باشد؟ از چه رو شما دست دوستی را به سمت مستکبرین دراز کرده اید؟ آیا نمی دانید این دراز کردن عزت ما را خدشه دار می کند؟ دولت جمهوری اسلامی بایستی تا دیر نشده در رفتار خود تغییری جدی بوجود آورد چرا که اکنون جان انسانهای این کشور اسلامی به خطر افتاده و در خانه ی امن الهی نیز سایه ی مرگ بر سر ایشان قرار گرفته است. عزت از آن خداست و به هر که خواهد عطا می کند وقتی خدا را در راس ببینیم و دست بسوی کدخدا دراز نکنیم خدا هم به ما عزت عطا می کند. والعاقبه للمتقین


قانون

    نظر

متاسفانه این روزها تناقضات زیادی را در رفتارهای دولتمردان می بینیم و این نشان از بی تدبیری آقایان است . درست است که شعار تدبیر و امید را یدک می کشند اما در عمل متاسفانه تدبیری دیده نمی شود. هر روز یکی از مسولین صحبتی می کند و فردای آن روز و یا بعضا همان روز مسول دیگری صحبت شخص قبلی را نقض می کند. آمارهای غیر واقعی و چندگانه درباره واردات از چین در سالهای 84 تا 91 یکی از این تناقضات است که واقعا خنده دار شده است . یکی دیگر از این مسایل قضیه تصویب برجام در مجلس است. امروز صالحی یک حرف می زند و فردا نقیضش را می گوید. فردا نوبخت چیزی می گوید و روز بعد روحانی چیزی فراتر می گوید و این قصه سر دراز دارد و دلیل ان اینست که هرکس به زعم خود صحبت می کند در حالیکه همه باید حول محور قانون صحبت کنند. قانون اساسی این مملکت به صراحت می گوید : مطابق اصول 77 و 125 قانون اساسی تمامی معاهدات، مقاوله‌نامه‌ها و موافقت‌نامه‌های بین‌المللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد و استفساریه شورای نگهبان نیز تاکید می‌کند هر سند بین‌المللی  که برای کشور تعهدآور باشد - صرفنظر از نام و عنوان آن- نیاز به تصویب مجلس دارد از این‌روی، برجام به دلیل تعهداتی که برعهده کشورمان می‌گذارد، باید به تصویب مجلس برسد.
اما آقای رئیس‌جمهور می‌گوید ما چیزی را امضاء نکرده‌ایم که نیاز  به تصویب مجلس داشته باشد! این اظهارنظر در حالی است که:
مطابق اصل 125 قانون اساسی، امضای عهدنامه‌ها و توافق‌نامه‌ها از سوی رئیس‌جمهور و یا نماینده قانونی وی فقط بعد از تصویب مجلس شورای اسلامی امکان‌پذیر است. 
این قضیه خیلی واضح است و حتی اگر کسی ان قلت داشته باشد مفسر قانون اساسی شورای محترم نگهبان است و همه باید در مقابل سخن شورای نگهبان و تفسیر اون مطیع باشند تا قانون در این مملکت مستقر شود وگرنه اگر هرکسی ساز خود را بزند و فقط حرف خودش را قبول داشته باشد که سنگ روی سنگ بند نمی شود. 


حقوقدان!

    نظر

حسن روحانی امروز در اجلاس مشترک هیات دولت و استانداران سخنانی رو بیان کرد که جای بسی تعحب است . وی با بیان این که «اینجا جمهوری اسلامی ایران است و قانون اساسی در آن حاکم است»، اظهار داشت: ما جایی را در کشور نداریم که بخواهد افراد صالح و دلسوز را که می‌خواهند با استفاده از تجربیاتشان به کشور خدمت کنند حالا از هر جناحی که باشند رد صلاحیت کند. تمام گروه‌ها و دسته‌جات سیاسی قانونی مورد احترام هستند. همه از نظر دولت برابرند و آن جایی که باید بگوید فردی برای شرکت در انتخابات صالح است یا نه هیأت‌های اجرایی هستند و ما هیأت اجرایی نداریم که یک جناح را تأیید صلاحیت کند و یک جناح دیگر را تأیید صلاحیت نکند.
او افزود : شورای محترم نگهبان ناظر است نه مجری. مجری انتخابات دولت است. دولت مسئول برگزاری انتخابات است و دستگاهی هم پیش‌بینی شده که نظارت کند تا خلاف قانون صورت نگیرد. شورای نگهبان چشم است و چشم نمی‌تواند کار دست را بکند، نظارت و اجرا نباید مخلوط شوند باید به قانون اساسی کاملاً توجه کرده و عمل کنیم.
ظاهرا حاج حسن آقا یادش رفته که نظارت شورای نگهبات طبق قانون اساسی استصوابی است و این نظارت شامل کلیه مراحل انتخابات از جمله تایید صلاحیت ها می باشد.این استفساریه رو ببینید :

 

و سوالی که پیش میاد اینه که اگر بقول حاج حسن کار تایید صلاحیت وظیفه دولت است نه شورای نگهبان ، آیا الان ایشون رییس جمهور بود؟
واقعا انتظار داشتید دولت احمدی نژاد ، حسن روحانی رو تایید صلاحیت کنه؟و یا مشایی رو رد صلاحیت کنه؟ راستی نظرتون چیه دولت صلاحیت رقبای خودش در انتخابات رییس جمهوری بعدی رو بررسی کنه؟
قانون گذار بسیار ظریف راه اینگونه تخلفات رو بسته است و اگر حاج حسن آقای حقوقدان از این نکته غافل است یا خودش را به غفلت زده یا مدرک حقوق ایشون یه مشکلی داره!

 


هشدار

    نظر

چند نکته درباره توافق نامه هسته ای
آقایان مسوول
اگر روزی نفت در این کشور تمام شود آیا بغیر از انرژی هسته ای نیروی دیگری را می شناسید که از اون استفاده کنید؟
در کشوری که آب های زیرزمینی آن در حال اتمام است آیا داشتن انرژی هسته ای برای شیرین کردن آب دریا عقلانی نیست؟
اگر جنگ آینده جنگ آب است آیا با توجه به بحران آب در منطقه و خشک شدن احتمالی  دشت های ایران در آینده داشتن انرژی هسته ای لازم و ضروری نیست؟
چرا کشورهای غربی ابرقدرت شده اند؟ آیا غیر از علم و سلاح اونها رو ابرقدرت کرده است؟
آیا عقلانی و منطقی است که علم خود را به کنار بگذاریم ، سلاح برای دفاع از خود تولید نکنیم؟
آیا منطقی است که برای هر خرید نظامی و تجهیزاتی از غربیان اجازه بگیریم و اگر اجازه دادند اینکار را انجام بدهیم؟
آیا شان ملت ایران است که بازار غرب شود و خودش نتواند بدون اجازه آنها به آنچه نیاز دارد برسد؟
آیا می دانید امریکا و غرب روزی با شما سر میز مذاکره به توافق رسیدند که حس کردند کشور شما قوی و قدرتمند است؟
آیا اگر این قدرت را با دست خود تضعیف کنیم باز هم به ما چنین نگاهی خواهند داشت؟
آیا آیندگان ما را بخاطر این عقب نشینی مورد شماتت قرار نمی دهند ؟ 
براستی آیا غربی ها و امریکا دلشون به حال ما سوخته است ؟
آیا براستی عقل باور می کند در این توافق سه گل زدیم و دو گل خوردیم و هر دو هم برنده بودیم؟ 
یکی از نمایندگان دموکرات و طرف دولت صراحتا گفت ما همان گونه که به نیروهای معتدل در درون دولت شوروی کمک کردیم تا شوروی فروپاشید در فرآیند این توافق به نیروهای معتدل در ایران نیز کمک می کنیم تا جمهوری اسلامی فروبپاشد.


سانتریفیوژ آلوده و برجام آلوده به نیرنگ!!

    نظر

اظهارات رئیس‌جمهور مبنی بر واردات انبوه سانتریفیوژهای آلوده به کشور در سال 82 که منجر به اتهام‌پراکنی آژانس علیه کشورمان شد، با واکنش‌های متفاوت روبه‌رو شده است.
سایت عصر ایران از سایت‌های حامی دولت با اشاره به این بخش از اظهارات روحانی نوشت: آنچه از منظر رسانه‌ای قابل توجه بود اخم‌های گاه و بیگاه رئیس‌جمهور بود که اعتماد به نفس دو خبرنگار تلویزیون را سلب می‌کرد. هرگاه که می‌خواستند مسیر برنامه را به سویی دیگر سوق دهند و مثلا ماجرای سانتریفیوژهای آلوده در سال 82 را پیش کشیدند ابتدا اخمی کرد و بعد توضیح داد و عملا خبرنگاران و خصوصا آقای عابدینی را کنترل می‌کرد(!)
اما حمید رسایی نماینده تهران دراین‌باره نوشت: در بخشی از اظهارات آقای روحانی، اشاره یا اعترافی درخصوص ریشه و آغاز مشکلات هسته‌ای و فشارها علیه ایران بود. ایشان تصریح کردند که آغاز فشارهای بین‌المللی علیه ملت ایران، مربوط می‌شود به وارد کردن تعدادی از سانتریفیوژهای دست دوم آلوده که باعث بهانه‌گیری غربی‌ها و ماموران آژانس و داستانی شد که 12سال به طول انجامید. جالب‌تر این بود که جناب روحانی گفتند چون سانتریفیوژها را در بسته‌بندی‌های مناسب قرار داده بودند، ما فکر کردیم آنها نو هستند اما بعد از خریداری و جاگذاری متوجه شدند که سانتریفیوژها دست دوم بوده‌اند! به نظرم آقای روحانی اگر کمی بیشتر تامل کند و دست از خوشبینی به سران غربی بردارد، به این نتیجه برسد که این داستان، خیلی هم اتفاقی نبوده بلکه طرحی برای درگیر کردن جمهوری اسلامی در یک بازی سیاسی بوده است.
وی ادامه می‌دهد: 12 سال فشار روی کشور و مردم! چقدر راحت رئیس‌جمهور امروز و دبیر شورای عالی امنیت ملی دیروز در زمان ریاست‌جمهوری محمد خاتمی با یک لبخند از آن عبور کرد! فقط یک لحظه تصور کنید اگر این اتفاق در دوره ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد و دبیری شورای عالی امنیت ملی جلیلی اتفاق افتاده بود، رسانه‌های اصلاح‌طلب و مدعی اعتدال چه یقه‌هایی پاره می‌کردند و مثل آقای روحانی چه می‌کردند!! آقای روحانی! چقدر ساده از کنار کاری که 12 سال پیش انجام دادید و در تمام این سال‌ها فشارهای بین‌المللی و تحریم‌های ظالمانه را بر مردم ما تحمیل کرد، گذشتید. تازه فهمیدیم چه کسی سنگ را در چاه انداخته بود... روحانی مچکریم!

جناب آقای روحانی سال 1382 شما و دولت اصلاحات به سادگی گول خوردید و سانتریفیوژ کهنه آلوده به مواد رادیواکتیو را وارد مملکت کردید و باعث 12 سال فشار و تحریم و عقب ماندگی در ایران اسلامی شدید! بهتر نیست بابت این اشتباه از مردم عذرخواهی کنید؟ رییس دولت اصلاحات نباید از مردم بابت این اشتباه حلال بودی بطلبد؟ و نکته مهم تر اینکه جناب آقای رییس جمهور آیا امکان ندارد باز هم گول غرب را خورده باشید؟ آیا بعید نیست آنها که دیروز سانترفیوژ دسته 2 آلوده به شما دادند امروز «برجام» آلوده به مکر و حیله و نیرنگ به شما و تیم هسته ای تان قالب کرده باشند و شما چند سال بعد متوجه بشید و دوازده بعد آن را در رسانه ملی بیان کنید ، بدون اینکه حتی عذرخواهی کنید؟!!!!!