سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سیاست

تیزهوشی آیت الله خامنه ای

سیاست ,     نظر

«آلن آیزنبرگ»، تحلیلگر مشهور آمریکایی، در گزارش مشروحی در «لوس‌آنجلس‌تایمز»، با تأکید بر این‌که با تیزهوشی آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در کنترل مواضع رئیس‌جمهور و هدایت او به سمت پیگیری برنامه هسته‌ای ایران، هرگونه برخورد خشن با جمهوری اسلامی به انسجام ملی ایرانیان منجر می‌شود، نوشت: هم‌اکنون تنها راه مؤثر آمریکا و اروپا در برابر تهران، بروز علایم انعطاف است.

 «آیزنبرگ» که به تازگی یک دوره مطالعاتی ویژه راجع به جزییات برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی را در دانشگاه استانفورد گذرانده است، تأکیدات مکرر آیت‌الله خامنه‌ای را بر پرهیز جمهوری اسلامی از ارائه یک راه‌حل خشن برای حل مسئله اسرائیل و رد راه‌هایی چون به آب ریختن یهودی‌ها و یا آتش زدن اسرائیل و تأکید بر راه‌حل‌های دمکراتیک و کنترل مواضع رادیکال احمدی‌نژاد، عاملی می‌داند تا غرب، نتواند در این موضوع، واکنش خشنی از خود نشان داده و استراتژی حذف جمهوری اسلامی، با بن‌بست روبه‌رو شود.

«آلن آیزنبرگ»، نویسنده «اینترنشنال نیوزویک»، می‌گوید: به تازگی یک دوره مطالعاتی را راجع به برنامه هسته‌ای ایران در دانشگاه استانفورد به پایان رسانده است، او می‌نویسد: ایالات متحده و اروپا باید کاری کنند تا تهدیدات از سوی ایران را خنثی کنند.

در چهار سال گذشته، به ویژه در همین چند وقت اخیر که رئیس‌جمهور جدید رادیکال ایران، اختیار امور را به دست گرفته است، اظهارات سال 2002 بوش، مبنی بر این‌که ایران را جزیی از «محور شرارت» خوانده و این کشور را تهدیدی برای صلح جهانی لقب داده بود، به بهترین نحو تحقق یافته است.

از آنجایی که زمامداران ایران، هنوز اظهارنظرها و مواضع جنجالی خود را حفظ و تهدید کرده‌اند که برنامه هسته‌ای‌شان را از سر خواهند گرفت، ایالات متحده و اروپا، کار چندان مؤثری برای خنثی کردن این تهدید انجام نداده‌اند.

بحث‌های ادامه‌دار اروپا، حاکی از آن است که آنان به خاطر برنامه‌های هسته‌ای ایران، خواهان انجام اقدامی تهاجمی علیه این کشور هستند. کسانی هم که مخالف پاسخ خشن به ایران هستند، تمایل زیادی برای دفاع از این کشور دارند.

بمباران تأسیسات هسته‌ای یا اعمال تحریمات شدیدی که از سوی اروپا، درباره آن سخن گفته می‌شود، تنها باعث گرد آمدن مردم به دور روحانیون می‌شود و علاوه بر آن، انجام هرگونه اصلاحات دمکراتیک یا انقلابی را به تعویق می‌اندازد. البته هدف قرار دادن مراکز هسته‌ای ایران، بسیار سخت است، چراکه آنان در محیط‌های مخفی و سری قرار گرفته‌اند.

آیت‌الله خامنه‌ای، احمدی‌نژاد را تحت نظارت شدید خود قرار داده تا به جای «محو اسرائیل» به موضوع برنامه هسته‌ای توجه کند. رهبر ایران همچنین آشکارا اعلام کرده است: ایران، قصد حمله به اسرائیل را ندارد.
این بحث و گفت‌وگوها، غرب را به سمت نقطه ضعف استراتژیکی کشانده است.

آمریکا برای رسیدن به توافق با ایران، دست به دامن یک سری تاکتیک‌های آزاردهنده شده است؛ مانند پشتیبانی‌های نه چندان گرم از مذاکرات اروپاییان با ایران، تهدیدات نظامی مرموز و ادواری، تحریمات خارجی و روش خاموش دیپلماتیک.

مذاکرات اروپاییان به سهم خود، فاقد سختگیری و دندان‌تیزی لازم است. وزرای خارجه اروپایی، همواره در لفاظی قوی بوده‌اند، اما هیچ نتیجه‌ای از آن نگرفته‌اند. از همه مهم‌تر آن‌که، ایالات متحده و اروپا در کشیدن پای برخی کشورهای خارجی مثل روسیه و چین به میان گود، ناکام مانده‌اند؛ کشورهایی که از حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل برخوردارند و می‌توانند، هرگونه پاسخ چندجانبه معناداری را از بین ببرند.

باید گفت که تهران، بسیار ماهرانه، توانسته است از محدودیت‌های روش‌هایی که اروپا و آمریکا در پیش گرفته‌اند، استفاده لازم را ببرد و با تأکید روی برنامه هسته‌ای خود، به دنبال همتایان استراتژیکی‌اش بگردد تا بتواند آنها را با منابع وسیع نفت و گاز خود، وسوسه کند و به سرکوب دمکراسی در خانه‌اش ادامه دهد.

در کنار دیگر انگیزه‌های ایران برای داشتن برنامه هسته‌ای که می‌خواهد برای تولید انرژی از آن بهره ببرد، به نظر می‌رسد، رؤسای ایرانی بیشتر علاقه‌مند به نتایجی هستند که به آنان این امکان را بدهد که خودشان در کشور، غنی‌سازی اورانیوم داشته باشند؛ پیشنهاد خطرناکی که حاکی از پیشینه فریبکارانه روحانیون و دولت رادیکال ایران است.

حتی در صورت ازسرگیری غنی‌سازی اورانیوم، باز امکان ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت وجود دارد. بیش از نگرانی‌ها از بابت رفتار ایران، این مسئله، باعث نگرانی است که ایران هنوز در موقعیت فعلی، آسوده و در امان باقی مانده است.

غرب باید واکنش‌های استراتژیک خود را به شیوه‌های زیر گسترش دهد: ایالات متحده آمریکا و اروپا به همان روش دیپلماتیک اولیه خود، باید در جهت جذب توافقات و حمایت‌های بیشتر از سوی «مسکو» و «پکن» برآیند و کاری کنند که جایگاه موضوع هسته‌ای ایران، پرخاشگرانه و خصمانه‌تر بنماید. روسیه هنوز هم به نحو خطرناکی با ایران رابطه دارد (به تازگی آنان یک معامله تسلیحاتی یک میلیارد دلاری داشته‌اند).

چین بیشتر از آن‌که مراقب برنامه و قدرت هسته‌ای ایران باشد، به وابستگی گازی و نفتی خود فکر می‌کند، اما نمی‌خواهد ببیند که ایران به بمب هسته‌ای دست پیدا کند؛ از این گذشته، روسیه و چین اعمال قدرت مالی و اقتصادی بسیاری بر ایران دارند. البته یادآور می‌شویم که استفاده از اعمال تحریمات از سوی این دو کشور بر ایران، می‌تواند همچون یک عامل واقعی بازدارنده و ترساننده عمل کند. برای مثال؛ پوتین می‌تواند به تهران به طور جدی اعلام کند که سرنوشت همکاری‌های نظامی ایران و روسیه، وابسته به توافقی است که بر طرح غنی‌سازی اورانیوم مسکو، انجام می‌شود. آمریکا هم باید هدفمندتر با ایران مراوده داشته باشد. هرچند احمدی‌نژاد در بالاترین حد تعصب و افراط قرار دارد. ایران و آمریکا انگیزه‌ها و تمایلات دوجانبه مهمی با هم دارند که می‌توانند بدون یک تنش‌زدایی کامل، در مورد آنها به بحث و گفت‌وگو بنشینند و آمریکا نیز می‌تواند با استفاده از خلیل‌زاد، مذاکراتی را با سران ارشد ایران درباره موضوعات مرتبط با عراق، آغاز کند.

ایران آشکارا این تلاش را مورد بی‌اعتنایی قرار داده است. ارائه پیشنهادهای همکاری و برقراری ارتباط از سوی ایالات متحده آمریکا و رد آن از سوی تهران، به ایرانی‌ها نشان می‌دهد که تقصیر به گردن رؤسای آنهاست، نه آمریکا؛ رؤسایی که در جهت تعمیق انزوا و بدتر کردن دشمنان اقتصادی عمل می‌کنند.

حال وقت آن است که زمینه برای دادن ویزا به دانشجویان ایرانی آسان‌تر شود تا تعداد بیشتری از آنان، بتوانند در آمریکا درس بخوانند. به این ترتیب، روبه‌رو شدن آنان با فرهنگ آمریکا، بهترین راه از بین بردن افسانه‌های شرورانه‌ای است که تهران با نام «شیطان بزرگ» آن را اشاعه می‌دهد.

اروپا نیز به سهم خود باید برای ازسرگیری مذاکرات عجله کند. اگر ایران بار دیگر از مسیر مذاکرات خارج شود و غنی‌سازی اورانیوم را از سر بگیرد، موضوع خود به خود و بدون توجه به واکنش تهدیدآمیز، به شورای امنیت ارجاع داده خواهد شد. اروپا باید توانایی این را داشته باشد که به ایران نشان دهد، می‌تواند آمریکا را تحریک کند که در صورت همکاری ایران، دست به تدابیر اساسی‌تر همچون «لغو تحریمات» بزند.


خبر خوش هسته ای و پیامدهای آن

اعلام دستیابی ایران به فناوری غنی‌سازی اورانیوم با آزمایش موفق پانل 164 تایی سانتریفیوژ، واکنش‌های متفاوتی در غرب و به ویژه ایالات متحده آمریکا داشته است.

به گزارش سرویس بین‌الملل «بازتاب»، هرچند برخی نظیر رایس و بولتون این پدیده را ناشی از ضعف سازمان ملل دانسته و خواستار شدت عمل شورای امنیت در برابر ایران شده‌اند، بسیاری از طیف‌های فکری این کشور خواستار دادن هویج تازه به ایران و حل مشکل با این کشور شده‌اند.

«واشنگتن‌پست» نوشت: موضوع بی‌‌اعتنا و مبارزه طلبانه ایران، دست‌های آمریکا را برای دادن پاسخ مناسب بسته است.

«کلیفورد کوپکان»، تحلیلگر گروه تحقیقاتی اوراسیا گفته که مرتبا ما بر اساس جهت و روش دیپلماسی تهدید و اجبار تلاش کرده‌ایم و ایرانی‌ها فقط یک پیام خیلی واضح و روشن از موضع خود، اعلام کردند: «خوش‌رفتاری فایده ندارد»، این روش هیچ‌وقت کاری از پیش نمی‌برد و تنها راه دیپلماتیکی که ما تاکنون آن را امتحان نکرده‌ایم، معامله و مذاکره مستقیم است.

«ریچارد.ان.هاس»، مقام ارشد دولتی سابق بوش، در شورای روابط خارجی آمریکا که ریاست آنجا را بر عهده دارد، طرحی را پیشنهاد کرده که ایران بتواند به غنی‌سازی بسیار محدود بپردازد که البته همراه با نظارت و برخورداری از یک‌سری منافع اقتصادی و تضمینات امنیتی است و در آن موقع اگر ایران شرایط را نقض کرد، عواقبی جز اعمال تحریمات و رویارویی با یک فشار نظامی قابل تصور نخواهد داشت.

«جان بولتون» نیز با مد نظر قرار دادن قطعنامه تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل، گفت: کاملا آشکار است که ایران نه تنها با اعلام آغاز فعالیت غنی‌سازی‌اش، بلکه با اعتراف به این‌که خود را آماده بهره‌برداری از پنجاه هزار سانتریفیوژ کرده، به شورای امنیت اهانت کرده‌ است.

«آندری دنیسف» نماینده روسیه در سازمان ملل گفته که هنوز برای رسیدن به یک قضاوت درست در مورد ایران و اهداف نهایی هسته‌ای‌اش زود است. وی با اظهار نگرانی از بررسی گزینه‌های نظامی دولت بوش در مورد ایران گفته که ما تحریم‌ها را نمی‌پسندیم و تحمیل هرگونه فشار و زور را دوست نداریم. به این مسئله باید سیاسی و دیپلماتیک نگاه کرد.

به هر ترتیب،‌ بوش راه چاره پیش روی خود را نسبت به گذشته محدودتر یافته است و به نظر می‌رسد که ایرانی‌ها در برابر مواضع سازمان ملل فارغ‌البال و آسوده‌خاطر هستند.

از سوی دیگر، چین و روسیه هم موافق تحریم‌های اقتصادی نیستند. بنا به اظهارات تحلیلگران و دستیاران بوش، مشکل اساسی او این است که ایران نسبت به گذشته و آن زمانی که واشنگتن و شرکای آن به امید استفاده از اهرم‌های دیپلماتیک در مورد ایران تلاش می‌:ردند، نفوذناپذیری بیشتری دارد.

برخی مقام‌های دولتی بوش در مورد این‌که بتوانند یک راه‌حل ممکن پیدا کنند، شک و تردید زیادی دارند و اذعان کرده‌اند که بعد از کره شمالی، عضو دوم محور شرارت بوش نیز به رغم اعتراضات و نارضایتی آمریکا، نهایتا موفق به تولید بمب هسته‌ای خواهد شد.

«ری تکیه»، مشاور ارشد شورای روابط خارجی آمریکا در حالی که با ارائه چند پیشنهاد جالب کوچک دفتر بوش را ترک می‌کرد، گفته که در این موقعیت گزینه‌های شما مناسب به نظر نمی‌رسند و به زور می‌‌توان به آنان تکیه کرد و چاره دیگر ما ساختن و کنار آمدن با این موضوع است و من فکر می‌کنم که این امر اتفاق خواهد افتاد.

«کلن کرولی»، دستیار شورای امنیت ملی آمریکا در زمان ریاست‌جمهوری کلینتون گفته که طرح A آمریکا وارد آوردن فشارهای مالی و اقتصادی است که ایران به آن تن درخواهد داد و تسلیم خواهد شد و طرح B نیز وجود ندارد

خبر خوش هسته ای

سیاست ,     نظر

موفقیت دانشمندان هسته ای ایران در زمینه غنی سازی اورانیوم در اولین مرحله پایلوت را تبریک میکم و امیدوارم در آینده ای نزدیک آخرین مرحله آن که فعال سازی 3000 سانتریفیوژ و تکمیل مرحله پایلوت نیز محقق شود ان شاءالله شاعر گرانقدر کشورمان علیرضا غزوه شعر جالبی را در این زمینه سروده که به تمامی دوستان ارائه می شود :

نور است در هر ذره ای، ما نور نور نور تو
تو خضر راه عاشقان، ما موسی ای در طور تو
در طور نوری دیده ام، نور عبوری دیده ام
در ذره شوری دیده ام، این ذره و این شور تو
از خویش دورم این زمان، محو حضورم این زمان
لبریز نورم این زمان، پاینده بادا نور تو
بگشای راه بسته را، بنواز جان خسته را
بشکن دوباره هسته را، عشق است تا منظور تو
ما اهل صلیم و صفا، ماییم از درد و دوا
خورشید می خواند نوا، با زخمه تنبور تو
می ریزد این بن بست ها، با فکر ها با دست ها
تلخند این بدمست ها، شیرین شده انگور تو
ای دشمن بنیان ما، ای رهزن ایمان ما
هر روز هر شب آتشی، سر می زند از گور تو
فردای نورانی نگر، دلهای قرآنی نگر
ایران ایمانی نگر، هورا دل مسرور تو
آب است و خاک است و هوا، نور است و عشق است و صفا
شور نطنز و اصفهان، در گوشه ماهور تو !

اینم تصویری از اورانیوم غنی شده که به موزه آستان قدس رضوی اهدا گردید :

                               


سیاست را بهتر بشناسیم

سیاست ,     نظر

واژه سیاست از حیث لغت و کاربردهاى مختلف ، معانى گوناگونى دارد، از جمله : حکم راندن ، اداره کردن امور مملکت ، عدالت و داورى . لغت دانان عرب در تبیین معناى کلمه سیاست مى نویسند:
ساس الناس سیاسه تولى ریاستهم و قیادتهم
؛ به سیاست قوم خود پرداخت ؛ یعنى رهبرى و مدیریت آنان را پذیرفت . زعامت و ریاست جمعى را به عهده گرفتن ، از مفاد اساسى کلمه سیاست است .
همچنین در معناى سیاست آمده است : القیام على الشى بما یصلحه ؛
اقدام به کارى بر اساس مصحلت . سیاست فاضله سیاستى است که موجب تکمیل اخلاق و سعادت انسان ها مى شود.
با توجه به معانى لغوى واژه سیاست ، مى توان معانى ریاست ، رهبرى ، هدایت و مدیریت را در تعریف سیاست اخذ کرد. در روایتى از امام هشتم علیه السلام آمده است :
امامت ، سیاست است . در زیارت جامعه کبیره ، در اوصاف ائمه معصومین آمده است :
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه و موضع الرساله ... و قاده لامم و اولیاء النعم و عناصر الابرار و دائم الاخیار و ساسه العباد و ارکان البلاد ؛

سلام بر شما، اهل بیت نبوت و جایگاه رسالت ... و پیشوایان امت ها و اولیاى نعمت ها و پایه هاى نیکوکاران و تکیه گاه خوبان و سیاست کنندگان بندگان خدا و ارکان محکم شهرها...
این عبارات ، به ویژه قاده الامم و ساسه العباد صریحا زمامدارى و سیاست مدارى را از صفات و شؤ ون ائمه معصومین علیهم السلام مى شمارد.
امام حسن علیه السلام مى فرماید: ندبنا الله السیاسه الامه ؛

امام صادق علیه السلام فرمود:
ان الله عزوجل ادب نبیه فاحسن ادبه فلما اکمل له الادب قال انک لعلى خلق عظیم ثم فوض الیه امر الدین و الامه لیسوس عباده ؛

خداوند پیامبرش را تربیت کرد و خوب تربیت کرد، وقتى که تربیت او را تکمیل نمود، فرمود: تو داراى اخلاق نیک و عظیمى هستى ، سپس امر دین و امت را به پیامبر واگذار کرد، تا سیاست امور بندگان را به عهده بگیرد.

به همین جهت است که امام خمینى قدس سره مى فرماید:
سیاست در راءس تعلیمات انبیاء الهى بوده است .

در رساله حقوق امام سجاد علیه السلام مى خوانیم :
ثم حق سائسک بالملک و کل سائس امام ... و اما حق سائسک بالملک فان تطیعه و لا تعصیه .
سائس ، یعنى سیاست مدار که در این حدیث با امامت مساوى گرفته شده و اطاعت از وى واجب و فرض است .
کلمه سیاست در سخنان امام على علیه السلام نیز به چشم مى خورد:
بئس السیاسه الجور؛ بدترین سیاست ظلم است .
جمال السیاسه العدل فى الامره و العفو مع القدره ؛
زیبایى سیاست ، عدالت در حکومت و عفو هنگام قدرت است .
حسن السیاسه قواه الرعیه ؛ نیکى سیاست ، تقویت رعیت است .
حسن السیاسه یستدیم الریاسه ؛
سیاست نیکو ریاست و حکومت را دوام مى بخشد.
من حسنت سیاسه وجبت طاعته ؛
کسى که سیاستش نیکو است ، اطاعتش واجب است .
من حسنت سیاسه دامت ریاسته ؛
کسى که سیاستش نیکو است ، ریاستش پابرجا است .
ملاک السیاسه العدل ؛ ملاک و معیار سیاست عدل است .
الریاسه کالعدل فى السیاسه ؛
ریاست مثل عدالت است در سیاست .

با توجه به معانى واژه سیاست ، هدف آن در جامعه مدیریت صحیح جامعه و زعامت بر مردم مى باشد. مساءله سیاست آن قدر مهم است که افلاطون مى گوید:
سیاست و اخلاق براى تاءمین سعادت بشرى ضرورى اند.

از این رو ارسطو مى گوید: انسان طبیعتا یک حیوان سیاسى است .
او همچنین مى گوید:
غایت همه دانش ها و هنرها نیکى است و غایت دانش سیاسى که از همه دانش ها ارجمندتر است ، بالاترین نیکى هاست . در سیاست ، نیکى جز دادگرى نیست که صلاح عامه بدان وابسته است .

شهید بهشتى فرمود: سیاست از دیانت ، حتى از عبادت جدا نیست .
مدرس ، قهرمان عرصه دین و سیاست گفت : دیانت ما عین سیاست و سیاست ما عین دیانت ما و منشاء سیاست ما دیانت ماست .


ضربه سنگین تحریم ایران به اقتصاد جهان

یک برنده آمریکایی جایزه نوبل اقتصادی معتقد است، با این‌که اعمال تحریم‌ها علیه ایران به اقتصاد جهان ضربه شدیدی می‌زند و صادرات نفت را مختل می‌کند، اما این وضع دوستان تگزاسی جورج بوش، رئیس‌جمهور جنگ‌طلب آمریکا را بسیار خوشحال می‌کند چراکه بهای هر بشکه نفت به 100 دلار می‌رسد و با این قیمت بالا، این دوستان پولدارتر و پولدارتر می‌شوند؛ مردم آمریکا نیز خود را با شرایط روز تطبیق می‌دهند و مثلا خودروهای کم‌مصرف سوار می‌شوند و کمتر رانندگی می‌کنند.

خبرگزاری چینی «شین‌هوا» در گزارشی به نقل از مجله آلمانی «اشپیگل»، سخنان این اقتصاددان آمریکایی را منتشر کرده و می‌نویسد: برنده جایزه نوبل می‌گوید: اعمال تحریم‌ها علیه ایران به اقتصاد جهانی ضربه می‌زند و آن را مختل می‌کند.

«جوزف استیگلیتس» برنده آمریکایی جایزه نوبل اقتصاد در سال 2001 گفته است: در نظر گرفتن اعمال تحریم‌ها در مورد ایران و صادرات نفت، اختلال آن کشور از هم‌گسیختگی و اختلال عظیمی را به اقتصاد جهان وارد خواهد آورد.

«جوزف استیگلیتس» می‌گوید: با رأی شورای امنیت مبنی بر تحمیل تحریم‌ها علیه ایران و به دنبال آن، بالا رفتن قیمت نفت به اندازه 100 دلار در هر بشکه، ضربه و شکست شگفتی به اقتصاد جهان وارد خواهد آمد.

وی در مصاحبه با روزنامه آلمانی «اشپیگل» گفت: ممکن است شما قیمت را از 25 دلار به 40 دلار افزایش دهید و مردم هم آن را بپذیرند، اما اگر قیمت‌ها به بیش از شصت دلار افزایش یابد، نارضایتی مردم بالا خواهد گرفت و آنان شروع به تطبیق خود با شرایط می‌کنند؛ بنابراین، آنان به ماشین‌های کوچک‌تر روی ‌آورده‌اند و کمتر از میزان‌های گذشته رانندگی می‌کنند.

وی در ادامه اشاره کرد که در سطح قیمت 100 تا 120 دلار نفت، تغییرات اساسی در روش زندگی‌ها پدیدار می‌شود؛ به گونه‌ای که قیمت خودروها پایین می‌آمد و مردم فقیر، با مشکلات اساسی گرمایی و غذایی روبه‌رو می‌شوند.

وی همچنین با اشاره به جنگ عراق اظهار داشت: این جنگ سخت‌تر از آنچه بوش و دولت وی انتظارش را داشتند، بود. آنان می‌پندارند که راحت به آنجا قدم می‌گذارند و همه از آنان تشکر می‌کنند. پس یک حکومت دمکراتیک راه می‌اندازند و بعد هم آن کشور را ترک می‌کنند، اما حال جنگ بسیار بیشتر از این موارد طول کشیده است و آنان مجبورند بودجه خود را با آن تنظیم کنند.

وی گفت که بودجه از پنجاه میلیارد دلار به 250 میلیارد دلار افزایش یافته و هم‌اکنون اداره بودجه کنگره، صحبت از بودجه پانصد میلیارد دلاری یا بیشتر می‌کند.

این در حالی است که دولت بوش، به هدف کاهش احتمال یک حمله تروریستی به آمریکا با صرف مقادیر فراوان پول، نرسید.

به عقیده این اقتصاددان، دولت بوش به مخفی نگه داشتن هزینه‌های جنگ می‌پردازد و ارقام رسمی، تنها نوک یک کوه یخی از کل کوه بزرگ است.

بوش، اقتصاد آمریکا و جهان را آشفته کرده و به هم ریخته است، اما دوستان تگزاسی وی، خوشحال‌تر از این نمی‌توانستند بشوند، زیرا قیمت نفت بالاست؛ بنابراین، وقتی قیمت نفت بالا باشد، آنان می‌توانند پولدار شوند و منافعشان در بالاترین سطح قرار گیرد

نو‌محافظه‌کاران یا «نیو‌کان» و همتاهای آنان

سیاست ,     نظر


نیوکان دیگر محبوب در درگاه بوش، رایس است که باهوش‌ترین و فعال‌ترین عضو کابینه بوش است و می‌تواند، رقیب سرسخت سناتور هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری آینده باشد.

رایس یک مسیحی شدیدا متعصب و متعهد است که با شجاعت در مورد دلبستگی‌اش با خدا صحبت می‌کند. وی می‌گوید: من وقتی در مورد چیزی نگران می‌شوم، تدابیری می‌اندیشم و اقدامی می‌کنم، اما در نهایت به خدا توکل می‌کنم و روح‌القدس، هرگز من را مایوس نکرده است...

کشیش دیگری که شهرت جهانی دارد و سخنان او همواره از تلویزیون‌های جهانی کلیسا، پخش می‌شود، دکتر «جان هیگ» است. او نیز مانند سایر نوانجیلی‌ها، دشمنی شدید ضد‌روسیه و کمونیزم سابق را به طرف مسلمانان معطوف کرده است، به گونه‌ای که کلیسای او، تنها در یک مورد هشت میلیون و نیم دلار به یهودیان اتحاد شوروی سابق در سال 1989 کمک کرده است.
آنان که پیشتر در دهه 80 به عرب، افغان‌ها و ارتجاع عرب، کمک‌های فراوانی کرده بودند، امروز، بیشتر از هر محفلی، علیه آنان تبلیغ راه انداخته‌ا‌ند. او بنیانگذار بنیاد تکریم و بزرگداشت یهود است که وظیفه هماهنگی و همبستگی با ملت یهود و اسرائیل را برعهده دارد. او بر این باور است که یک مسیحی، هر کاری را باید بر اساس کتاب مقدس انجام دهد. کتاب مقدس در 7 آیه از ما خواسته است که یهودیان را یاری کنیم.

نوارهای سخنرانی او، از جمله «شمارش معکوس یهود» و «میثاق یهود» در سراسر جهان توزیع شده است. وی حتی قبل از این که محمود احمدی نژاد در ایران روی کار بیاید، پیش‌بینی کرده بود که روسیه و ایران با کمک اعراب، به اسرائیل حمله خواهند کرد، اما خداوند در انجیل وعده داده است که قوم یهود را پیروز و قوم روس و پارس را نابود خواهد کرد، همان گونه که فرعون را غرق کرد و یهود را از رود نیل به سلامت عبور داد. نوار و سی‌دی صوتی و تصویری این کشیش انجیلی در مورد برنامه هسته‌ای ایران و نابودی این کشور، به مبلغ 12 دلار، جزو پرفروش‌ترین سی‌دی‌ها بوده است.

در جهان اسلام نیز سی‌دی‌های شیخ سلفی به نام «السدیسی» که در آن، بشارت به نابودی یهود و نصرانیت می‌دهد، در سراسر مغرب عربی و شمال آفریقا پرطرفدار است.
امروزه، کلیسای نوانجیلی به برکت کمک‌های سخاوتمندانه در کشورهای آفریقایی به ویژه «اوگاندا»، «کنیا» و «جنوب سودان»، به سرعت در حال پیشرفت است.
متن کامل را در این آدرس ببینید : http://www.baztab.com/news/36806.php


داستان گفتگوی ایران و امریکا

ظاهرا قرار است گقتگویی بین ایران و امریکا در رابطه با مسائل عراق صورت گیرد که این مذاکره و گفتگوی مستقیم عده ای را آشفته کرده است عده ای نگران و عده ای خوشحال شده اند و هر کس این موضوع را ه نحوی توجیه و تفسیر می کند اما با سخنان رهبر انقلاب ک فرمودند : «همچون گذشته اعلام می کنیم در هیچ یک از مسائل مورد اختلاف ایران و آمریکا با آمریکایی‌ها مذاکره نخواهیم کرد چرا که در منطق آنها مذاکره معنا و مفهوم حقیقی ندارد و فقط ابزاری برای تحمیل خواسته‌های خود بر طرف مقابل به شمار می‌آید». اهالی انقلاب نفس راحتی کشیدند اما این گفتگوی چهار مخاف عمده دارد که عبارتند از :
1ـ صهیونیست‌ها
2ـ کشورهای اروپایی، به ویژه انگلیس
3ـ اعراب
4ـ نیروهای انقلابی و حزب‌اللهی طرفدار جمهوری اسلامی ایران


1ـ صهیونیست‌ها در رأس مخالفان تغییر رابطه کنونی آمریکا و جمهور یاسلامی و هرگونه تلطیف آنند. این گروه در جهان و به ویژه در ایالات متحده آمریکا از نفوذ و قدرت قابل توجهی برخوردارند، به ویژه در یکی، دو سال اخیر، این موضعگیری‌ها علیه برنامه هسته‌ای ایران داشته و آشکارا و چندباره ایران را تهدید به حمله کرده‌اند.
علت هم روشن است و آن این‌که جمهوری اسلامی، اصلی‌ترین زیرسؤال‌برنده موجودیت اسرائیل و جدی‌ترین منتقد روند کنونی صلح خاورمیانه بوده است. هرچند این رویکرد جمهوری اسلامی هیچ‌گاه با ورود نظامی و یا تأمین سلاح برای مبارزان فلسطینی همراه نبوده، اما از مسیر موضعگیری‌های دیپلماتیک و حمایت‌های معنوی و خط‌دهی‌های فکری دنبال شده است چنان‌که سرانجام منجر به پیروزی دمکراتیک گروهی شد که بر اساس بینش انقلاب اسلامی یعنی مبارزه با محوریت اسلام شکل گرفته بود.
صهیونیست‌ها همواره مخالف درجه اول هرگونه گفت‌وگو میان ایران و آمریکا هستند که دفاع از موجودیت اسرائیل و صلح خاورمیانه محور اول آن نباشد. پیش از این هم در ماجرای «مک فارلین» تنها مقطعی که تعامل مستقیم ایران و آمریکا در شرف انجام بود، صهیونیست‌‌ها با انتشار اخبار آن از به نتیجه رسیدن چنین گفتمانی جلوگیری کردند.

2ـ مخالفت با تعامل مستقیم ایران و آمریکا، هرچند در میان کشورهای اروپایی عمومیت ندارد، اما به نظر می‌رسد قدرت‌های اصلی اروپایی، به ویژه انگلیس را می‌توان از مخالفان جدی هرگونه تعامل مستقیم ایران و آمریکا دانست.
بخش قابل توجهی از این مخالفت، ناشی از منافع هنگفت اقتصادی است که اروپایی‌ها در 27 سال گذشته به دست آورده‌اند. تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه ایران، بسیاری از شرکت‌های اروپایی را منتفع کرده و آنها توانسته‌اند از قبل معامله با ایران،‌چه از راه‌های قانونی و چه از راه قاچاق، به سودهای کلانی دست یابند.
عدم ارتباط مستقیم ایران و آمریکا، از جنبه دیگری هم برای اروپا جذابیت داشته و آن ایجاد زمینه واسطه‌گری و ایفای نقش دیپلماتیک بوده که اوج آن، در حضور دوساله سه کشور اروپایی در مذاکرات هسته‌ای با ایران بود.
3ـ اعراب به عنوان سومین جبهه مخالف تعامل مستقیم ایران و آمریکا شناخته می‌شوند. البته مقصود از اعراب، کل کشورهای عربی و اسلامی دنیا نیست، بلکه طیفی قابل توجه از کشورهای منطقه است که در رقابت با ایران قرار دارند و عربیت در مواضع آنان نقش پررنگی دارد. نوع این کشورها دارای حکومت‌های غیردمکراتیک وابسته به پول نفت هستند که روابط بسیار نزدیکی هم با ایالات متحده آمریکا دارند. از همین‌رو هرگونه بهبود در تعامل ایران و آمریکا می‌تواند به شدت به ضرر آنان تمام شود. چه آنان احساس می‌کنند با وجود ایران ـ با توجه به سطح فناوری و جایگاه آن ـ احتمال خارج شدن آنان از دایره توجه آمریکا می‌رود، امری که پیامدهای زیان‌آوری برای آنان در بر خواهد داشت. از جمله این پیامدها می‌تواند از دست دادن تسلط بر منابع عظیم نفت و گاز خلیج فارس باشد.

4ـ اما چهارمین گروه از کسانی که نگران تعامل بیشتر و مستقیم‌تر ایران و آمریکا هستند، بخشی از نیروهای انقلابی و حزب‌‌اللهی هوادار جمهوری اسلامی هستند. این گروه از هر لحاظ هویتی متفاوت و متناقض با گروه‌های قبلی دارند. هر دولت ـ ملتی پشتوانه‌هایی برای حفظ و بقا دارد و گروه نام‌برده در شمار این پشوانه‌ها برای جمهوری اسلامی ایران هستند که هر زمان خطری برای انقلاب و نظام پیش آمده، برای آن از جان مایه گذاشته‌اند.
سابقه دشمنی‌های آمریکا با ایران و هویت استکباری این کشور که در فرهنگ انقلاب اسلامی از آن با نام «شیطان بزرگ» یاد می‌شود، این گروه را نگران می‌کند که در صورت هرگونه تعامل جمهوری اسلامی و آمریکا، شعارهای چندین ساله زیر سؤال رفته و به تدریج هویت انقلابی، استقلال و عزت جمهوری اسلامی خدشه‌دار شود. آنان اکنون می‌پرسند، آیا آمریکا تغییر ماهیت داده یا ما و گفت‌وگوی این دو کشور، حامل چه پیامی برای مردم ایران و مسلمانان جهان خواهد بود؟
واقعیت آن است که هرگونه تلاشی بخواهد از سوی مسئولان کشور در راستای گفت‌وگو یا تعامل با آمریکا انجام شود، نمی‌تواند با چشم بستن بر گروه چهارم صورت گیرد، چراکه نه تنها این گروه نقش اساسی در استمرار، بقا و ایستادگی جمهوری اسلامی دارند، بلکه استدلال‌های محکم و قاطعی دارند که با هویت استقلال‌طلبانه جمهوری اسلامی پیوند خورده است.

و حال این مسئولان ایرانی هستند که باید با بدست گرفتن ابتکار عمل و پیش بردن گفتگو به نحوی که ایران و گروه های حامی آن نیز از آن سود ببرند و تنها این امریکا نباشد که برای پیش بردن اهداف خود در مقطعی از زمان از ایران کمک بخواهند(مانند افغانستان) و بعد از مرتفع شدن مشکلات آنها سر ایران بی کلاه بماند و البته به نظر ما در این برهه از زمان ایران را نمی توان ((میش )) و امریکا را ((گرگ)) فرض کرد زیرا ایران تا حدودی در موضع قدرت قرار دارد و می تواند از این موضع قدرت استفاده احسن را ببرد .


تایمز : انگلیس درصدد تهیه قطعنامه شدیداللحن علیه ایران است

سیاست ,     نظر
در حالی که تلاشهای آمریکا، انگلیس و فرانسه برای تصویب بیانیه ضد ایرانی به علت مخالفتهای روسیه وچین تاکنون با شکست روبرو شده است، روزنامه تایمز از تلاش انگلیس برای تهیه یک قطعنامه شدید الحن علیه ایران خبر داد.

به گزارش خبرگزاری مهر، تایمز در شماره امروز خود با انتشار این گزارش افزود:"جان ساورز " مدیر بخش سیاسی وزارت امورخارجه انگلیس امیدوار است که چین و روسیه در ماههای آتی همسو با مواضع ضد ایرانی سایر اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل عمل کنند.

این منبع خبری گزارش خود را از یادداشتی که این مقام انگلیسی در هفته های گذشته نوشته ، تهیه کرده است . این رسانه خبری به جزئیات بیشتری در این مورد اشاره ای نکرده است.

این درحالی است که شب گذشته آمریکا اعتراف کرد دستیابی به توافق بر سر بیانیه انگلیس و فرانسه درباره موضوع هسته ای ایران به سبب ادامه مخالفتهای چین و روسیه دشوار است، اما در عین حال به تحقق چنین امری اطمینان دارد.

" شون مک کورمک " سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد : با وجود به تاخیر افتادن رایزنی ها درباره موضوع هسته ای ایران در شورای امنیت، به نتایج آن اطمینان دارد.

وی در پاسخ به سوالی درباره به تاخیر افتادن رایزنی ها گفت : تلاشهای دیپلماتیک در مسیر درست جریان دارد، اما دیپلماسی چندجانبه زمان می برد؛ وی به دشواری هایی که غربیها در دستیابی به توافق با چین و روسیه روبرو هستند، اعتراف کرد.

 شورای امنیت از دو هفته پیش برای دستیابی به توافق بر سر پیش نویس بیانیه ضد ایرانی انگلیس وفرانسه(مورد حمایت آمریکا) تلاش می کند، اما تاکنون این تلاشها بی نتیجه بوده است.

دیپلماتهای بلندپایه پنج عضودائم شورای امنیت ( آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، و انگلیس ) به همراه آلمان ( یکی از اعضای تروئیکای اروپایی مذاکره کننده با ایران) دوشنبه در نشستی در نیویورک درباره نحوه تعامل با موضوع هسته ای ایران به بحث و تبادل نظر پرداختند، اما چهار ساعت رایزنی و مناقشه در این باره بدون هرگونه نتیجه ای پایان یافت.

روسیه و چین اصرار می کنند نقش شورای امنیت تنها به حمایت از آژانس بین المللی انرژی اتمی که باید تنها طرفی باشد که در مورد موضوع هسته ای ایران تصمیم گیری می کند، منحصر شود، اما دولتهای غربی به ویژه آمریکا به دنبال این هستند که شورای امنیت نقش اصلی واساسی داشته باشد و هیچ نقشی برای آژانس قائل نیستند.


سرنوشت انرژی هسته ای ایران

سیاست ,     نظر

سازمان بین‌المللی انرژی اتمی، اکنون پرونده هسته‌ای ایران را به شورای امنیت گزارش داده است تا این شورا تحریم‌های احتمالی را بر علیه ایران اعمال کند. نزاع هسته‌ای ایران با آمریکا و متحدانش به نقطه اشتعال رسیده است.
این موضوع یادآور بحرانی است که بین ایران و انگلیس در 55 سال پیش به وجود آمد که در نهایت منجر به ملی شدن صنعت نفت ایران گردید. در آن زمان ایران به دلیل غرور ملی و استقلال، قاطعانه بر موضع خود ایستادگی کرد و اکنون نیز به نظر می‌رسد همان اتفاق در حال تکرار باشد. در آن زمان ایالات متحده با دخالت مستقیم و تغییر دولت ایران بحران را کنترل کرد. آیا اکنون نیز جهان با رویارویی نظامی دیگری مواجه است؟
شخصیت تاریخی ایرانیان به گونه‌ای است که عموما به فشار خارجی اجازه نمی‌دهند تا به آزادی آن‌ها تجاوز کند و سرنوشت آن‌ها را تعیین نماید. ایرانیان همواره در مواجهه با فشار و تحمیل‌های خارجی از ناسیونالیسم شدید و رادیکالیسم ایدئولوژیک استفاده کرده‌اند. این موضوع در قرن هفتم، قبل و بعد از ورود اسلام به ایران کاملا مشخص است.
ایرانیان در حالی که اسلام را با آغوش باز پذیرفتند، قاطعانه از اطاعت از قوانین اعراب سرباز زدند. آن‌ها حتی اقلیت شیعه را پذیرفتند تا خود را از اعراب سنی حاکم و همسایگان غیر عرب خود مخصوصا از قرن 16 به بعد متمایز کنند.
همچنین آن‌ها از قرن 14 تا جنگ جهانی اول در برابر امپراطوری عثمانی که اکثرا سنی بودند، و همچنین در قرن 19 و 20 در برابر فشارهایی که از سوی روسیه و انگلیس به ایران وارد می‌شد مقاومت می‌کردند.
همچنین، هنگامی که مصدق در سال 1951، شرکت انگلیسی ایرانی نفت را ملی اعلام کرد و به 50 سال سلطه نفتی انگلیس در ایران پایان داد، اکثریت مردم ایران از این اقدام حمایت کردند.
با اینکه انگلیس فشارهای زیادی را به ایران وارد کرد به طور مثال این کشور را به طور کامل تحریم اقتصادی کرد، مصدق به هیچ عنوان از موضع خود عقب‌نشینی نکرد و از اقدام خود بر مبنای زمینه‌های اخلاقی، قانونی و غرور ملی دفاع نمود. این موضوع «سیا» را مجبور کرد تا یکی از موفق‌ترین عملیات‌های سری خود در دوران جنگ سرد را در آگوست 1953 به اجرا گذارد و دولت مصدق را سرنگون کرده و دوباره شاه طرفدار غرب را یک هفته پس از خروج اجباری از ایران به حکومت بازگرداند.
شاه، یک دیکتاتوری سکولار با حمایت کامل آمریکا تشکیل داد. اما او و پشتیبانان آمریکایی‌اش هیچ‌گاه توسط ملت ایران بخشیده نشدند. آن‌ها 25 سال بعد در انقلاب 1978 و 79 شاه را سرنگون کرده و آیت‌الله خمینی را قادر ساختند تا با موفقیت یک رژیم اسلامی ضدآمریکایی را پایه‌ریزی نماید.
اگر امروز واشنگتن و برخی از متحدانش، مخصوصا اسرائیل، فکر می‌کنند که می‌توانند با فشار بر رژیم اسلامی ایران، این رژیم را وادار به تسلیم در مورد برنامه هسته‌ای خود کنند، درخواهند یافت که این فکر اشتباه است. رهبران اسلامی ایران ـ چه آنهایی که تندرو و سرسخت هستند و چه میانه‌روها ـ اکنون بر سر مساله هسته‌ای متحد شده‌اند و با موفقیت این موضوع را به سمبل مبارزه تاریخی ایران در حفظ هویت و استقلال ملی خود تبدیل کرده‌اند. اکثر مردم ایران، ایستادگی دولت خود بر علیه چیزی که آن‌ها تهدید روبه رشد آمریکا و اسرائیل می‌دانند را به حق می‌دانند. هرچه آمریکا بیشتر تهدید کند، ایرانیان، بدون توجه به اختلافات و بدگمانی‌های داخلی نسبت به دولت، پشت سر رهبری اسلامی خود متحدتر می‌شوند.
با اینکه واشنگتن به شدت به دنبال این است که بین رژیم و مردم ایران شکاف بیاندازد، این موضوع به 3 دلیل به سرانجام نخواهد رسید.

اول اینکه، رژیم ایران به اندازه‌ای که واشنگتن فکر می‌کند، ضعیف نیست. حکومت ایران، یک پایگاه قوی مردمی دارد و نیروهای بسیار زیادی هستند که حاضرند تا آخر برای حکومت بجنگند.

دوم اینکه، با اینکه اشتباه است که حکومت ایران را استبدادی بپنداریم، ولی حکومت تقریبا به هیچ یک از نیروهای اپوزیسیون لیبرال اجازه فعالیت نداده است. این موضوع شامل نیروهای سلطنت طلب هم می‌شود که به نظر می‌رسد آمریکا به آن‌ها امید بسته است.

سوم، اکثریتی از ایرانیان به نتیجه‌ای مشابه بسیاری از مسلمانان جهان رسیده‌اند:  که آمریکا بسیار دوگانه و ریاکارانه رفتار می‌کند که به اسرائیل و پاکستان، به عنوان دو متحد آمریکا، اجازه داده است که توانایی تولید سلاح اتمی داشته باشند، ولی ایران را حتی از داشتن فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای محروم کرده است، فقط به این دلیل که ایران برتری آمریکا در جهان را قبول ندارد. علاوه بر این، هنگامی که ایرانیان کارآمدی آمریکا را در افغانستان، عراق و همچنین فلسطین می‌بینند، به خود این جرات را می‌دهند تا به نصیحت‌های آمریکا توجهی نکنند.
از تهران این انتظار می‌رود که بر برنامه هسته‌ای خود، هرچه باشد، اصرار ورزد. اگر به مرحله مقابله نظامی رسید، ایران به خوبی تصمیم می‌گیرد که مقابله کند.
برای اجتناب از مقابله، که می‌تواند برای همه طرف‌های درگیر بسیار هزینه‌بر باشد، مثلا نفت ایران و قدرت نظامی این کشور، جامعه بین‌الملل باید به دنبال توافقی باشد که برای هر دو طرف سودمند باشد.
یک راه‌حل این است که یکی از متحدان اروپایی آمریکا که قدرت اتمی است، به ایران اورانیم غنی‌شده برای مصارف صلح‌آمیز بدهد و این کار باید همراه با تعهد آمریکا به ایران باشد مبنی بر اینکه این کشور را تهدید نکند. اکنون زمان توافق دوجانبه بین دوطرف رسیده است. 

                                                        نقل از پروفسور امین سایکال، استاد علوم سیاسی و رئیس مرکز مطالعات اسلامی و عرب در دانشگاه ملی استرالیا

 


چهارشنبه سوری و قرائت های مختلف از آن !!

سیاست ,     نظر

برخی از قرائت‌های آتی برای چهارشنبه سوری امسال، این‌گونه پیش‌بینی می‌شود؛

مجری شبکه ماهواره‌ای سلطنت‌طلب:
چهارشنبه‌سوری یعنی اعتراض، یعنی فریاد، یعنی ما دیگه این رژیم رو نمی‌خوایم؛ یعنی ما اعلی‌حضرت رضاشاه رو می‌خوایم، چهارشنبه سوری؛ یعنی اعلی‌حضرت بیا، ما منتظریم. هر جرقه آتش در این شب؛ یعنی ما هواخواهِ سلطنتیم و هر ترقه یعنی بیا... . مطمئن باشید، عزیزان که اعلی‌حضرت صدای شما رو می‌شنون... ایشون هر صدای بلندی رو می‌شنون، البته به شرطی که بی‌ادبی نباشه... .

سرمقاله یک روزنامه اصولگرا:
اکنون بر همگان واضح و مبرهن است که با تدبیر و بصیرت عالمان دردآشنا و روشنفکران متعهد، می‌توان همین رسم ضاله چهارشنبه آخر سال را به گونه‌ای اسلامی ـ ایرانی تفسیر کرد.
هر ترقه‌ای که امسال می‌ترکد و هر آتشی که روشن می‌شود، می‌تواند حاوی این پیامِ صریح و روشن به غربیان و شورای حکام باشد که «انرژی هسته‌ای، حق مسلم ماست»... .

سخنرانی یک روشنفکر در همایشِ «سنجشِ آتشِ ناب»:
از منظر هستی‌شناسانه، پارادایمِ آتش، آن‌گاه که هنوز در مواجهه با پارادکسِ آب قرار نگرفته، قادر به روشنگری است. از زرتشت تا سهروردی و از سهروردی تا کانت و از وی تا وُلتر و نیچه و تا همین اکنون، آتش همواره در جنگ با جهل و ارتجاع بوده است و به همین خاطر، همیشه روشنگران و دگراندیشان، یا در آتش سوزانده می‌شده‌اند، یا به خاکستر گرم می‌نشستند و یا دماغشان می‌سوخت! به همین خاطر، چهارشنبه‌سوری، رسمی کاملا روشنفکرانه است. من حتی شواهدی دارم که نیچه، تا پیش از آتش گرفتنِ سبیل‌هایش، پایبندی عمیقی به پریدن از روی آتش داشته است.

مدیر یک شبکه ضداسلامی از لندن:
از نشانه‌های دیگری که نشان می‌دهد، ایرانی‌ها هرگز به اسلام نگرویده‌اند، همین چهارشنبه‌سوری مبارک است. من با قاطعیت از همین تریبون، خطاب به آن نادان‌هایی که گمان می‌کنند، اکثریت مردمِ ایران به دین تازی‌ها گرویده‌اند، اعلام می‌کنم که ای کوران، ای نابینایان، ای هیچی‌نفهم‌ها، ای بی‌تربیت‌ها! چرا فکر می‌کنید این چند هزار مسجد و آن چند میلیون نمازخوان، نشانه اسلامِ ایرانی‌هاست، مگر چهارشنبه سوری را نمی‌بینید؟ مگر آن تَرَق تَرَق مبارک را نمی‌شنوید؟ آن‌وقت می‌گویند، ما صمٌ‌بکمٌ لا یعقلون هستیم!

تئوریسین گروهِ فشار:
بروبچ همگی آماده باشن، سه‌شنبه از ظهر برنامه داریم. می‌ریزن تو محل، هربچه سوسولی که دیدین، اول یک فصل کتکش می‌زنین، بعد هم ترقه‌ها رو ور می‌دارین می‌رین تو محله‌های شلوغ، زیر پای دخترای بدحجاب. اگه اوضاع هم خیلی قاطی پاتی شد، همونجا از روی موتور، ترقه‌ها رو بندازین تو جمعیت، این‌شالله می‌خوره تو سرِ بی‌بندوبارها... این آتش‌بازیِ لوسِ آخر سال هم می‌تونه نشون‌دهنده قدرتِ ما باشه، اگه خدا بخواد... .

یک مأمور آتش‌نشانی:
چهارشنبه‌ سوری، یکی از آیاتِ خداست و نشون می‌ده که هنوز یه خدایی اون بالا هست که هر جور شده، نمی‌ذاره ما رو بازخرید کنن.

سخنگوی کاخ سفید:
آیا دنیا می‌تواند قبول کند، حکومتی که نمی‌تواند کنترل دقیقی بر ترقه‌ها داشته باشد، به انرژی هسته‌ای و بمب اتم دست یابد؟ چه تضمینی وجود دارد که یکی از همین شب‌ها، ایرانی‌ها یک بمب اتم را در اسرائیل منفجر نکنند و با پرش از سوریه به نوار غیره، نوای «زردی من از تو، سرخی تو از من» سر ندهند؟ ما به آژانس انرژی اتمی امر می‌کنیم که وجود چهارشنبه‌سوری را به عنوانِ یکی از ادله مهم در جهت نقض معاهدات و نیز عدم شایستگی ایران در دستیابی به انرژی اتمی منظور گرداند.

مجریِ رمانتیکِ یک شبکه «بشکن و بالابندازِ» لوس‌آنجلسی:
فی‌فی‌جون از تهران نوشته، چقدر این لباسِ رکابی به من میاد، اما بهتر بود موهام رو استخونی می‌کردم. مرسی فی‌فی جون، مرسی، دوست دارم. راستی، فی‌فی پرسیده چهارشنبه‌سوری چیکار کنه... . عزیزم، روسری‌ت رو در بیار و پاچه‌های شلوارت رو بکش بالاتر، روژِ شرابی بزن و سایه‌ها هم بهتره صورتی باشه، لاک رو هم تیره بگیر، اینجوری هم تو مُدی و هم جلب توجه می‌کنی و هم حالِ این حزب‌اللهی‌ها رو می‌گیری... اگه هم اونا گرفتنت که این یه قضیه دیگه‌س!

رادیو مجاهدین:
برادر مسعود رجوی، طی پیامی به ملت ایران، دستور اجرای مراسم چهارشنبه‌سوری را صادر کرد. در همین راستا، رئیس‌جمهور منتخب خلق، مریم رجوی از سازمان‌های بین‌المللی، خواست تا با اعزام ناظران خود به ایران و مشاهده استقبال مردم از این دستور، که تحت شدیدترین تدابیر امنیتی رژیم آخوندی صورت می‌گیرد، به میزان مردمی بودن سازمان مجاهدین خلق و مقبولیت رئیس‌جمهور رجوی پی برند؛ زنده باد رجوی، نابود باد... .

سرود شبکه جوان:
آتش‌کاران، دلاوران، نام‌آوران پرسوز باشید، پرتوان، پرصدا... .

یک معتاد:
چهارشنبه شوری خیلی بده، این دولت جای این‌که آدمای محترمی مثل ما رو جمع کنه، باید این چهارشنبه‌شوری رو جمع کنه... چه معنی میده این همه زغال خوب؟! دل آدم کباب میشه! این همه زغال و آتیش، اونهمه دود و دم... اما چه فایده،‌ آفتابه لگن هفت دست، نشئگی و توهم هیچی!

جاسوسِ یک سرویس امنیتی خارجی: مطابقِ مشاهداتِ اینجانب، مأمور SVOO24P که از غروب سه‌شنبه تا نیمه‌شب در میان جمعیت حضور داشتم، میزان صدا و نیز توانِ انفجارهای تولیدشده در برخی اماکن، از جمله مناطق 05، S6، P5 و N9 از عهده گوگرد، باروت و حتی «تی‌ان‌تی» فراتر بوده است و همان‌گونه که مأمور VS24SS هم گزارش کرده، استفاده از اورانیوم رقیق‌شده در برخی از این بمب‌ها کاملا محتمل است. همچنین توان مهمات‌سازی ایرانی‌‌ها نیز اعجاب‌آور توصیف می‌شود.

یک اژدها به دوستش:
چهارشنبه سوری از تو خونه تکون نخور، پارسال رفتم بیرون، همچین منفجر کردن که دماغ و دهنم سوخت، آتیش‌دونم هم ترک برداشت!

یک استادِ دانشگاهِ از هفت دولت آزاد:
در حالی که در ممالک مترقی و پیشرفته، برای زنده نگه داشتن سنت‌ها و جشن‌ها، هر سال هزاران کشته می‌دهند، یک عده مرتجعِ محافظه‌کار، به خاطر کور و کچل و تلف شدن چند صد نفر آدم، دایما اعتراض می‌کنند. اینها هیچی نمی‌فهمند، به خصوص از اومانیسم!

یک ترقه نسل سومی:
چهارشنبه سوری لاو می‌ترکونم!