سیاست

کابوس امریکا ، سلاح هسته ای یا بورس نفتی ایران ؟

سیاست ,     نظر

دولت ایران، سرانجام موفق به تولید سلاح اتمی خود شد؛ سلاحی که می‌تواند به آرامی، سیستم مالی نفوذناپذیر امپراتوری آمریکا را نابود کند. این سلاح، بورس نفتی ایران است که در مارس 2006، بازگشایی خواهد شد. این بورس، مبتنی بر معامله نفت با یورو خواهد بود که به طور طبیعی، یورو را در برابر نفت قرار می‌دهد. از دیدگاه اقتصادی، این، تهدید بسیار بزرگ‌تری نسبت به صدام است، چراکه همه را وادار به این کار خواهد کرد.
اروپایی‌ها دیگر برای تأمین نفت خود، دلار نمی‌خرند، بلکه با واحد پولی‌شان، این کار را انجام می‌دهند، چراکه این کار، باعث ایجاد اعتماد و شرایطی مطلوب برای یورو می‌شود.
چینی‌ها و ژاپنی‌ها هم به شدت از این کار استقبال می‌کنند، چراکه آنان هم دیگر نیازی به خرید دلارهای آمریکا ندارند و خود را در برابر تنزل قیمت دلار، بیمه می‌کنند. آنان احتمالا یک بخش از دلارهای خود را نگه می‌دارند و بخش دوم را سریعا از چرخه اقتصادی خود خارج کرده و برای بخش سوم آنها در پرداخت‌های آتی برای جایگزینی آنها با یورو استفاده می‌کنند.
روسیه نیز با پذیرش یورو منافع اقتصادی عظیمی را به دست خواهد آورد. عمده رابطه آنها با کشورهای اتحادیه اروپا، کشورهای صادرکننده نفت، یعنی چین و ژاپن است. آنها که علایق بالای ناسیونالیستی دارند، با در آغوش کشیدن یورو، به آمریکا خنجر زده و از خونریزی او، لذت می‌برند.
کشورهای عرب صادرکننده نفت نیز با اشتیاق تمام از یورو در برابر دلار رو به افزایش استقبال می‌کنند. عمده تجارت آنها نیز مانند روس‌ها با کشورهای اروپایی است.
در اینجا تنها انگلیس است که بر سر دوراهی سختی قرار می‌گیرد. آنها دارای شراکت استراتژیک و سنتی با آمریکا بوده و روابط طبیعی را نیز با اروپا دارند؛ بنابراین، دلایل زیادی برای چسبیدن به برنده این بازی دارند. آیا آنان با دیدن سقوط تدریجی شریک طولانی‌مدت خود، باز هم پشت او را می‌گیرند یا نه، وی را رها می‌کنند؟
ما هنوز نباید فراموش کنیم که دو بورس بزرگ نفتی جهان، بورس‌های نیویورک و لندن هستند که به طور مؤثری توسط آمریکایی‌ها اداره می‌شوند. این احتمال قوی‌تر به نظر می‌رسد که انگلیس نیز با این کشتی، در حال غرق فرو می‌رود و یا با شلیک‌ گلوله‌ای به پای خود، بورس لندن را متغیر می‌کند. به هر حال، برای بقای پوند انگلیس، بنا بر دلایلی، انگلیسی‌ها به احتمال زیاد به خاطر فشار آمریکایی‌ها، یورو را نمی‌پذیرند. در غیر این صورت، بورس لندن هم با تغییر ارز به یورو، ضربه مرگبار دیگری به دلار و شریک استراتژیک خود می‌زند.
در هر صورت با صرف‌نظر از تصمیم انگلیس، آمریکایی‌ها نیز اجازه نخواهند داد که این اتفاق رخ دهد و برای همین از استراتژی‌های بسیاری استفاده می‌کنند تا این عملیات را خنثی کنند.
خرابکاری آمریکا در این روند، با یک ویروس کامپیوتری شبکه‌ای یا مخابراتی، یک حمله سروری و یا حمله‌ای 11 سپتامبروار به تجهیزات کامپیوتری بورس ایران، یک احتمال است.
کودتا یک راه قابل دسترس دیگر است.
مذاکره با شرایط قابل قبول و با توجه به محدودیت‌ها، راه‌حلی عالی برای آمریکایی‌هاست که منافع آمریکایی‌ها را نیز تهدید نمی‌کند. به هر حال، اگر گزینه‌های قبلی شکست بخورد، این راه، بهترین استراتژی است.
قطعنامه سازمان ملل هم بی‌شک، مورد تمایل همه کشورهای شورای امنیت نیست.
حمله اتمی یکجانبه، بدترین گزینه ممکن است که احتمالا آمریکایی‌ها از اسرائیل برای انجام این هدف کثیف، استفاده می‌کنند. نخست به این دلیل که نیروهای آمریکایی، فعلا درگیر دو جنگ مجزا هستند.
دوم آن‌که آمریکایی‌ها با این کار از دیگر ملل قدرتمند جدا می‌شوند و سوم آن‌که دیگر کشورهای دلارمحور نیز برای تلافی افزایش قیمت دلار و جلوگیری از افزایش بی‌اندازه قدرت نظامی آمریکا، دلار را از اقتصاد خود خارج می‌کنند.
و سرانجام این‌که ایران، متحدان استراتژیک قدرتمندی دارد که می‌توانند خود را وارد جنگ کنند؛ متحدانی مانند چین، هند و روسیه.
به هر حال، این راه‌حل هرچه باشد، از دیدگاه اقتصادی، بورس نفتی ایران، باعث شوکه شدن قدرت‌های اقتصادی و انحطاط ارزش دلار و نیز به شتاب تورم در آمریکا و فشار بر منافع طولانی‌مدت آمریکا منجر می‌شود.


جنگ غرب علیه ایران سرانجامی جز شکست ندارد

روزنامه انگلیسی «گاردین» نوشت: غرب با ایران جنگی را آغاز کرده است که نمی‌تواند در آن پیروز شود.

«گاردین» امروز در تحلیلی نوشت: «هرگز جنگی را که می‌دانید در آن شکست خواهید خورد، آغاز نکنید، اگر لازم است باب بحث را باز کنید اما وارد جنگ نشوید».

این روزنامه نوشت: در گزارش‌های اخیر خوانده و شنیده‌ایم که جنگ بر سر برنامه غنی‌سازی اورانیوم در ایران هیچ مبنای عقلانی ندارد، عباراتی مانند «همه گزینه‌ها در دست بررسی هستند» حاکی از آن است که جامعه بین‌الملل چنان درگیر جنگ‌های شبیه‌سازی‌شده تصویری شده که انسجام فکری خود را از دست داده است.

«گاردین» نوشت: ایران کشوری قدرتمند است و هنوز آن‌قدر حقیر نشده است که از یک سفید‌پوست تو سری بخورد، این کشور چهارمین کشور بزرگ جهان در زمینه تولید نفت است و جمعیتش تا سال 2010 به 80 میلیون نفر می‌رسد، فرهنگ ایران فرهنگی باستانی است و زندگی سیاسی در آن سیال و در حرکت است.

«گاردین»، پیمان منع تولید و تکثیر را معقول‌ترین پیمان بین‌‌المللی از سال 1968 تاکنون خواند و افزود: آمریکا با حضور سراپا مسلح خود در مناطق غیرنظامی شبه‌جزیره کره به کره شمالی اجازه داد به یک قدرت اتمی تبدیل شود، آمریکا به اسرائیل کمک اتمی می‌کند، انگلیس و آمریکا با فعالیت اتمی هند یا پاکستان مخالفتی ندارند، بنابراین می‌بینیم کشورهایی که از امضاء پیمان منع تولید و تکثیر سرباز زدند در زمره دوستان آمریکا قرار دارند.

این روزنامه انگلیسی نوشت: ایران کشور مغروری است که بین هند و پاکستان اتمی در شرق، روسیه اتمی در شمال و اسرائیل اتمی در غرب قرار گرفته است ، افغانستان و عراق نیز که با ایران مرز مشترک دارند در اشغال آمریکای اتمی هستند پس چگونه می‌توان گفت ایران حق داشتن توان اتمی ندارد؟

به نوشته «گاردین»، اعمال تحریم‌هایی مثل جلوگیری از حضور تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی، تحریم هنرمندان، چهره‌های آکادمیک و توقیف حساب‌های بانکی نتایج عکس خواهند داشت.

«گاردین» افزود: تهران، دیکتاتوری صدام یا استبداد طالبانی نیست و در تعامل با این کشور باید ظرافت بیشتری صرف کرد.

نظرسنجی سایت سی ان ان در مورد لغو حضور ایران در جام جهانی فوتبال

سیاست ,     نظر

    سایت سی ان ان در اقدامی کاملا جهت دار اقدام به

    نظرسنجی در مورد لغو حضور تیم فوتبال ایران در جام

    جهانی فوتبال آلمان  2006 نموده است . و جالب است

    که برای القاء نظر خود کــلمه  yes   را  ابتدا قرار داده

    است و با این وجود تا زمــــان نگارش این مقاله 78%

    پاسخ دهندگان به لغــــو حضور ایران نظر منفـی داده

    و فقط 22% رای دهندگــــــان نظر مثبت داشته اند !!

     همانطور که میدانید شبکه  سی ان ان بعنوان یکی از

    امضاء کنندگـــــان قرارداد با وزارت دفاع امریکا از زمان

    جنگ عراق در قبال خبر سازی و شانتاژ و دروغ پردازی

    هایش انحصار پخش تصاویر و اخبـــار جنــــگ عراق را

    بدست آورد و همواره در تمام ماموریتهــــــا  یک افسر

    امریکایی خبرنگاران و عکاسان این شبکه را همراهی

    مــــی کردند تا در زمینه دروغ پردازی ها به آنان کمک

    نماید و نیز مراقب باشد آنها از تعهد خود عدول نکنند .

    اینک بر ماست که با حضور در ســــایت سی ان ان و

    دادن رای منــــفی به این نظرسنجی آنها را مقهور و

    منکوب نمائیم .

     آدرس این سایت :       http://edition.cnn.com/2006/WORLD/meast/01/13/iran.nuclear 

 

 


شارون کیست؟ دشمن را بهتر بشناسیم ...

سیاست ,     نظر

«آریل ساموئل موردخای شرایبر» معروف به «آریل شارون» در سال 1928 در روستای (کفر ملال) به دنیا آمد.
وی به مانند اکثر رهبران صهیونیستی از یهودیان لهستانی‌الاصل است؛ پدرش «ساموئل موردخای شرایبر» از لهستان به قفقاز مهاجرت کرد و در آنجا پس از مدتی کشاورزی، راهی فلسطین شد و در روستای (کفر ملال) ساکن شد.

به گفته خود آریل شارون، پدرش که از یهودیان ضدعرب معروف بود، اعتقاد داشت جوانان یهودی روزی باید تمامی سرزمین فلسطین را از اعراب پس بگیرند و در مزارع آن مشغول کشاورزی شوند. همچنین در سال 1933 در پنجمین سال تولدش، پدرش به عنوان هدیه تولد، به او یک تفنگ شکاری هدیه می‌دهد تا یاد بگیرد که به وسیله آن، زمین‌های کشاورزی‌شان را از دست اعراب حفظ کند!
پدر آریل، علاقمند بود فرزندش در رشته کشاورزی تحصیل کند، به همین منظور او را در کودکی برای کار کردن به مزارع موشاف (نوعی مزارع اشتراکی) می برد. اما آریل پس از رسیدن به جوانی ترجیح داد به جای کشاورزی در رشته تاریخ و حقوق تحصیل کند.
آریل شارون از کودکی تمایل شدیدی به مسائل نظامی داشت؛ به همین دلیل در سال 1942 و زمانی که فقط 14 سال داشت به گروه‌های (هاناگا) پیوست. گروه‌های «هاناگا» در آن زمان، اقدامات وحشیانه‌ای را برای فرار فلسطینیان از خانه‌ها و زمین‌هایشان طراحی و اجرا می‌کردند و به قتل مخالفان می‌پرداختند. این گروه‌ها پس از تأسیس دولت، اولین هسته‌های اسرائیل را تشکیل دادند.
آریل شارون در سال 1947 عضو پلیس شهرک های یهودی شد. وی سپس در بیست سالگی در جنگ 1948 شرکت کرد و سمت فرماندهی پیاده نظام در بخش اسکندریه را برعهده داشت، وی دراین جنگ از ناحیه شکم مجروح شد.
در اکتبر 1948، در کشتار فلسطینیان در «اللد»، که به فرماندهی مستقیم «موشه دایان» صورت گرفت، شارون 426 فلسطینی را در مسجدی به نام «دهمش» جمع کرد و پس از مسدود کردن درب، مسجد را منفجر کرد و کسانی را که زنده ماندند تا دو روز بدون آب و غذا زندانی کرد که پس از اصرار مسئولان صلیب سرخ برای رساندن آذوقه به زندانیان، شارون به سربازانش دستور داد تا به جای آب به زندانیان «ادرار» بدهند. شارون قصاوت را تا به آنجا ادامه داد که دستور داد تا زنان فلسطینی را عریان به یک محله یهودی‌نشین برده و پس از رها کردن آنها، به سربازان دستور داد آنها را به گلوله ببندند و اجساد آنها را مدت‌ها در خیایان‌ها رها کرد. وی سپس دستور داد تا مردان را نیز زنده زنده زیر زرهپوشان بیندازند و به قتل برسانند.

در آغاز سال 1949 فرماندهی یک گروهان پیاده را بر عهده گرفت، اما در سال 1951 افسر فرماندهی گردان اطلاعات مرکزی شد. در سال 1952 وی از فرمانده ستاد ارتش خواست تا به او اجازه دهد که از زندانیان محکوم به مرگ، یک گردان نظامی تشکیل دهد. این مسئله به دلیل ناآشنایی این افراد با فنون نظامی تا حدودی برای رئیس ستاد غیر مترقبه بود اما با اصرار شارون پذیرفت. شارون نام این گردان را 101 نامید که در اولین عملیات خود به روستای مرزی «القبیه» حمله کرد و کشتار گسترده ای را به راه انداخت که به کشته شدن 69 فلسطینی و ویرانی 41 منزل منجر شد.
شارون در همان سال 1952 در دانشگاه عبری قدس تحصیلات خود را دو موضوع تاریخ و خاورمیانه آغاز کرد و سپس برای تکمیل تحصیلاتش به دانشکده حقوق دانشگاه تل آویو رفت.
آریل شارون در جنگ سال 1954، گردان 101 را با گردانی بنام چتربازها ادغام کرد و گردان جدیدی تشکیل داد و فعالیت های تروریستی را هم علیه فلسطینیان و هم علیه کشورهای عربی ادامه داد.
او در سال 1956 سمت فرماندهی تیپ زرهی ارتش را برعهده گرفت و توانست گذرگاه «المتیله» را به اشغال خود در آورد.
شارون در اکتبر 1956، طی محاصره غزه در خان یونس، 250 فلسطینی را قتل عام کرد. وی در ادامه این محاصره دستور داد 750 نفر را در رفح به گلوله ببندند.
شارون تا سال 1964 در سمت فرماندهی تیپ ابقاء شد، اما دراین مدت اختلافات زیادی با روسای خود در آن موقع از آن جمله «موشه دایان» که ریاست ستاد ارتش را به عهده داشت، پیدا کرد. تمام این اختلافات بخاطر اشغال «المتیله» بود که ظاهراً هیچ سودی برای اسرائیل نداشته و موجب شده بود که ضررهای زیادی را هم از بابت این اشغال متحمل گردد. سرانجام در سال 1964 شارون تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به فرانسه برود تا در رشته علوم سیاسی تحصیل کند.
آریل شارون، پس از بازگشت از فرانسه از سال 1965 تا 1969 فرماندهی ارتش شمال را بعهده گرفت و پس از گذراندن یک دوره آموزشی در انگلیس و ارتقای به درجه سرلشگری، از سال 1969 تا 1973 فرماندهی ارتش جنوب را عهده‌دار شد.
در سال 1972، شارون با اعلام مخالفت با تقسیم شهر رفح میان مصری‌ها و فلسطینی ها، 7000 مصری را از رفح آوراره کرد و مخالفان را اعدام کرد.
در جنگ سال 1973 با وجود شکست ارتش اسرائیل در جنگ با اعراب، به دنبال اقدامات متهورانه وی، سربازان اسرائیلی به او لقب (پادشاه اسرائیل) دادند. پس از همین جنگ بود که وی درپی بحران های بعد از جنگ که به (جنگ ژنرال‌ها) در اسرائیل معروف شد، از ارتش استعفا داد و وارد صحنه سیاست شد.
شارون در اولین انتخابات پارلمانی از سوی حزب تندرو (لیکود) توانست عضویت کنیست را به دست بیاورد. در سال 1975 اسحاق رابین نخست وزیر وقت اسرائیل وی را به عنوان مشاور نظامی خود انتخاب کرد.
در انتخابات سال 1977، شارون به دلیل محبوبیت زیادی که در اثر کشتار فسطینیان نزد صهیونیست‌ها داشت، در راس فهرست نامزدهای مستقل، به کنیست راه پیدا کرد. مناخیم بگین در این دوره او را به سمت وزیر کشاورزی و شهرک سازی منصوب کرد. زمان تصدی وزارت کشاورزی او با اشغال بیشتر زمین های فلسطینیان و سرقت آب های آنان هم زمان شد و وی توانست کشاورزی اسرائیل را با پشتیبانی آمریکا متحول سازد و شهرک‌سازی در این زمین‌های اشغالی شتاب بیشتری گرفت.
پس از آنکه ارتش رژیم صهیونیستی در اردن، به اردوگاه‌های فلسطینی یورش برد و سپتامبر سیاه را در تاریخ فلسطین رقم زد، نیروهای مقاومت فلسطین به لبنان رفتند و در جنوب لبنان مستقر شدند. پس از تصویب یک حمله همه جانبه به جنوب لبنان توسط رژیم صهونیستی، آریل شارون در سال 1981 به سمت وزارت جنگ برگزیده شد. در سال 1982 ارتش این رژیم با تجهیزات و سلاح های اهدایی آمریکا، انگلیس و فرانسه و پشتیبانی سیاسی، تبلیغی و اطلاعاتی ویژه آمریکا، به بیروت حمله کرد و دومین پایتخت عربی بعد از قدس را به اشغال درآورد. در همین سال بود که آریل شارون در 18 سپتامبر ، کشتار خونین صبرا و شتیلا را به پرونده جنایات خود افزود و تنها طی 36 ساعت 3500 فلسطینی را به شهادت رساند و مسئولیت این کشتار متوجه او شد؛ در این راستا دولت اسرائیل برای آرام کردن اوضاع، او را از کار برکنار کرد اما لقب قصاب صبرا و شتیلا هیچگاه جنایات وی را از اذهان فلسطینیان پاک نکرد.
در پی مخالفت‌های شدید وی با برکناریش، بگین تا سال 1984، او را به سمت مشاور خود منصوب کرد. در همین سال وی به عنوان وزیر صنایع و تجارت انتخاب شد و تا مارس 1990 در این پست ماند.
بعد از انتخابات 1996 و نخست وزیری نتانیاهو، او وزارت شهرک سازی و اسکان را به شارون محول کرد. در زمان تصدی شارون تعداد شهرک های صهیونیست نشین به 144 شهرک رسید. نتانیاهو در اصلاح کابینه خود در سال 1998، قبل از ایهود باراک او را برای وزارت خارجه برگزید.
آریل شارون در سپتامبر 1999، به دنبال کناره گیری نتانیاهو از رهبری حزب لیکود، رهبری این حزب تندرو را برعهده گرفت. او سپس در سپتامبر سال 2000، با حضور خود در مسجد الا قصی موجب خشم مسلمانان و درگیری های خونین میان فلسطینیان و نظامیان رژیم صهیونیستی و در نتیجه شروع انتفاضه الاقصی شد.
وی در دسامبر 2000، به عنوان نامزد حزب لیکود برای تصدی نخست وزیری معرفی شد و قول داد در صورت انتخاب، کار فلسطینیان را در 100 روز تمام کند و موقعیت رژیم اسرائیل را در منطقه تثبیت کند.
شارون سرانجام در ششم فوریه 2001 توانست به بالاترین مقام در رژیم صهیونیستی یعنی سمت نخست وزیری دست یابد. این مسأله برای او مجالی بوجود آورد تا به کشتار و قلع و قمع فلسطینیان با شدت تمام ادامه دهد.
شارون از سال 2001، با تشکیل (جوخه های ترور) از بین محکومین به اعدام و نظامیان زندانی، (همانند گردان 101 در دهه 50 میلادی)، آشکارا به ترور رهبران ارشد فلسطین بپردازد و طی آن «شیخ احمد یاسین»، «رنتیسی» و بسیاری دیگر از رهبران مقاومت فلسطین را به شهادت رساند.
شارون در این زمان کوشید تا با اجرای پروسه دیوار حائل، به عملیات‌های استشهادی در فلسطین خاتمه دهد، اما موفقیتی به دست نیاورد.
وی تا سال 2005، نه تنها نتوانست انتفاضه را خاموش کند و امنیت را برای جامعه خود به ارمغان بیاورد بلکه در نهایت مجبور شد به رغم ایدئولوژی حزب متبوعش مبنی بر اسرائیل بزرگ از بخشی از خاک فلسطین (نوار غزه) عقب نشینی کند.
در اکتبر سال 2005 و درپی اعتراضات شدید به شارون برای خروج از غزه و بروز اختلاف در کابینه وی و انحلال کنیست، شارون از حزب لیکود کناره گیری کرد.
وی در اولین اظهاراتش پس از کناره‌گیری از حزب لیکود، اعلام کرد، حزب جدیدش موسوم به «مسئولیت ملی» در جهت ترسیم مرزهای دائمی بین اسرائیل و فلسطینیان تلاش خواهد کرد و دیگر طرحی برای عقب‌نشینی یکجانبه از سرزمین‌های اشغالی ندارد.
آریل شارون، در بخشی ازکتاب خاطراتش با نام «جنگجو»، ضمن ابراز تأسف از کشته شدن فرزند دوازده ساله‌اش براثر بازی با اسلحه کمری شارون که باعث شد وی مدتی از عرصه فعالیت‌هایش دور شود، سیاست اسرائیل را چنین ابراز می‌کند: «سیاست اسرائیل مانند نرخ ارز در حال نوسان است، گاهی بالا می رود و گاهی پایین می‌آید».
شارون در ادامه در پاسخ به سؤالی که به نظر وی در آینده، اسرائیل بالا می رود یا پایین، می‌گوید: «احساس می‌کنم که صلاح‌الدین جدیدی برای اعراب خواهد آمد و این اسرائیل است که باید چنین روزی را در نظر داشته باشد!».

منبع : سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی www.irdc.ir


عقب نشینی غربیها از مواضع خود ، تثبیت موقعیت ایران

سیاست ,     نظر

تنها کمتر از 48 ساعت از نشست وزرای خارجه سه کشور اروپایی و اعلام لزوم ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت پس از نشست اضطراری آژانس، فرانسه با عقب‌نشینی از این موضع‌گیری شدید علیه ایران اعلام کرد: در اوضاع کنونی، تحریم ایران به صلاح نیست.
«آسوشیتدپرس» گفته است :فرانسه، نخستین کشوری است که اعلام کرده، تحریم ایران، premature و نابهنگام است و اکنون زمانی نیست که ایران را تحریم اقتصادی کنیم.
این در حالی است که کشورهای اروپایی، پنجشنبه گذشته، پس از این‌که ایران مراکز تحقیقاتی خود را گشود، درخواست ارسال پرونده هسته‌ای ایران به سازمان ملل متحد را کردند و همچنین سخن از برخوردهای جدی حتی در بعد نظامی با ایران را به میان آوردند.
فرانسه، یکی از بزرگ‌ترین شرکای تجاری ایران در قاره اروپاست و بخش وسیعی از کمپانی‌های این کشور در زمینه نفت و خودروسازی، معاملات گسترده‌ای با شرکت‌های ایرانی دارند که همین امر از عوامل عقب‌نشینی سریع فرانسه است.
«ژان باتیسته ماتی»، سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه گفت: تحریم ایران در این مقطع، بی‌موقع است و باید گام به گام با ایران در این زمینه هسته‌ای اقدام کرد.
به گفته او، حتی اگر آلمان و بریتانیا هم به دنبال تحریم ایران باشند، این اقدام آنان در شرایط کنونی نابهنگام است.
از سوی دیگر، «مارتین جیگر»*، سخنگوی وزارت خارجه آلمان هم می‌گوید: در حال حاضر تحریم بی‌موقع است و ما می‌خواهیم با شرکایمان در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی سخن بگوییم و بعدا با شرکایمان در نیویورک هم صحبت خواهیم کرد چراکه تنها بعد از مذاکرات با شرکایمان می‌توانیم ببینیم در چه موقعیتی هستیم.

      اینست قدرت الهی که بدست ایران اسلامی

                        قدرت نمایی می کند 

     و باش تا صبح دولتت بدمد              کین هنوز از نتایج سحر است.

     -----------------------------------------------------------------

 * :  البته این جیگر ( مارتین جیگر) با اون جیگر برره ای

                از زمین تا آسمان فرق فوکوله !!!

 


عراق قتلگاه نظامیان امریکا خواهد شد!!

سیاست ,     نظر

یک شخصیت عراقی که از معارضان حکومت صدام به شمار می‌رود اظهار داشته است : در سه سال گذشته، به دلیل سکوت شیعیان، کل تلفات نیروهای اشغالگر تنها چند هزار نفر بوده که علت آن هم، مواضع آیت‌الله سیستانی و مرجعیت شیعه بود که شیعیان را به پرهیز از خشونت و رویکرد صلح‌آمیز دعوت کرده و با هدف تثبیت حکومت مردمی در عراق، ما را از رویارویی با نیروهای اشغالگر برحذر داشته‌اند.

وی افزوده است : در این مدت، دشمن اصلی آمریکا، جریان سلفی‌ها و بعثی‌های باقی‌مانده از دوران صدام بوده‌اند که از دشمنان تاریخی مردم عراق به شمار می‌روند و در مقاطعی نیز که دست آنان به سربازان آمریکایی نرسیده، شمار زیادی از شهروندان مظلوم عراقی را به خاک و خون کشیده‌اند، اما به دلیل نداشتن جایگاه در عراق، توان قابل توجهی نداشته و ندارند.
 با این حال، مقامات آمریکایی باید بدانند که مرجعیت شیعه بر اساس اعتقادات مذهبی خود، مرزی نمی‌شناسد و رویکرد جدی مراجع قم به حوادث و فجایع عراق نیز از همین جا سرچشمه می‌گیرد.
شیعیان و علمای عراق، پیوند تنگاتنگی با مردم ایران دارند و خود را با آنان یکپارچه می‌دانند و بر همین اساس، در صورت وارد شدن هرگونه خدشه به جمهوری اسلامی ایران ـ که ام‌القرای تشیع به شمار می‌رود ـ ساکت نخواهند نشست و پاسخ شدیدی به اشغالگران آمریکایی خواهند داد.

وی گفته است : شیعیان عراق، تنها با فرمان مرجعیت شیعه و با هدف تثبیت حکومت مردمی، جنایات اشغالگران را تحمل کرده و آنها را چون بغضی در سینه دارند، اما با وقوع هرگونه حرکت تهدیدآمیز برای شیعیان جهان، پاسخ اشغالگران را خواهند داد.

وی در پایان تأکید کرد: اگر همه تلفات اشغالگران در عراق از سال 2003 تا 2005 در حد چند هزار نفر بوده است، با نخستین اقدام آمریکا علیه ایران، در اولین ماه‌های سال 2006، چند ده هزار کشته بر دست نیروهای آمریکایی در عراق خواهد ماند.


رایس دست به دامن روسیه !!

سیاست ,     نظر

با آغاز تحقیقات در مراکز هسته‌ای ایران، ایالات متحده و سه کشور اروپایی، تحرک گسترده‌ای را برای تصمیم‌گیری درباره نوع برخورد با ایران، آغاز کرده‌اند.

«نیویورک‌تایمز» از توافق تلفنی رایس با وزیر خارجه روسیه برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت خبر داد. با این حال، خبرنگار این روزنامه نیز تعیین نکرده که روس‌ها و چینی‌ها، ایران را تنها گذارند.
هم‌زمان، مقامات سه کشور اروپایی نیز در نشستی درباره موضعگیری علیه ایران، به گفت‌وگو نشسته‌اند.

«نیویورک‌تایمز» نوشت: یک روز پس از فک پلمپ از تجهیزات اتمی ایران، تلاش‌های غرب برای مبارزه با ایران و ارجاع پرونده آن به شورای امنیت، افزایش یافته است.

روز چهارشنبه، «دیک چنی» در مصاحبه‌ با شبکه تلویزیونی «فاکس‌نیوز» گفت: راه‌حل این مسئله، در تحریم‌ها علیه ایران است که نمی‌توانند خود را با آن وفق دهند.در همین حال، تونی بلر نیز موضع‌گیری مشابهی داشته است.

توافق تلفنی روسیه با آمریکا نیز بر سر مخالفت نکردن در شورای حکام برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، پیامد دیگری است که روز سه‌شنبه و در تماس تلفنی بین «سرگئی لاروف»، وزیر امور خارجه روسیه و «کاندولیزا رایس» صورت گرفته است.

بنا بر اطلاعات رسیده، روسیه به آمریکا اعلام کرده است که ترجیح می‌دهد، بی‌طرف بماند تا این‌که با تلاش‌های آمریکا مخالفت کند.

«شون مک کورمک»، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا نیز این تماس تلفنی را تأیید کرده است.
اما کارشناسان آمریکایی می‌گویند: هنوز هم در مورد نحوه عملکرد روسیه ـ متحد سنتی ایران ـ در صورت ارجاع پرونده به شورای امنیت، مشکوک هستند، اما دولت بوش، همین موافقت را پیروزی بزرگی دانسته و چند هفته آینده را احتمالا بر چین تمرکز خواهد کرد.

این در حالی است که به گزارش «واشنگتن‌پست»، وزرای خارجه فرانسه، انگلیس و آلمان که روابط نزدیکی با واشنگتن علیه ایران دارند، احتمالا امروز از آژانس درخواست تشکیل جلسه اضطراری برای پرونده ایران را خواهند کرد، اما جذب آرای اکثریت را وابسته به داشتن وقت در چند هفته آینده برای کار بر این قضیه می‌دانند. یک مقام اروپایی گفته است: احتمالا این جلسه در فوریه تشکیل خواهد شد.

به گزارش «نیویورک‌تایمز»، در مورد تحریم‌های احتمالی علیه ایران، می‌توان به ممنوعیت مسافرت دیپلمات‌های ایرانی، محدودیت‌هایی در زمینه قراردادهای تجاری یا ورزشی جدید و یا حتی تحریم‌های نفتی و گازوئیلی اشاره کرد.

اما کارشناسان هنوز هم پیوستن روسیه، چین و هند را به این تحریمات، قطعی و واضح نمی‌دانند.
«میشل بی ریس» از مدیران سابق سیاستگذاری وزارت امور خارجه آمریکا در دولت اول بوش، می‌گوید: بسیاری از راه‌حل‌های ممکن، مربوط به نقش ایران در جهان است. ایرانیان نسبت به موقعیت و مشروعیت خود در جهان بسیار حساسند؛ بنابراین، پیش از آن‌که چکش آخر را روی میز بزنیم، راه‌های زیادی وجود دارد.

یک مقام دیگر اروپایی در برابر این پرسش که آیا مرحله دیپلماسی با ایران پایان یافته است، گفت: خیر، بلکه تازه اول راه است؛ این مرحله با توجه به موضع‌گیری‌های اخیر احمدی‌نژاد در مورد اسرائیل، به نظر مؤثرتر نیز می‌آید.

احتمال اقدام نظامی نیز فعلا بسیار دور از ذهن است و اگر صحبتی هست، صحبت‌های جزیی و احتمالی است، چراکه هرگونه حمله هوایی برای از بین بردن تجهیزات اتمی ایران، باعث ایجاد مشکلات عدیده در عراق، اسرائیل و جاهای دیگر می‌شود.

آمریکا که به شدت در تلاش برای جذب حمایت‌های سیاسی کشورهای دیگر است، از پیروزی‌های پیاپی در این زمینه دم می‌زند، اما تاکنون دلیل قانع‌کننده‌ای بر این کار نبوده و گویا تنها موافقت روسیه در این‌باره جلب شده است.
مسئولان می‌گویند: اگر روسیه به پذیرش تحریم‌ها متمایل شود، دولت چین و اروپا نیز با این کار موافقت خواهند کرد.
ایران در ماه گذشته، دو سانحه هوایی داشته که عده‌ای بر این باورند ناشی از تحریم‌های تجاری و نبود قطعات هواپیما در ایران است.


اقدام شجاعانه ایران

سیاست ,     نظر

محمد سعیدی، معاون سازمان انرژی اتمی ایران، در یک نشست خبری اعلام داشت که شامگاه دوشنبه مجوز فک پلمب این تاسیسات از دفتر آژانس بین المللی انرژی اتمی در وین کسب شده بود و این مجوز روز سه شنبه، 10 ژانویه، با حضور بازرسان آژانس در تهران به اجرا گذاشته شده است.

آقای سعیدی گفت که در مورد آغاز به کار برخی مراکز تحقیقاتی با بازرسان آژانس توافق شده بود و این مراکز فعالیت خود را رسما آغاز کرده اند.

به گفته وی، انجام تحقیقات در زمینه غنی سازی اورانیوم منحصر به مکان خاصی نیست بلکه در تمامی مراکزی که از قبل به آژانس اعلام شده بود ادامه می یابد

بالاخره ایران به این نتیجه( از قبل مشخص) رسید که کشورهای اروپایی و امریکا درصدد تعامل با ایران نیستند و به کمتر از تعطیلی قطعی مراکز انرژی هسته ای ایران قانع نیستند و مثل اینست که ارثشان را طلبکارند!!؟

انرزی هسته ای حق مسلم ماست حقی که به ما نداده اند و آنرا بدست آورده ایم و مطمئنا آنرا به این سادگی ها از دست نخواهیم داد و به هیچ دولتمردی هم این اجازه را نخواهیم داد که بر سر این مسئله معامله کند ....!!؟

الحمدالله دولت جدید با رویکرد استقامت و پایداری در برابر فشارها که به لطف حق جواب هم داده است ایران را در موضع قدرت قرار داده است و این کشورهای غربی هستند که در برابر اقدام شجاعانه ایران در برداشتن پلمپ  مراکز تحقیقات انرژی هسته ای منفعل شده و در سردرگمی مانده اند و فقط می توانند به تهدید های پوچ روی بیاورند و دلیل اصلی منفعل شدن آنها پشتیبانی مردم ایران از اقدامات دولت در مسئله انرژی هسته ای و خواست آنهاست که دست هر تجاوزگری را کوتاه می نماید . اکثر فوتبالیست ها می دانند که بهترین دفاع حمله است و اینک ایران بجای جمع شده در زمین خودی و دفاع مطلق کردن به یک حمله جسورانه برای بدست آوردن و حفظ منافع ملی خود دست زده است کشورهای غربی نیک میدانند که ایران اسلامی درصدد ساخت بمب اتمی و حمله به کشورهای دیگر نیست اما آنها نمی توانند پیشرفتهای  جمهوری اسلامی ایران را و مخصوصا در انرژی هسته ای ببینند و دلیل اینست که اگر ایران در انرژی هسته ای پیشرفت نماید و بتواند وابستگی اقتصاد خود به  نفت را کاهش داده و در عوض فروختن نفت به بهایی اندک با تبدیل آن به  مواد پتروشیمی و گرانبها قیمت جهانی نفت را افزایش خواهد داد و از بعد سیاسی نیز به یک الگو و اسوه در جهان تبدیل خواهد شد که باعث  بسته شدن دست استعمارگران نوین و ابرقدرتها در چپاول کشورها می شود بنابراین تا جایی که بتوانند با ایران دشمنی کرده و راه پیشرفت آنرا سد خواهند کرد اما غافلند که با یک ملت نمی توانند در بیافتند و راهی که می پیمایند به ترکستان است .....!!؟ 


قصاب صبرا و شتیلا در انتظار مرگ

 در حالی که «آریل شارون»، نخست‌وزیر 77 ساله رژیم صهیونیستی با مرگ دست و پنجه نرم می کند، فضای بن‌بست و ابهام در این رژیم حاکم شده است.

هنوز رسانه های اسراییلی حاضر به اعلام مرگ شارون نشده اند، اما از تل آویو خبر می رسد مقامات این رژیم از زنده ماندن او قطع امید کرده اند.این در حالی است که شبکه های عربی به اعلام قطعی مرگ شارون پرداخته اند.
بنا بر این گزارش، با مرگ شارون، بن‌بست سیاسی اسرائیل به شرایط بحرانی می رسد، چراکه او که خود بنیانگذار حزب تازه‌تأسیس «کدیما» بوده و بسیاری از چهره‌های سیاسی اسرائیل به دلیل شخصیت محوری او به حزب جدیدالتأسیس پیوسته بودند که انتظار می‌رفت این حزب در انتخابات آتی از دو حزب سنتی لیکود و کارگر، کرسی‌های بیشتری در کنست (مجلس اسرائیل) را به دست آورد؛ این انتخابات در اسفند ماه امسال انجام می‌شود و بدین‌وسیله بن‌بست جدیدی در هدایت سیاسی اسرائیل به وجود آمده از سوی رهبری حزب کارگر بر عهده فردی ناپخته و کم‌تجربه ـ که دارای توانایی سیاسی زیادی نیست و به دلایل شرایط ویژه «امیر پرتز» این رهبری را بر عهده گرفته ـ قرار گرفته و شانس این حزب را برای کسب اکثریت کرسی‌های پارلمان کمرنگ کرده است.

مناخیم بگین، نخست‌وزیر اسرائیل در حال شنیدن سخنان آریل شارون که در آن هنگام (27 فوریه 1981) وزیر کشاورزی اسرائیل بوده است

از سوی دیگر، حزب لیکود نیز به دلیل انشعاب به وجود آمده در آن و همچنین اختلافاتی که اکنون جنبه ایدئولوژیک نیز پیدا کرده، در وضعیت «دگردیسی سیاسی» قرار گرفته که نمی‌تواند به راحتی در زمان کوتاه مانده به انتخابات از این بحران رهایی یابد.

آریل شارون 77 ساله که پیشتر هم در ماه دسامبر 2005 سکته خفیف مغزی کرده بود، این بار وقتی در مزرعه شخصی در جنوب اسرائیل بود، با آمبولانس به بیت‌المقدس انتقال یافت.

آمبولانس حامل شارون؛ نیروهای امنیتی مانع تصویربرداری خبرنگاران از وی شدند


1

نیروهای امنیتی اسرائیل در اطراف بیمارستان هاداسه در بیت‌المقدس

قتل‌عام «صبرا» و «شتیلا» همواره همراه با نام «آریل شارون» در تاریخ ثبت شده است. «بگین»، نخست‌وزیر اسرائیل، در سال 1981 میلادی، وی را به عنوان وزیر دفاع دولت خود انتخاب کرد. شارون یک سال پس از آن، دستور حمله به لبنان را صادر کرد و در سپتامبر سال 1982میلادی به دستور وی، قتل عام اردوگاه‌های صبرا و شتیلا انجام شد. پس از این قتل عام، یک کمیسیون رسمی از اسرائیل در پی فشارهای بین‌المللی تشکیل شد که نقش وی را در این کشتار غیرمستقیم اعلام کرد، ولی هیچ‌گاه وی در این‌باره مورد مؤاخذه بین‌المللی قضائی قرار نگرفت.

شارون در هنگام عملیات حمله به اردوگاه‌های فلسطینی صبرا و شتیلا

به گزارش منابع اقتصادی تل‌آویو، پس از خبر سکته مغزی شارون ، بازار بورس تل‌آویو، روز چهارشنبه 6 درصد افت پیدا کرد. با توجه به این‌که قیمت سهام در سال 2005 به بیش از 30 درصد افزایش پیدا کرده است، به نظر می‌رسید این روند افزایش سهام با انتخاب شارون برای سومین بار، ادامه یابد. او نزد اسرائیلی‌ها به «بلدوزر» مشهور است و این لقب را زمانی که وزیر کشاورزی بود و سرزمین‌های فلسطینی را با بلدوزر ویران می‌کرد، پیدا کرد. او در کهولت سن از شرارت‌های جوانی خود دست برداشته بود و گویا اقداماتی را برای بهبود اوضاع فلسطینی‌ها و در جهت صلح با آنان انجام داده بود که همین امر احتمال ترور وی به دست افراطیون مذهبی اسرائیل را افزایش داده بود که احتمالا مرگ طبیعی او این رخداد را منتفی می سازد.

فرزند ارشد شارون که به خاطر فساد مالی و معامله با شرکت‌های تجاری و تأمین هزینه انتخاباتی پدرش هم‌اکنون درگیر دادگاه اسرائیل است، بحران سیاسی دیگری را برای شارون در دوران نخست‌وزیری ایجاد کرد.

 


ایجاد سایت فارسی توسط اسرائیل برای مقابله با سخنان احمدی نژاد

سیاست ,     نظر

وزارت امورخارجه رژیم صهیونیستی تصمیم دارد برای مقابله با تاثیرات سخنان رییس ‌جمهوری اسلامی ایران درباره هولوکاست و انتقال اسرائیل به اروپا، پایگاه اینترنتی فارسی ایجاد کند.
روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحرونوت امروز گزارش داد ایجاد این سایت که توسط وزارت امور خارجه اسرائیل اداره خواهد شد، در پاسخ به "تبلیغات ضداسراییلی رییس‌جمهور ایران"، خواهد بود.
تصمیم برای ایجاد این سایت در جلسه‌ای به ریاست ران پروسو، مدیرکل وزارت امورخارجه رژیم صهیونیستی مطرح شده است. در این جلسه اعلام شد ایرانی ها برای تبلیغات ضد اسرائیلی، هزینه زیادی صرف می‌کنند.
سردبیری این سایت نیز قرار است به عهده موشه امیر باشد که پیش از این مدیریت بخش فارسی رادیو اسرائیل را بر عهده داشت.
این گزارش می‌افزاید هدف این سایت جوانان ایرانی خواهند بود که از کاربران معمول اینترنت هستند.
این سایت فارسی قرار است به سایت عربی زبان این وزارت (التوسل) متصل شود که در حال حاضر فعالیت وسیعی برای تاثیرگذاری در میان جوانان دنیای عرب دارد.
پروسو، مدیرکل وزارت امورخارجه اسراییل گفت: «این سایت بویژه جوانان ایرانی را هدف خواهد گرفت.»